پایان نقدوبررسی نقد فن‌فیکشن آریل شیطان دریایی | افسونگر

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,250
پسندها
پسندها
7,177
امتیازها
امتیازها
388
سکه
913
با سلام و عرض وقت بخیر



نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان‌ و داستان‌نویسی نقد گردیده است.

منتقد اثر شما:
@@ساعت دار


* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!


* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.


* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ نقدی از شما پذیرفته نخواهد شد.


با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.

تاپیک جامع شکایات



به امید موفقیت روز افزون شما

تیم مدیریت تالار نقد
 
عنوان: آریل، شی*طان دریایی
نویسنده: نرگس محمدیان روشنفکر
ژانر: فانتزی، تخیلی
خلاصه: آریل برای فرار از نقص خود، از معجونی استفاده کرد که شیاطین را وارد دنیای پریان دریایی می‌کرد. با این‌کار، تمام عمرش مجبور شد از عبارت "آریل، شی*طان دریایی" فرار کند.
 
به نام خالق هفت‌تیر و قلم
آریل شیطان دریایی فن‌فیکشنی فانتزی و مشتق انیمیشن معروف آریل پری دریایی بود. اثری پر زرق و برق با توصیفات و روایتی زیبا که مخاطب را به دنبال خود می‌کشاند؛ اما خلاقیت لازم را نداشت.
معمولاً فن‌فیکشن در زمینه‌ی کلیشه باید حساس‌تر عمل کند. کسی که فن‌فیکشن می‌نویسد باید کاملاً از فضای دیزنی و داستان‌هایش دور شود تا بتواند حرف جدیدی برای مخاطب داشته باشد. نمی‌توان گفت در "آریل شیطان دریایی" شاهد تغییرات در طلسم‌ها، قصه و شخصیت‌ها نبودیم. حتی گاهی اوقات تضادهای خوبی به چشم می‌آمد. مثلاً این‌که اورسولا در این قصه برخلاف اثر اصلی چندان انسان بدی نبود یا تبدیل یک پری به شخصیتی شیطانی. لیکن چیزی وجود نداشت که مخاطب را شگفت‌زده کند.
توصیفات و شخصیت‌پردازی‌ها گاهی غیرمستقیم و جاهایی مستقیم بود. نمی‌توان خرده‌ای به آن‌ها وارد کرد و برای تصور کردن کرکترها و فضا کافی بودند؛ اما شاعرانه نبودند. استفاده از آرایه و بازی با کلمات بسیار کم دیده می‌شد. اما به هر حال خواننده را برای تجسم داستان لنگ نمی‌گذاشتند.
درکل من دوست داشتم ایده کمی از فضای اصلی و تروپ‌های همیشگی دورم کند. برای مثال آریل به جای آنکه بخواهد از دریا فرار و نقص‌های خودش را اصلاح کند؛ دنبال طلسمی بگردد تا پای انسان‌ها و موجودات بالای دریا را به اقیانوس بکشاند. البته این مثال قوی‌ای نیست؛ مختصراً بگویم، یک تغییر قابل توجه.
فن‌فیکشن شما برای سرگرمی اثر خوبی به حساب می‌آمد؛ ولی سخن تازه‌ای برای گفتن نداشت و همین سبب می‌شد به نوشته‌ای ماندگار و عالی بدل نشود.
توجه داشته باشید که نقد تنها برای پیشرفت اصولی شماست و هر کلمه‌ای که از خیال انسانی بر کاغذ نشیند ارزشمند و گرانبهاست.
خسته نباشید، قلمتان سبز.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین