آسِمان؛
مدیر تالار کافه ژورنال
پرسنل مدیریت
مدیر رسـمی تالار
ناظر اثـر
مترجم
ژورنالیست
گرافیست
جـادوگرانسپـید
مقامدار برتر سال
- نوشتهها
- 943
- پسندها
- 5,236
- امتیازها
- 348
خورشید،
وقتی نگاهت را دید،
خندید.
فَلَکِ سرخ
به هنگامِ افول،
قرمزش را بلعید.
گویی آبیتر شد.
آمین،
نبضِ موجِ دریا،
همزمان با تپشِ روحِ تو جریان دارد.
سنگِ بیدل انگار،
به هنگام نمایان شدن و دیدن تو،
چشمهای با هوای دیدنِ یار میخواهد.
کاج را میبینی؟
برگهایش امروز سبزترند.
کاکتوسهای کویر،
عطرشان در نَفَسِ سبزِ حیاط میپیچد؛
بوی رز را میدهد.
زندگی با تو شبش رنگ دگر میخواهد.
چونکه تاریکی لیل،
صاحب ماه دگر چون رخ توست،
نور امید به شبهای تَرِ پنجرهها میتابد.
آری،
تو تعبیر دعاهای طبیعت شدهای.
زندگی با تو بهارش،
پُر ز پرواز پرِ شاپرکاست.
زندگی با تو بهارش
زیباست.
(آلین)
خوش اومدی به دنیا ای زیباتر از بهار،
زادروزت مبارک آمین جان
