درود
گویا روز رو ازم گرفتند پس با یک روزنامه‌ی شبانه‌ی دیگه در کنارتون هستیم.
امیدوارم توی تاریکی شب، نور آرامش در قلب و افکارتون جا خوش کنه و یه خواب راحت، خستگی‌های امروز رو حسابی از یادتون ببره.
این روزنامه رو تقدیم می‌کنم به @Sarah286
خودم.
چون این هفته زیاد از لحاظ روحی اوکی نبودم.
با آرزوی بهترین ها
خب بریم که شروع کنیم.
اوه راستی خوش‌آمد میگیم به عضو جدید گروه یاسمن جان
خلاصه: در میان هیاهو و شلوغی شهر، پیدا می‌شود هویتی که سال‌هاست نه خبری از آن بوده و نه کنکاشی برای کشف آن. دختری با هویتی از خود ساخته و مشغول به کار در هتلی که شروع تمام ماجراهاست. در همین گیر و دار ورود فردی عجیب که قاصد از سوی هویت دختر است. با مِهر و دروغ حسی شکل می‌گیرد بینشان که تماما مسیری برای رسیدن به هدف فردی دیگر است.
بخشی از داستان:
سری تکان دادم و به سمت زیرزمین رفتم. کمد دیواری اتاق را باز کردم. پیراهن طوسی رنگ گشادی پوشیدم، دامن کوتاه مشکی و جوراب های بلند سفید رنگم را پوشیدم. آل استارهایم را دوباره به پا کردم و موهایم را دورم ریختم. به پنجره نگاه می‌کردم. ترسی تمام وجودم را در بر گرفته بود که اجازه نمی‌داد بیشتر از این در اتاق تنها بمانم. با ترس پله‌ها را طی کردم و به غذاخوری رفتم و به برایان نگاه کردم. زیر ل*ب گفتم:
- آقای فاستِر.
با لبخند به سر تا پایم نگاه کرد و گفت:
- بله؟
با دست راست آرنج دست چپم را نگه داشتم و جوابش را دادم.
- درست نیست که آقای بارنس من رو با شما ببینن.
اخمی کرد و سری تکان داد.
از غذاخوری که خارج شدیم ابتدا من از در اصلی هتل خارج شدم و پس از چند دقیقه برایان از هتل خارج شد و در را بست.
در مورد نویسنده:
کیاناز تربتی نژاد از نویسنده ایرانی و خوش‌قلم انجمن است که در توصیف و نوشتن آثار جنایی و معمایی مهارت بالایی دارد.
اثر هویت خونین برای چه کسانی مناسب است:
- اگر به دنبال داستانی معمایی و جنایی با ترکیبی از حوادث عاشقانه هستید این اثر به خوبی می‌تواند انتظارتان را برآورده کند.
![-8-{}\"](/data/assets/smilies/-8-.gif "-8- -8-{}\\"")
