بِسْمِ نْورْ
اثر: شَبَحِ حَسْرَت
به قلم: سونیا
ژانر: تراژدی، عاشقانه
ویراستار: @یاسمن بهادری دیباچه:
شب تاریک است، ستارهها خاموشاند و سکوت، فضایی را در بر گرفته که به احساس تنهایی و اندوه میانجامد. خیابانهای خیس از باران، خاطراتی تلخ را در دل میزنند. هر قطره باران، شبیه اشکهای نازک بر صورت زمان میچکد. گویی زمان ایستاده و لحظات بیرحم، در تاریکی پنهان شدهاند. بیصدا و بیخبر، او رفت؛ بیآنکه فرصتی برای وداع باشد. دل در سینهام میتپد، اما کلمات مانند پرندههای کز کرده در قفس، جرأت...
سلام وقت شما بخیر دوست گرامی.
از خوندن دلنوشته شما بسیار لذت بردم!
در دلنوشته خیلی خوب احساسات رو منتقل کردین و این از نقاط قوت نوشتههاتون هست. با این حال، اگه ممکن هست توی بعضی جاها یکم بیشتر به ساختار جملهها توجه کنید. مثلاً، گاهی ممکنه احساسات خیلی به طور مستقیم و بدون مقدمه بیان بشه و این میتونه برای خواننده کمی سنگین و گاهاً کلیشهای باشه. اگر بتونید از تکنیکهایی مثل استفاده از آرایههای نوینتر و مترداف کلمات استفاده کنید و حسها رو توی متن با این روش توصیف کنید قطعاً کمی فضا رو بازتر و دلپذیرتر میکنه و اثرگذاری نوشتههاتون قطعاً بیشتر میشه.
همچنین، شاید بد نباشه که در کنار بیان احساسات، یه مقدار بیشتر از جزئیات استفاده کنید تا خواننده بتونه راحتتر با متن ارتباط برقرار کنه. یعنی شما نویسنده عزیز میتونید در کنار احساسات کمی بیشتر در مورد اتفاقاتی که این احساسات رو در تو ایجاد کرده، بنویسی. این باعث میشه که خواننده بیشتر جذب نوشتههاتون بشه.
برای مثال میتونید از (چطور و چرا) بیشتر استفاده کنید. به جای اینکه فقط بگید (حس میکنم که چیزی کم دارم)، میتونید در کنارش توضیح بدید که چی باعث شده این احساس بهتون دست بده. اینها به خواننده کمک میکنه که نه تنها احساس شما رو درک کنه، بلکه بیشتر بفهمه چرا این احساس رو داری.
در نهایت از نظر من که خیلی خوب احساسات رو بیان میکنید، اما شاید با پرداخت بیشتر به جزئیات و ساختار، نوشتههات حتی جذابتر بشه و تاثیرگذاری بیشتری داشته باشه.
قلمتون جاودان.
سلام وقت شما بخیر دوست گرامی.
از خوندن دلنوشته شما بسیار لذت بردم!
در دلنوشته خیلی خوب احساسات رو منتقل کردین و این از نقاط قوت نوشتههاتون هست. با این حال، اگه ممکن هست توی بعضی جاها یکم بیشتر به ساختار جملهها توجه کنید. مثلاً، گاهی ممکنه احساسات خیلی به طور مستقیم و بدون مقدمه بیان بشه و این میتونه برای خواننده کمی سنگین و گاهاً کلیشهای باشه. اگر بتونید از تکنیکهایی مثل استفاده از آرایههای نوینتر و مترداف کلمات استفاده کنید و حسها رو توی متن با این روش توصیف کنید قطعاً کمی فضا رو بازتر و دلپذیرتر میکنه و اثرگذاری نوشتههاتون قطعاً بیشتر میشه.
همچنین، شاید بد نباشه که در کنار بیان احساسات، یه مقدار بیشتر از جزئیات استفاده کنید تا خواننده بتونه راحتتر با متن ارتباط برقرار کنه. یعنی شما نویسنده عزیز میتونید در کنار احساسات کمی بیشتر در مورد اتفاقاتی که این احساسات رو در تو ایجاد کرده، بنویسی. این باعث میشه که خواننده بیشتر جذب نوشتههاتون بشه.
برای مثال میتونید از (چطور و چرا) بیشتر استفاده کنید. به جای اینکه فقط بگید (حس میکنم که چیزی کم دارم)، میتونید در کنارش توضیح بدید که چی باعث شده این احساس بهتون دست بده. اینها به خواننده کمک میکنه که نه تنها احساس شما رو درک کنه، بلکه بیشتر بفهمه چرا این احساس رو داری.
در نهایت از نظر من که خیلی خوب احساسات رو بیان میکنید، اما شاید با پرداخت بیشتر به جزئیات و ساختار، نوشتههات حتی جذابتر بشه و تاثیرگذاری بیشتری داشته باشه.
قلمتون جاودان.