اتمام یافته اشعار آوازهای بی صدا | SHAWN کاربر کافه‌نویسندگان

مشاهده فایل‌پیوست 99940نام کتاب: آوازهای بی‌صدا
نام شاعر: معصومه نجاتی
سبک: شعر نو


مقدمه:
ته خط...
آوازهای بی‌صدای کلمات،
رد اندوه جا مانده در پس بی‌کلامی واژه‌ها را می‌زداید؛
و بوی باروت و دود و آتش...
از میان ذهن‌های جنگ‌زده بیرون می‌تراود!
من و اشعاری خشک و خشن که گویی ناخن می‌کشد بر دیوارهای مغز و بر یادها رد خون حقیقت را برجای می‌گذارد.
 
آخرین ویرایش:
مشاهده فایل‌پیوست 48545
ن و القلم و ما یسطرون

ضمن تشکر از شما جهت انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای نشر آثارتان، به منظور حفظ نظم، قوانین را مطالعه کرده و آن را رعایت فرمایید.
بعد از ارسال ده پست میتوانید درخواست جلد بدهید.

همچنین پس از ده پست برای نقد و تعیین سطح اثر و دریافت تگ به تاپیک های زیر مراجعه کنید.


و اگر هرگونه مشکلی برایتان پیش آمد به تاپیک زیر مراجعه نموده و با مطرح کردن سوالتان ما تا سر حد امکان در کنار شما خواهیم بود.

آرزوی موفقیت و سربلندی

?مدیریت تالار شعرکده?

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
"آخرین شلیک"

در کوچه‌های خلوت این شهر
صدای شلیک می‌آید!
رد خونی کشیده بر دیوار،
که بوی تازگی یک دل سیر می‌آید!
در آن گوشه ی عالم چه غمناک است؛
فرشته‌ی مرگ نه اما پزشک چه دیر می‌آید!
یک نفر سقوط کرده از خرابی حال
باران نه اما حال خوب چه دیر می‌آید!
صدای شلوغی و همهمه‌ی این حجم سکوت
صدای فریادها که نه،
صدای بی‌کسی چه دیر می‌آید... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین