چالش [ پَـرسـه‌هایِ انـدیشـه ]

ممنون بابت دعوتت ماهور جان
باعث شد به خیلی چیزا فکر کنم، به خیلی چیزا برگردم و بعد مدت طولانی به آیناز چند سال پیش توجه کنم.
🦋✨


. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟
دروغ واقعه (فعلاً)

2. ژانرت چیه؟
تراژدی، درام، اندکی شاید عاشقانه.

3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟
فصل 1: وقوع
فصل 2: درد
فصل 3: پذیرش بی‌جا
فصل 4: عصیان
فصل 5: رهایی


4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟
مشاهده فایل‌پیوست 298055

5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟

فکر نمی‌کنم، شاید کسایی که تو سبک صادق هدایت می‌‌خونن و درک می‌کنن بتونن یکم ارتباط بگیرین‌.

6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟
سه جمله اول رو نمیدونم اما جمله‌ی آخرم قطعا اینه
«و او سرنوشت را از سر نوشت»


7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟
فصل 2 و 3

8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟
فصل 1 و 3

9. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟
قطعا بیشترشون فکر می‌کنن یه احمق به تمام معنام.

10. اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟
به دخترم، دختری که شاید هیچوقت حتی زاده نشه.

11. اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟
«مرا ببین که ایستاده‌ام، پس از تمام رنج‌ها چونان جوانه در بهار، مرا ببین هنوز هم، جسور... مرا ببین هنوز، برقرار!

12. دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟
کسی که می‌خواد همه جوره کنارم باشه و بهتر بشناستم، اینجوری شاید با شناخت تروماهام دیگه بی‌جهت قضاوتم نکنه.

13. اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟
فقط به آیناز چندین سال پیش تقدیم می‌کنم.

14. شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟
مادرم، پدرم، شخصی از گذشته و شخصی از آینده.

15. تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟
احمق!

16. از كدوم خصوصيت شخص اول بدت میاد؟
تنها و ضعیف بودنش.

17. دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟
خودمو میشه از داستان حذف کنم آیا؟!

18. يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.
تعریف دلم نمی‌خواد بکنم اما فصل چهارم (عصیان) قطعا بهترین کاریه که در حق خودم کردم.

19. اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟
شاید اره شاید نه، ممکنه یه اسم نمادین انتخاب کنم و یا جسارتم بهم اجازه بده که از اسم خودم استفاده کنم.

20. از كتابت راضي هستي؟
بستگی به پایانش داره.

21. يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.
«من میتونم ببینم که تو ناراحتی حتی وقتایی که لبخند میزنی حتی وقتایی که میخندی.
میتونم اینو توی چشمات ببینم که در عمق وجودت میخوای گریه کنی.»


22. اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟
اگر یه روزی بخوام کتاب خودمو بنویسم، قطعا هدفم ازش اینه که کسی که ‌می‌خوندش هیچوقت اشتباهات منو نکنه. پس امیدوارم بعدش بگه «من هیچوقت مثل این احمق زندگی نمی‌کنم»

23. براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟
شاید از مادرم کمک بگیرم.

24. يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات
خیلی اتفاقا باید بی‌افته، خیلی... منو ببخشید که آدم توصیفی نیستم و به شدت کُل گرام.
اما اتفاقی که واقعا دوست دارم بی‌افته اینه‌که بتونم زندگی که هیچوقت نتونستم خودم داشته باشمش رو برای بچم بسازم.
 
ممنون از دعوتت ماهور عزیز🌸


1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟
زیر سایهٔ امید

2. ژانرت چیه؟
رئال و درام شاید🤷🏻‍♀️

3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟

¹.در انتظار بهاران
².بهار شادمانی
³.درک زیبایی زمستان

4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟

مشاهده فایل‌پیوست 298082
5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟
احتمالا نه.

6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟

..گذر از کودکی به اندازه‌ی کافی سخت هست، اما اینکه این سخت چگونه دشوار می شود، سخت‌تر است.دنیا محل جالبی است؛اما همیشه نه.

..در نهایت این امید است که نجات دهنده‌ی قلب‌ها خواهد بود.البته امید به هرکس و هرچه پاسخی دربر ندارد؛امید به کردگار می‌باید داشت.

7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟
فصل سوم

8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟
قسمتی از اواخر فصل دوم و اوایل فصل سوم.

9. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟
زندگیه دیگه🤷‍♀️

10. اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟
به خواننده‌های کتاب🍓

11. اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟
در نومیدی بسی امید است
پایان شب سیه سپید است

 نظامی

12. دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟
کسی که از لطف خدا ناامیده.

13. اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟
خانواده‌م، دوست خوبم

14. شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟
خودم، خونواده‌م، دوستانم

15. تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟
بی‌اراده و همچنان باانگیزه 2-28-

16. از كدوم خصوصيت شخص اول بدت میاد؟
زودرنج بودن

17. دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟
بخشی که فکر و تحقیق نمی کنم و عجولانه دست به انجام کارها می زنم

18. يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.
تا پایان جاده‌‌ی زندگی که نمی‌شود، گریخت.باید چشمانش را باز می‌کرد و با خودش روبه‌رو می‌شد.امید واهی و افکار بی‌چاره‌اش بالاخره باید تسلیم می‌شدند.او حالا یافته بود از این جاده چه می خواهد... .

19. اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟
گلبرگ

20. از كتابت راضي هستي؟
شاید..

21. يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.
مطمئناً امید به خدا ناامید نمیشه، صبور بمون.

22. اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟
قطعا اگر تا آخرین لحظات زندگیش ادامه دار می‌بود پایان و مسیر زیبایی رقم می‌خورد.

23. براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟
 خیر

24. يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات

دلم می‌خواد حال دل شخصیت‌ها همه‌جوره خوب باشه.
دوست دارم به آرمان‌های قلبیم برسم و علاوه‌بر خودم اطرافیانم رو هم خوشحال کنم.

امیدوارم بیشتر مراقب عزیزانم و احوالاتشون باشم.







 
ممنونم مائده‌جان ♡
یاد کتاب شازده‌‌کوچولو افتادم.. همونقد لطیف..



-53- دعوت می‌کنم از مُدیر اجرایی خوش برخوردمون @عطرین عزیز

تا ۳ روز فرصت دارید
 
1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟
در پی آرامش


2. ژانرت چیه؟
عشقانه، طنز، پند آموز


3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟
تحمل سختی و پستی بلندی ها همراه یار
رسیدن به درجه تعالی همراه یار
آرامش و آسایش ابدی همراه یار


4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟
do.php



5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟
نمی‌دونم بستگی به سلیقه ها داره


6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟
زندگی دلچسب تر از آن است که فکر می‌کنی، گاهی رژف اندیشی باعث کمک به فهمیدن آن می‌شود، البته که داشتن یار و یاور نیز موثر است.

تلاش‌های بی‌وقفه کمک کننده بود، آخرش به زیبایی آن چه در ذهن داشتم به حقیقت پیوست، از شما میخواهم که امیدوار باشید.


7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟
فصل اول


8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟
هر فصل باعث تکمیل روح و رسیدن به تعالی است پس چیزی حذف نخواهد شد حتی با وجود مشقت ها

9. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟
صبوری و عاشق بودن


10. اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟
میراث عاشقانه

11. اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟
متاسفانه در شعر و شاعری توانی ندارم


12. دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟
همسرم


13. اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟
همسرم، فرزندم، خواهران و دوستم


14. شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟ مطمئنا خودم و همسرم



15. تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟
سختی دیده و روزگار چشیده


16. از كدوم خصوصيت شخص اول بدت میاد؟
اینکه نسبت به همه چی آرامش دارد


17. دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟
حذف چیز جالبی نیست، ترجیحم رد کردن آن و عبرت از آن است


18. يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.
دستانش یک لحظه دستانم را رها نکرد، همان‌طور که گفته بود پا به پایم در تمام خوشی ها و ناراحتی ها همراه است، لبخندش انرژی و حرفایش آرامش! لمسش شیرین و توجه اش خواستنی!
دگر از این دنیا چه خواهم؟


19. اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟
اسمی مد نظرم نیست


20. از كتابت راضي هستي؟ خیلی زیاد



21. يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.
عاشقانه هایت مدید و سختی هایت نابود



22. اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟ به زیبایی عشق را توصیف کرده



23. براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟ همسرم



24
. يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات
با آرامش و بدون اضطراب از دنیامون لذت می‌بریم
 
ممنونم زهراجان ♡
لذت بردم و خیلی هم خوشحال شدم بابت خبر خوبت 🍃✨



-53- دعوت می‌کنم از بنیان‌گذار محبوب کادر آرامیکسیا @Aramixiya عزیز..

۳ روز فرصت دارید
 
1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟
جاده‌ی یکطرفه
2. ژانرت چیه؟
تخیلی، هیجانی، عاشقانه

3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟
آرزو
شکست
بیدار
اکتشاف

4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟

مشاهده فایل‌پیوست 298281



5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟ بله، برخی افراد به شدت علاقمند میشن

6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟
من تمام این تپه‌های کوچک را پشت سر خواهم گذاشت. من در انتهای قله به انتظار خواهم نشست‌. آن‌ها به من ملحق خواهند شد.

گرچه قله را در انتها رها نمودم، اما چیزهایی بهتری را بدست آوردم. البته شاید اگر این را در گذشته می‌دانستم غمگین می‌شدم.

7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟
شکست

8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟
شکست

9. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟
اون آدم عجیبیه
10. اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟ به دخترم

11. اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟
به حباب نگران ل*ب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه‌ی شادی که‌ گذشت
غصه هم می‌گذرد...


12. دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟ مامانم

13. اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟ دخترم، همسرم، مادرم، پدر آسمانی‌ام، خواهرم

14. شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟
خودم، دخترم

15. تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟ مهربان و پیچیده

16. از كدوم خصوصيت شخص اول بدت میاد؟ با نه آشنا نیست

17. دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟ شکست در دوران نوجوانی

18. يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن. او در بیست و یک سالگی دوست جدیدی پیدا می‌کند و ماجراهای جالبی باهم تجربه می‌کنند.

19. اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟ بله، ستاره

20. از كتابت راضي هستي؟
دوستش دارم
21. يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.
می‌تونستی قوی‌تر باشی.
22. اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟ تصمیم درستی گرفت

23. براي نوشتن اين كتاب از كسي کمک هم می‌گیری؟ بله خواهرم

24. يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات
بازگشت به دانشکده به عنوان دانشجوی دکترا و روبرو شدن با دوستان سابق در جایگاه و سرنوشت متفاوت. گذشته به شکلی جدید زنده می‌شود.
 
ممنونم حمیده‌جان ♡
یه کتاب با عطر و بویِ مادر..



-53- دعوت می‌کنم از سارا، خُدایِ مدال! @Alin628 عزیز ...


۳ روز فرصت دارید
 
1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟
«بگذارید تنها بماند»
2. ژانرت چیه؟
سورئال
3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟
فصل‌ 1: ترس
فصل‌ 2: جرقه‌ی اول
فصل‌ 3: نفرت
فصل‌ 4: مشکلی نیست خوب نباشی
فصل‌ 5: بخشش
فصل‌ 6: جرقه‌ی دوم. ( جرقه همیشه برای من مفهوم یه تغییر خوب و اساسی رو داره)
4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟


5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟
مخاطبان خاص و محدود خودم رو دارم.
این کتاب سلیقه هرکسی نیست. ولی مطمئنن برای خیلیا ارزشمنده.
6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟

جمله اول: ترس تمام وجودم را تا سالها با خود برد.
آخر: دیگر احساس نمی‌کنم چیزی در درونم گم شده. من به دنبال خود واقعی نمیگردم. همین شکلی که هستی، عاشقتم سارا.
7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟
فصل‌ نفرت سراسر عذاب بود

8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟
هیچکدوم
9. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟
واووووووووو😂

10. اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟
تقدیم به آدم های خاکستری ( تشبیهی از آدم‌های معمولی)

11. اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟
هنوز دیر نیست.
هنوز صبر من، به قامت بلند آرزوست.

12. دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟
يه نوجوون سردرگم مناسب ترین خواننده برای این کتابه. شخص خاصی مد نظرم نیست.

13. اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟
هیچوقت اصراری به تحمیل کردن خودم یا تحمیل کردن نوشته‌هام به بقیه ندارم. هرکس قسمتش بود می‌خره می‌خونه. و چقدر از این بابت خوش شانسه.

14. شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟
خودم، و چند تا شخصیت وجودیم که توی هر دوره از زندگیم یهو ظاهر شده.
15. تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟
کمی بداخلاقه. ولی هیچوقت سیگنال منفی ازش دریافت نمی‌کنم. به زندگی امید داره و آدم زیاد از حد ساده‌ایه
16. از كدوم خصوصيت شخص اول بدت میاد؟
اعتماد به نفس پایینش
17. دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟
اتفاقات برای افتادن اند. همیشه بابتشون خدا روشکر می‌کنم چون سختی ها در نهایت سراسر درس و پختگیه که به بار میاره.

18. يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.
توی فصل‌ جرقه‌ی اول اون بهترین دوستش که اسمش آیلینه رو از دست می‌ده. در واقع دوستش به یه شهر دیگه میره. شخصیت اصلی کللل شب‌های تابستون رو به خاطر رفتن اون اشک می‌ریزه. اما بعد می‌فهمه چندان هم برای اون شخص مهم نبوده. که البته این فقط یه سو تفاهم بود بعد ها فهمید که آیلین هم دوستش داشته. ولی خب وابستگی عجیب غریبی که نسبت به آیلین داشت کنترل همه چیز رو ازش گرفته بوده.
در نهایت اولین جرقه توی زندگیش اتفاق میوفته. و اونم اینه: عدم وابستگی

19. اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟
بله . آلین.
برگرفته شده از اسم همون دوستم آیلینه. مفهومش برای من به معنی تغییر کردنه. هروقت احساس می‌کنم چیزی توی زندگیم خالیه و باید تغییری ایجاد کنم، آلین درونم بیدار می‌شه.
20. از كتابت راضي هستي؟
از فصل 6‌امش که خداروشکر خیلی راضی ام. ( من هنوز به هیچ جایگاهی نرسیدم. ولی باز هم خوشحالم!)
21. يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.
همین شکلی ادامه بده.
22. اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟
زندگی خیلی ساده بود. من بی خودی پیچیده‌‌ش کردم.
23. براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟
هیچکی
24. يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات
قراره جرقه‌ی سوم هم اتفاق بیوفته. که خب طبیعتن حالا که کاراکتر اصلی بعد از کلی آشوب ذهنی به آرامش رسیده، حالا وقت اینه که با حال خوب‌ به اهدافش برسه. اکثر چیزایی که می‌خواد خیلی آرمانگرایانس پس قابل گفتن نیست چون شاید اتفاق نیوفته ولی ساده ترینشون پیشرفت توی عرصه هنره. اینکه یه کسب و کاری از این طریق راه بندازه؛ لیسانس زبان بگیره؛ نقاشی دیجیتال یاد بگیره. و اینکه مجموعه داستان‌هاش رو چاپ کنه.
 
آخرین ویرایش:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین