دیالوگ دیالوگ‌های ماندگار

از آدماي بزرگ مجسمه ساختيمو دورش نرده کشيديم …

اگه کسي حرف اين مجسمه هارو باور کنه بايد بين خودشو مردم نرده بکشه…
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: RPR"
گلشيفته فراهانی : تو از چه جور آدمي خوشت مياد ؟

رضا رويگري : ادمي كه زن باشه…!
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: RPR"
کشیش: هرگز مرتکب جرم نشو به خاطر این جمله ای که الان می گم: خدا گفت : ” انتقام از آن من است “
ادموند دانتز: من به خدا اعتقاد ندارم
کشیش: مهم نیست او به تو اعتقاد داره…
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: RPR"
هیچوقت بخاطر چیزهایی که باعث شدن لبخند بزنی، پشیمون نشو..
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: RPR"
حمید هامون(: آقای رئیس، این خانوم ، این آقا و فک و فامیلاشون دست به دست هم دادن که منو نابود کنن. پاسبان گذاشته سر محل که منو دستگیر کنه… انگار من جنایت کردم. حالا هم باید نفقشو بدم … هم خونه رو بدم ، هم مهریه رو بدم … هم بچه مو بدم ، هم شرفمو بدم . چرا؟ چرا؟ من نمی تونم طلاق بدم؟ من نمی تونم . این زن ، این زن سهم منه، حق منه، عشق منه …
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: RPR"
جاهد(مهران مدیری):
ما مردها حیوان ناطق هستیم که به زن ها نیازمندیم!
همیشه در هر بدبختی پای یک مرد در میان است!
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: RPR"
محمدرضا فروتن:وقتی معنی عشقو فهمیدم که دیگه نداشتمت…
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: RPR"
– چطور قيمت شاهد برا طلاق گرون تر از عروسيه؟
– آخه آزادي بيشتر مي ارزه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: RPR"
خسرو شکیبایی : مردم منو می دیدن میگفتن مخش تکون خورده . ولی من به مامانم می گفتم من دلم تکون خورده نه مخم . مادرم می گفت گور بابا مخ تو دلت قد صدتا مخ می ارزه ، به خدا گفت ، به همین زمین قسم گفت …
اندیشه فولادوند : مادرت نپرسید عاشق کی شدی ؟ نپرسید اسمش چیه ؟
خسرو شکیبایی : مادرا که از آدم چیزی نمی پرسن . همه چیو خودشون می دونن …
 

سرگذشت غریب بنجامین باتن (The Curious Case of Benjamin Button)​

Our lives are defined by opportunities, even the ones we miss
زندگی ما به وسیله فرصت‌ها تعریف می‌شود، حتی اون‌هایی که ما از دست دادیم.
 
..
داداش بزرگه: من خیلی دوست دارم اسمم مهدیار باشه، مثل اسم بهترین دوستم..

داداش کوچیکه: بهترین دوستت خودتی.. 1355+=_
 
عقب
بالا پایین