چالش [ پَـرسـه‌هایِ انـدیشـه ]

BluęЯosęBluęЯosę عضو تأیید شده است.

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
1,008
پسندها
پسندها
1,274
امتیازها
امتیازها
223
سکه
169
بسـم الله النّـــور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


با سلام

با توجه به تاپیک فراخوان


در این تاپیک به سوالات پاسخ خواهید داد.



سوالات؛

1.
چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟

2. ژانرت چیه؟

3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟

4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟

5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟

6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟

7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟

8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟

9. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟

10. اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟

11. اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟

12. دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟

13. اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟

14. شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟

15. تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟

16. از كدوم خصوصيت شخص اول بدت میاد؟

17. دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟

18. يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.

19. اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟

20. از كتابت راضي هستي؟

21. يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.

22. اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟

23. براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟

24. يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات



با تشکر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مدیریت ادبیات توصیفی

 

-53- دعوت می‌کنم از مدیریت کُل عزیز @کرگـدنِ میـانسال

تا ۳ روز فرصت دارید
درود ماهور عزیزم
ممنونم از دعوتت🍒🌱


سوالات؛

1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟

تقدس معیوب



2. ژانرت چیه؟

تراژدی،درام



3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟

فصل اول: تقدس
فصل دوم: جهالت
فصل سوم: سوگ
فصل چهارم: انکار
فصل پنجم: درد و بینش
فصل ششم: مبارزه برای دوری



4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟
مشاهده فایل‌پیوست 297868



5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟

فکر نمیکنم
مگر کسانی که این نوع کودکی، نوجوانی و جوانی رو زندگی و درک کرده باشن
براشون شاید دژاوو بشه.



6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟

اینو نخواه ازم که الان نمیخوام بهش فکر کنم
اما شاید جمله ی آخر این باشه:
قربانی، قربانی تولید می‌کند .
آدم‌هایی که ما را رنج می‌دهند ،
خیلی اوقات رنج کشیده‌هایی هستند
که از زخم‌های خودشان نتوانستند عبور کنند .

یالوم



7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟

فصل اول و دوم
چون تداعی دورانی هست که زندگی، شخصیت و روان من رو شدیدا تحت تاثیر قرار داده



8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟

اگر بمن باشه حقیقتا تمام فصل هارو.



9. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟

من در کل آدمی بودم که مدام معترض بودم به شرایطم، یا شاید بشه قشنگتر گفت، نپذیرفته بودم، برای همین تموم سختی و مشکلات و ... خودشون رو بشکل یک بختک به اسم افسردگی نشون دادن و همین شد که من از طرف اطرافیانی که باهاشون راحت بودم ی آدم همیشه ناراحت و دپرس و ... بنظر میومدم بدون اینکه فکر کنن پشت این رفتار به این ادم چی گذشته.
شاید بخوننش متوجه بشن من تو چه جنگی بودم و چقدر افتادمو خودم بلند شدم و ...



10. اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟

به هیچکس
چون اگر داستان زندگی باشه، این زندگی دستاورد پدر و مادره و بنظرم دلم میخواد تمام جملات خطاب به اون ها باشه



11. اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟

بسیار سخن بود؛
نگفتیم و گذشتیم ...



12. دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟

آدمی که داره شرایط بودم تو ی محیط تاکسیک رو تحمل میکنه



13. اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟

مادرم، پدرم، همسرم، و تمام آدمهایی که نگاه قضاوت گونه داشتن



14. شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟

گمونم مامان بابام



15. تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟

پر از زخم
پر از حرف پشت سکوتهای اجباری



16. از كدوم خصوصيت شخص اول بدت میاد؟

بدم نمیاد
دلخورم ...



17. دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟

تموم رنج هایی که برای من نبودن اما شدن
تموم مادری کردن هام درصورتی که درست همون لحظات خودم نیاز داشتم به همون حس ...



18. يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.

هیچ اتفاق خوشایندی رو قرار نیست تو این کتاب بخونید



19. اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟

اگر روزی توان مرور کردن گذشته رو داشته باشم و بنویسمش پس حق دارم اسم خودم باشه



20. از كتابت راضي هستي؟

معلومه که نه
من ی کمال‌گرای تایید طلبم که پدرم دراومده تا همیشه بقیه رو‌راضی نگه دارم
چطور میتونم از کارم راضی باشم!



21. يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.

میدونم که گذشته هنوزم خط و خشش رو روح و روانت مونده



22. اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟

چه زندگی سمی و چرتی!



23. براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟

نه



24. يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات

مهاجرت معکوس.
به ییلاقات تالش
ی کلبه ی جنگلی
باغچه ی خودمو داشته باشم
کلبه رو‌صفر تا صد خودم درست کنم
دور باشم از هرچی آدمه
 
ممنونم ثمین عزیزم
من تو رو هر طور که هستی دوس داشتم و دارم ♡




-53- دعوت می‌کنم از مُدیر اجرایی بااحساسمون @چَڪاوڪِ سِـپید

تا ۳ روز فرصت دارید
 
ممنونم ثمین عزیزم
من تو رو هر طور که هستی دوس داشتم و دارم ♡




-53- دعوت می‌کنم از مُدیر اجرایی بااحساسمون @چَڪاوڪِ سِـپید

تا ۳ روز فرصت دارید

مُچڪرم از دعوتت ماهورجان✨
‌‌


‌‌
1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟

به بلندای یک واژه

2. ژانرت چیه؟

اجتماعی، درام

3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟

فصل اول: کوتاه اما نغز
فصل دوم: اهمالی خفته
فصل سوم: در اندیشه پروانه‌شدن
فصل چهارم: نیمه لطیفِ یک روان
فصل پنجم: آوایِ محنت

4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟


picsart_24-08-03_17-13-28-895-jpg.297914


5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟

فکر نمی‌کنم زندگی جالبی داشته باشم؛ اما شاید به خاطر شخصیت عجیبم بخوان کتابم رو بخونن..

6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟

سه جمله آخرش رو دقیقا نمی‌دونم چی می‌تونه باشه ولی سه جمله از اولش رو می‌تونم بگم..

او پای به این گیتی نهاد؛ بی‌آنکه بداند چه چیزی در انتظارش است. او به جهانی وارد شد که در آن درد را از هر طرفی بخواند، درد خواهد شد!

7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟

فصل دوم قطعا..

8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟

فصل دوم و فصل آخر

9. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟

ممکنه احساساتم رو درک کنن؛ خواسته‌هام و آرزوهام و اتفاقاتِ ناخوشایندی که حقِ نویسنده نبود.

10. اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟

بهترین رفیقم..

11. اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟

من آن قطره چای جامانده در ته استکانم،
یک پارادوکس بزرگ
که در میان هستی و نیستی
جُم می‌خورد!
..

12. دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟

کسی که فکر می‌کنه، زمستونِ سرد زندگیش بالاخره باعث مرگِ افکارش میشه..

13. اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟

پدرم، مادرم، خواهرم، برادرم، رفیقم..

14. شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟

خودِ نویسنده، خانواده‌ش، رفیقش

15. تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟

پر از کامل‌نبودن اما سرشار از لطافتِ اندیشه..

16. از كدوم خصوصيت شخص اول بدت میاد؟

خودسانسوریِ زیادش..

17. دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟

افسردگیِ آلوده به درد..

18. يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.

فقط یه حسِ خوب، درک‌شدن توسط بهترین آدم زندگی..

19. اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يا نه؟

آره..

اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟

مِـلودیِ خاموش..

20. از كتابت راضي هستي؟

من همیشه سعی کردم خودم رو با شرایط، با خصوصیات و اتفاقات زندگیم راضی نگه‌دارم؛ بنابراین میشه گفت یه رضایت تقریبی..

21. يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.

این رنجِ آمیخته به سیاهی به پایان می‌رسه، به زودی نه؛ اما تا پیش از خاموش‌شدنِ قلبت..

22. اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟

حقش نبود..

23. براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟

نه..

24. يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات

یه زندگیِ آروم؛ بی‌مشغله‌هایِ سنگین..
یه ذهنِ آسوده و یه قلبِ مالامال از شادی!
‌‌
 
1.چه عنوانی می‌تونه گویای چیزی باشه که هستی؟ سایه خفت

2. ژانرت چیه؟ نمی‌دونم‌‌... شاید درام.

3. عنوان فصل‌های زندگيت چیه؟
فصل اول: تبسم زندگی.
فصل دوم: در انتظار روییدن.
فصل سوم: آرامشِ بیمار.
فصل چهارم: رنج ناتمام.


4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟
da0f07_24IMG-20240807-023849-116.jpg


5. آیا افراد به خوندنت جلب می‌شن، این جلب شدن چجوريه؟
نمی‌شه قطعا گفت آره یا نه.
اما اگر قرار بود خودم بدون هیچ پیش زمینه‌ای، همچین کتابی بخونم، وجود فصل‌هایی مثل موج دریا گاه آروم و گاه آشفته، بنظرم می‌تونن به فکر کردنِ بیشتر راجع به زندگیم بهم کمک کنن.


6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟
اول: و اعتراف می‌‌کنم، حرف‌هایی دارم که باید آن‌ها را سکوت کنم.

برای سه جمله‌ی آخر چیزی الان نمی‌تونم بگم.

7. نوشتن کدوم فصل‌ها از سایر فصول دشوارتر بود؟ فصل چهارم.

8. کدام فصل‌ها را می‌خواهيد از کتاب حذف کنید؟
اگه بخوام از طرف نرگس خسته‌ی ماجرا بگم: قطعا تک‌تک فصل‌هایی که من رو از من دور کردن و به غم کشوندن رو حذف می‌کردم.
اما اگه بخوام از طرف نرگس متفکر ماجرا بگم...
بعضی چیزها هرچند دردناک و گاهی نزدیک به خاموش شدن اما می‌دونم که اگر با همه‌ی تاریکیشون برام اتفاق نمی‌افتادن، من، من نمی‌شد...


9. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می‌کنی چه نظري دارن؟ راستش نمی‌دونم ممکنه چه نظری داشته باشن.

10. اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟ تقدیم به خودم.
برای تو که تا اینجا اومدی... ممنونم ازت.* آغو*ش


11. اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟
چو گلدان خالی ل*ب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده‌ایم


12. دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟
دوست دارم برادرم بخونه. اما فکر نمی‌کنم به این نتیجه برسم که اونو با بعضی از بخش‌های تاریک زندگیم روبه‌رو کنم.


13. اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اون‌ها كي هستن؟
پدرم، مادرم، برادرم و شاید یکی ازمعلمام، رفیقم و دخترداییم.
شش تا شد^^


14. شخصيت‌هاي اصلي اين كتاب؟
خودم، خانوادم، دوستام و شاید کاف.


15. تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟
آدمی که نور بود اما در مقابل قدرت تاریکی با همه‌ی تلاشش دووم نیوورد. نور موند اما خودش خاموش شد. و بعد تلاش کرد تکه‌های از هم پاشیده‌ی خودش رو نجات بده.


16. از كدوم خصوصيت شخص اول بدت میاد؟ این خصوصیاتش اذیتم می‌کنه. اینکه گاهی خودش رو نادیده می‌گرفت.
زیاد فکر کردن، زیاد فکر کردن، زیاد فکر کردن...

17. دوست داري كدوم يك از اتفاق‌هاي توي داستان رو حذف كني؟
نمیشه. اما اگر می‌شد مرگ آدم‌های عزیز زندگیم، بیماریشون.
و شبی که توی اون جاده‌ی لعنتی صحبت‌هایی رو شنیدم و تجربه کردم که دور از توان واقعیم بود. اون گفت مقصر نیستم. اما من با تموم وجود هروقت که یادش بیفتم، احساس مقصر بودن داشتم و دارم و نمی‌دونم تا کی ادامه پیدا می‌کنه.


18. يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.
سال‌های دورِ دور، سال‌هایی که شبیه یه رویای شیرین و دست نیافتنی شدن... سال تحویل خونه‌ی مامان بزرگ :)

سیزده به در با کلی آدم خوشحال، با مامان بز‌رگ که ظرفا و غذاها و وسایلو با بقیه می‌ذاشت تو گاری تا بقیه ببرن باغ.
با مامان‌بزرگ که هنوز نفس می‌کشید. با مامان بزرگ که می‌خندید. با مامان بزرگ که برام چادر گرفت از کربلا. با مامان بزرگ که می‌رفتم باهاش مسجد. با مامانبزگ که هنوز روز آخر دیدنشو یادمه، با مامان بزرگ که دستمو گرفت، با مامان بزرگ که دوسم داشت. این یکی از قشنگ‌ترین بخش زندگیم بود که زیاد ماندگار نبود.
یه روز که حالم بد بود و دلتنگ بودم، فقط خواستم باز بغلش کنم حتی شده چند ثانیه. و خواب دیدم که بغلم کرده وقتی بیدار شدم اونقدر اون خواب برام واقعی بود که تا مدت‌ها تو ذهنم موند. اون ب*غل چند لحظه‌ای که توی بیداری خواستم و توی خواب واقعا پیش اومد، یکی از عجیب‌ترین و قشنگ‌ترین تجربه‌ها بود برام.


19. اسم مستعار انتخاب مي‌كني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟
فعلا تصمیمی نمی‌تونم بگیرم.


20. از كتابت راضي هستي؟
پر از خوبی و بدیه، پر از اشتباه، پر از آگاهی، پر از لحظه های سرد ناامیدی که پشت لبخند قایم شد. پس میشه گفت هم راضی‌ام هم ناراضی.

21. يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.
لطفا زندگی کن.


22. اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟
مثلا میگه واوو بهترین کتابی بود که
خوندم. به به چه چه( ꈍᴗꈍ)⁩🤣
نه شوخی کردم راستش نمی‌تونم حدس بزنم چی ممکنه بگه. حدسش سخته. شاید براشون بعضی قسمتاش عجیب باشه...


23. براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟
از کسی کمک نمی‌گیرم.


24. يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات.
می‌خوام از دست چیزی که آزارم میده خلاص شم، می‌خوام بخندم بدون اینکه بعدش غمگین بشم ممی‌خوام برگردم به روزایی که ته امید بودم، تهِ زندگی کردن با خوب و بدش.
اما واقعیتی که فهمیدم اینه: ما هیچوقت به خود گذشتمون برنمی‌گردیم. دقیقا به همون دوران قبلی برنمی‌گردیم پس این خواسته‌ای نشدنیه. چیزی که می‌خوام، اینه که بتونم بهتر بشم. من باشم و بهتر بشم. من قبلی نشم ولی بهتر بشم. نرگس باشم و بهتر بشم.
 
1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟

پروانه


2. ژانرت چیه؟

درام هیجانی کمدی😐😂

نه باو فلسفی ام

3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟
فصل ۱ (پروانه ی درون پیله)
فصل ۲ (واقعیت
فصل ۳ (جنگ)


4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟
مشاهده فایل‌پیوست 298019
دنیا رو جدی نگیر رفیق.
این فقط تویی که انتخاب می کنی خوشبخت باشی یا بیچاره!

5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟

احتمالا بخوان بدونن چرا گفتم انتخاب کننده خودمونیم و جبری در کار نیست.
شایدم چون نویسنده معروفی ام😂😂

به دور از شوخی برای آشنایی بیشتر با دیدگاهم.

6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟

سه جمله اول

مشکلی وجود نداره، بلکه این تویی که انتخاب می کنی یه مسئله مشکل باشه یا نه!

از پیله ات در بیا و دور و برت رو ببین!

واقعیت دنیا سیاهه! از بقیه ناراحت میشی چون توقعش رو ازشون نداری پس واقعیت دنیا رو بپذیر که همه مثل خودت خوب نیستن و اون وقته که دیگه هیچی ناراحتت نمی کنه!

سه جمله آخر

چرا حرص می خوری وقتی می دونی آخرش قراره هممون بمیریم؟

ارزشش رو داره دو روز دنیات با غصه بگذره؟

برای ارتقای خودت به بهترین ورژن خودت بجنگ. این تنها دلیلیه که تو توی این دنیایی!



7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟

جنگ!
چون دنیا بار ها و بار ها تو این فصل برام دام پهن کرده و می کنه و خواهد کرد و من باید باهاش مبارزه کنم و گول خوشی های موقتشو نخورم و به راهم ادامه بدم.


8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟

هیچ کدوم. همشون برام با ارزشن. حتی بدترین قسمت هاش. چون اگه اونا نبودن هرگز به واقعیت نمی رسیدم.

9. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟

شاید تو مرحله اول از دستم حرص بخورن و ناراحت بشن ولی وقتی به فصل های بعدی می رسن بهم افتخار کنن و شایدم مخالفم باشن و محکومم کنن.

10. اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟

فکر کردی چون حالت بده مقصرش بقیه ان؟ خب اشتباه می کنی. فقط و فقط خودتی که تعیین کننده ای.
تقدیم به هر کی که غصه ی دنیا رو می خوره.

11. اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟

گر یک نفست ز زندگانی گذرد

مگذار که جز به شادمانی گذرد

هشدار که سرمایه سودای جهان

عمرست چنان کش گذرانی گذرد
خیام

12. دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟

یکی که خیلی تو دنیا غرق شده( از آوردن اسمش معذورم)

13. اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟

همسرم
مادرم
خونواده ی همسرم😂
یکی از دوستام

14. شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟

خودم

15. تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟

کسی که مدام درحال تلاشه که نسبت به دنیا بی تفاوت باشه و حرصشو نخوره و به فکر پیشرفت و ارتقای خودش باشه. گاهی شکست می خوره مثل همه ی آدما ولی هیچوقت تسلیم نمیشه.

16. از كدوم خصوصيت شخص اول بدت میاد؟

اینکه گاهی ناخواسته غرق دنیا میشه و دیر می جنبه برای بیرون کشیدن خودش و یه چیزی تو وجودش تمایل داره به راحت طلبی


17. دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟

حرص خوردنای بیخودم.

18. يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.

دیدی یه وقتایی که به گذشته نگاه می کنی به خودت می خندی و افسوس می خوری که : چقدر احمق بودم بخاطر اون قضیه غصه می خوردم.
حالا ببین وقتی بمیری چقدر افسوس بخوری واسه چیزای بیخود غصه خوردی و وقتی که می تونستی برای پیشرفت خودت استفاده کنی تلف کردی

19. اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟

انسان.
موجودی که خودش انتخاب می کنه و تعیین کنندس.

20. از كتابت راضي هستي؟

آره

21. يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.

جوری زندگی کن که خودت از خودت راضی باشی.
وجدان درونت ازت راضی باشه و باهات همراه باشه. اون بهترین دوست تو و راهنمای توعه.

22. اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟

وای که من چقدر از خودم غافل بودم. کاشکی زودتر خونده بودمش دمت گرم😂

23. براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟

بله. کتاب های فلسفی.
و بحث با مخالفام. چون اونا با حرفاشون وادارم می کنن بیشتر فکر کنم و بیشتر به واقعیت نزدیک بشم.

24. يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات.

به مرحله ای برسم که از خودم احساس رضایت دارم و یه فصل به کتاب اضافه کنم به اسم رهایی
 
ممنونم آبیِ زیبا ♡ (اسمتو نمیدونم!)
کتابِ متفاوتی هستی..



-53- دعوت می‌کنم از مُدیر ارشد مهربون @مآه نآز عزیز..

اوش گون زامانین وار!
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین