گپ و گفت گفت و گوی رمان | یاسکا

جون بابا دخترمون کلت دوست نداره فقط کلاش 😎😎😎

چه حرفه‌ای و خفن طور بود.

@جانانجانان عضو تأیید شده است. زهرا کم گیر بده به عاشقانه 😂 @HOOYAR ملیکا جان عاشقانه هم اگه داره حذفش کن ما فقط بکش بکش می‌خوایم 😎
آقا هر چیزی به موقعش
یه جاهایی هم قراره اونقدررررر تراژدی بشه که خود من اشک بریزم😅
 
ایهاالناس نظر بدیییییییین😁😁😁
 
دلم برا جهانگیر و عایشه سوخت

دختر بیچاره....
ولی خب واقعنم راهی جز بهزیستی نیستش
وای چقد این دختره سفتههه
مغرورههههه

به انبار کم مانده بودیم حس می کنم این جمله یه جوریه. بهتر از اینم میشد
 
قلمت عالیههه😍😍
لذت بردم مثل همیشه
 
دلم برا جهانگیر و عایشه سوخت

دختر بیچاره....
ولی خب واقعنم راهی جز بهزیستی نیستش
وای چقد این دختره سفتههه
مغرورههههه

به انبار کم مانده بودیم حس می کنم این جمله یه جوریه. بهتر از اینم میشد
عه آره این جمله برا منم عجیب بود.

اتفاقا خوبه یه تغییر تحولات روحی روی یاسکا ایجاد کرده.
جهانگیر برام کم کم داره تبدیل به کراش می‌شه 🥲😂
 
دلم برا جهانگیر و عایشه سوخت

دختر بیچاره....
ولی خب واقعنم راهی جز بهزیستی نیستش
وای چقد این دختره سفتههه
مغرورههههه

به انبار کم مانده بودیم حس می کنم این جمله یه جوریه. بهتر از اینم میشد
آره باید تصحیحش کنم
 
عه آره این جمله برا منم عجیب بود.

اتفاقا خوبه یه تغییر تحولات روحی روی یاسکا ایجاد کرده.
جهانگیر برام کم کم داره تبدیل به کراش می‌شه 🥲😂
میبینم که بالاخره یکی توی رمانم خاطرخواه پیدا کرد😂😂😂
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین