در حال تایپ مجمعه اشعار مرز حسرت | به قلم تاوان

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع M I R A S
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

M I R A S

نویسنده نوقلـم
نویسنده نوقلـم
خون‌آشـام
نوشته‌ها
نوشته‌ها
841
پسندها
پسندها
2,151
امتیازها
امتیازها
233
عنوان: مرز حسرت
کاتب: تاوان
ژانر: عاشقانه_تراژدی
قالب: غزل و دوبیتی و چهاربیتی و قطعه
مقدمه:
من چه کردم که نصیبم جز جدایی هیچ نبود
در دلم جز درد و رنج هم قدر یک دنیا نماند
اشک چشمانم ز بس که گریه کردم تا سحر
خشک شده و قطره‌ای در چشمانم حالا نماند​
 
« بنام شاعر زندگی »


پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و نحوه ی تایپ آثار ادبی در"انجمن کافه نویسندگان" با دقت مطالعه کنید.

قوانین جامع تالار شعر

شما می‌توانید پس از 10 پست درخواست جلد بدهید.

درخواست جلد برای مجموعه شعر

پس از گذشت ۱۰ الی ۱۵ پست از مجموعه شعر خود، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید. توجه داشته باشید که مجموعه اشعار تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از درخواست تگ این کار را انجام بدهید.

درخواست نقد مجموعه اشعار

پس از 15 پست میتوانید برای تعیین سطح اثر ادبی خود درخواست تگ بدهید.

درخواست تگ برای اشعار

همچنین پس از ارسال ۲۰ پست پایان مجموعه شعر خود را اعلام کنید تا رسیدگی های لازم نیز انجام شود...

اعلام اتمام مجموعه شعر

اگر بنا به هر دلیلی قصد ادامه دادن مجموعه شعر خود را ندارید می توانید درخواست انتقال به متروکه بدهید تا منتقل شود...

درخواست انتقال به متروکه


_ مدیریت تالار شعرکده
 
ز شوکران عشق تو درد می‌آشامم هنوز
در مثال ل*ب‌هایت شهدی نیابیدم هنوز
در میان غنچه و گل، آب و آتش، خاک و باد
ذره‌ای زیباییت را من نیابیدم هنوز
جان من جان تو بود و رفته‌ای جانم کجاست
کجایی ای جان من، من م**س.ت جانانم هنوز
درد فراقت همچو درد صلیبِ بر مسیح
ماه من، می‌فشاراند درد بر اندامم هنوز
سال‌هاست با یاد و خاطرات تو جان می‌دهم
در میان عاشقان، رسوای رسوایم هنوز
چشمان اشک‌بار من شاهد رفتن تو بود
باور نمی‌کند ولی این قلب نادانم هنوز
عدم وجود تو چنان ضربی آورد فرود
لحظه‌ای ناآرام و لحظه‌ای آرامم هنوز
عشق تو چون نور خورشید دلم را در بر گرفت
طعم ل*ب‌های تو مانده بر در کامم هنوز
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین