معرفی کتاب [بیمار خاموش] اثر [[ الکس مایکلیدیس ]]

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع DELVIN.
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

DELVIN.

کاربر انجمن
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
194
پسندها
پسندها
224
امتیازها
امتیازها
43
سکه
0
درباره کتاب بیمار خاموش
بیمار خاموش داستان زندگی نقاش معروفی به نام «آلیشیا برنسن» است که با عکاسی بی‌نام و نشان به نام «گابریل» ازدواج کرده و زندگی ظاهراً خوبی دارد. آن‌ها در خانه‌ای دلباز، با پنجره‌هایی بزرگ در یکی از مناطق اعیانی لندن زندگی می‌کنند. تا این‌که یک شب آلیشیا وقتی که شوهرش گابریل از محل کارش ـ که عکاسی از مدل‌ها بود ـ دیر به خانه برمی‌گردد، پنج‌بار به صورت او شلیک می‌کند و بعد از آن، دیگر کلمه‌ای بر زبان نمی‌آورد. سکوتی مرگبار که رازهای زیادی در خود دارد…
 
امتناع آلیشیا از صحبت‌کردن و هر نوع توضیحی، این تراژدی خانگی را به موضوعی ناگوارتر تبدیل می‌کند. داستان مرموزی که تصورات عمومی را به خود جلب کرده و آلیشیا را سرزنش می‌کند. قیمت آثار هنری وی بسیار افزایش می‌یابد، و این بیمار ساکت، به دور از توجهات، در یک واحد پزشکی قانونی مطمئن در شمال لندن مخفی می‌شود.
«تئو فابر» که روان‌درمانگر است، مدت‌ها منتظر صحبت با آلیشیا می‌ماند. عزم وی برای وادارکردن او به صحبت‌کردن و پرده‌برداری از دلیل تیراندازی او به شوهرش، وی را به مسیر پیچیده‌ای می‌برد؛ جست‌وجویی برای حقیقت که می‌تواند روح او را بفرساید ...
 
آلیسیا برنسون زنی زیبا، ثروتمند، نقاشی هنرمند، باهوش و با استعداد است و با همسرش، گابریل یک عکاس مشهور صنعت مد، در یکی از خانه‌های زیبای لندن زندگی می‌کند. آلیسیا به معنای واقعی زن کاملی است و زندگی به ظاهر بی‌عیب و نقصی دارد اما در یکی از گرم‌ترین شب‌های تابستان صدای چند گلوله از خانه آن‌ها شنیده می‌شود و هنگامی که پلیس به خانه آن‌ها می‌رود، جسد گابریل را در حالی که به صندلی بسته شده و چند گلوله به صورتش شکلیک شده می‌یابد، در طرف دیگر آلیسیا با لباس سفیدی بر تن و چند شکاف عمیق بر مچ دست‌هایش حضور دارد و خون زیادی هم از دست داده است.
 
افسران پلیس آلیسیا را به بیمارستان منتقل می‌کنند. آلیسیا بعد از اینکه نجات می‌یابد دیگر به حرف نمی‌آید در مورد قتل همسرش و آنچه بین آن‌ها گذشته است با کسی سخن نمی‌گوید. تئو فابر روان درمانگر جنایی تلاش می‌کند آلیسیا به حرف بیاورد اما ناموفق است.
 
سکوت آلیسیا تا پایان کتاب باعث می‌شود داستان سمت و سویی معمایی و رازآلود پیدا کند و از یک تراژدی معمولی به داستانی معمایی و هیجان‌انگیز تبدیل شود. الکس مایکلیدیس آن بُعد از جنبه روان آدمی را به نمایش می‌گذارد که در آن احساسات ناگفته‌اش را سرکوب می‌کند و سکوت همیشگی را انتخاب می‌کند. این احساست سرکوب شده طبق نظریات فروید هیچ‌گاه از بین نمی‌روند بلکه برای مدتی دفن می‌شوند و روزی از نو شکوفا می‌شوند.
کتاب بیمار خاموش (The Silent Patient) پنج بخش اصلی دارد. بخش‌هایی از داستان توسط تئو فابر روایت می‌شود و بخش‌هایی دیگر در قالب خاطراتی بیان می‌شود که آلیسیا برنسون آن‌ها را در دفترش نوشته است.
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین