پردازش ایده:
شوکا به اصرار دوستش تو کلاس عکاسی که جهاد دانشگاهی برگزارش کرده و از همه رشته ها توشون شرکت می کنن شرکت می کنن
تو کانال کراشیابی دانشگاه یه پیامی فرستاده میشه که نشونه ی یه شخصی رو تو کلاس عکاسی میده. گروهی از دانشجوها که تو اون کلاس حضور دارن کنجکاو میشن بدونن طرفی که پیامو فرستاده کیه و رو کی کراش زده.
حین این که به معرفی شخصیتها پرداخته میشه از همون اول داستان پیام های کانال هم توسط بچه ها خونده و تفکرات و نظراتشون گفته میشه. این وسط یکی دو تا دوستی هم شکل می گیره
این پیاما هفتههای متوالی ادامه پیدا می کنه و کمکم همه می فهمن که مخاطب پیاما کیه اما به تدریج پیامهایی که همه فکر می کردن یه کراش معمولیه حالت استاکری رو به خودش می گیره و نگران کننده میشه.
یکی از بچه های کلاس که به دختره علاقه مند شده برای این که ته توی قضیه رو در بیاره یواشکی دختره رو اسکورت می کنه و بین راه متوجه کسی که تعقیبش می کرد میشه و باهم درگیر میشن و پرت میشه. بعد مشخص میشه اون یارو کسی نبود که دنبالش بود بلکه اونم دوستشون بود که از قبل با دختره هماهنگ کردن تعقیبش کنه و طرفو گیر بندازن.
تا این که پیامها دیگه تو کانال نمیاد و بعد از یک هفته یادداشتی به دست دختره می رسه و پیامش تهدیدآمیز و ترسناکه. آیا فرستنده ی پیام ها یک استاکر عاشقه یا یک روانی که ممکنه به شوکا آسیب برسونه؟