جملاتی از اسحاق نیوتون

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Ermia
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
نمی دانم که در نگاه دیگران چگونه به نظر می رسم اما برای خودم کودک کوچکی هستم که در سواحل وسیع دانش سرگردان است و هر از گاه سنگ ریزه کوچکی را پیدا می کند تا خود را به آن راضی کند در حالی که اقیانوس وسیع حقیقت ناشناخته در برابر من قرار دارد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تمام دانش و درک جهان هستی چیزی جز بازی با سنگ ها و صدف ها
در ساحل دریای بی کران پهناور حقیقت نبود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هر کنشی واکنشی به همان مقدار و در جهت مخالف دارد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
افلاطون دوست من است، ارسطو دوست من است
اما بزرگ ترین دوست من حقیقت است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بهترین راه برای درک، چند مثال خوب است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آتئیسم بسیار بی معنی است، زمانی که به منظومه شمسی نگاه می کنم
زمین را در فاصله مناسب از خورشید می بینم
تا مقادیر مناسب گرما و نور را دریافت کند
این اتفاق تصادفی نیفتاده است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هرگز نمی توان با آدم های کوچک کارهای بزرگ انجام داد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حقیقت را همیشه در سادگی می توان یافت نه در کثرت و آشفتگی چیزها
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گاه لازم است که انسان دیدگان خود راببندد
زیرا اغلب خود را به نابینایی زدن نیز نوعی خوشبختی است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اگر توانسته‌ام دورتر را ببینم، به خاطر ایستادن بر شانهٔ غول‌ها بوده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین