پایان نقدوبررسی نقد رمان ستارگان تبهکار | اثر ستاره سربی

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,250
پسندها
پسندها
7,154
امتیازها
امتیازها
388
سکه
887
با سلام و عرض وقت بخیر



نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان‌ و داستان‌نویسی نقد گردیده است.

منتقد اثر شما:
@ساعت دار


* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!


* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.


* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ نقدی از شما پذیرفته نخواهد شد.


با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.

تاپیک جامع شکایات



به امید موفقیت روز افزون شما

تیم مدیریت تالار نقد
 
عنوان: ستارگانِ تبهکار
نویسنده: حمیده حضرتی
ژانر: جنایی، اجتماعی، عاشقانه
ناظر: @@yasaman.Bahadory
خلاصه
آنجا هیچ راهی به بهشت نداشت! هر قدر دست و پا می‌زد بیش‌تر فرو می‌رفت.با هر ترفیع، مدال‌های پستی و رذالت را بر گردنش می‌آویخت. گرچه او نیز یک قربانی بود؛ اما کدامین محکمه گناهان او را به این سبب می‌بخشید؟ پس چه چیز می‌توانست به اندازه‌ی انتقام، یک بازنده را تسکین دهد؟
 
به نام خالق هفت‌تیر و قلم
ستارگان تبهکار اثری در ژانرهای جنایی، عاشقانه و اجتماعی بود. وقتی خلاصه را خواندم احساس کلیشه‌ی شدیدی از رمان گرفتم. انتقام، گناه، ترفیع، مدال و... . این کلیشه در ادامه نیز به چشم آمد. معامله در دفترهای لوکس، مرد هیزی که در شروع رمان بود، نگاه بدی که همه به نیکیتا داشتند، کلکل‌های پی در پی، رژ کالباسی، جا به جایی مقدار زیادی کوکایین، لباس‌های مارک و موارد از این قبیل چیزهایی‌ست که در اکثر رمان‌های جنایی نظاره‌گریم. پس شما فضا و داستان نو و منحصر به فردی نداشتید که مخاطب را به وجود بیاورد. دیالوگ‌ها نیز کم و بیش کلیشه و مصنوعی جلوه می‌کردند. یعنی از واقعیت دور شده و حالت سینمایی گرفته بودند. با این حال معدود دیالوگ‌هایی نیز خلاقانه و جالب به چشم می‌آمدند. برای مثال دیالوگ هرنان کرتس‌. شخصیت‌ها نیز دچار همین کلیشه بودند و طبیعی جلوه نمی‌کردند‌.
با تمام این‌ها مکان، چهره و حالات خوب توصیف شده بود. گرچه عالی و خلاقانه و آغشته به آرایه نبودند؛ اما تصور بسیار دقیق و کاملی به ما ارائه می‌دادند. یعنی به راحتی می‌توانستیم خود را در فضا تصور کنیم. این نکته‌ی خوبی بود، لیکن اگر توصیفات ابتکاری‌تری را شاهد بودیم بسیار بهتر می‌شد.
درباره‌ی ژانرها باید بگویم که ژانر جنایی به وصوح در رمان مشهود بود؛ ولی ژانر عاشقانه کم‌رنگ‌تر جولان می‌داد و ژانر اجتماعی اصلاً جایی نداشت.
به طور کلی رمان ستارگان تبهکار ضعیف نبود و به واسطه‌ی توصیفات کامل و قلم پر آب و تابش می‌توانست ما را همراه خود کند؛ اما چون ایده و فضا و شخصیت‌های منحصر به فردی نداشت هرگز نمی‌تواند عالی یا به یاد ماندنی باشد.
توجه داشته باشید که نقد تنها برای پیشرفت اصولی شماست و هر کلمه‌ای که از خیال انسانی بر کاغذ نشیند ارزشمند و گرانبهاست.
خسته نباشید، قلمتان سبز.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین