شعر | اشعار لیلا صراحت روشنی |

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Gola
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

Gola

رمان‌خـور
رمان‌خـور
نوشته‌ها
نوشته‌ها
75
پسندها
پسندها
617
امتیازها
امتیازها
83
اشعار لیلا صراحت روشنی
آمدی، اما نه همچون ابر پربار بهاران
آمدی سرد و فسرده چون روان سوگواران
آمدی، بی بارتر از دشت های سرد پاییز
آمدی، بی روح تر از انجماد آبشاران
آمدی، نی یک ستاره روشنی در دیدگانت
آمدی نی بر لبانت یک سرود شاد باران
 
آمدی، گفتم به دل کز آفتاب مهربانی
آب گردد برف های انتظار بی قراران
با حضور آفتابت شب به خاک و خون نشیند
رنگ ظلمت شسته گردد از دل شب زنده داران
 
با بهار دستهایت بستری افسردگی را
با نوازش های بارانت ببالد سبزه زاران
آمدی،اما نگاهت آذرخش و ابر با هم
ابر بی باران و آذر خنجری بر جانسپاران
رفته بودی چون غرور سرفراز کوهساران
آمدی قامت شکسته چون گذشت روزگاران
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین