پایان نقدوبررسی نقد اولیه رمان زخمه‌ی خلقان | منتقد: جادوگر کلمات

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

دیـوادیـوا عضو تأیید شده است.

مدیر ارشد دپارتمان کتاب + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر رسـمی تالار
منتقد ادبی
مـدرس
مترجم
مشاور
کپیـست
داور آکادمی
نوشته‌ها
نوشته‌ها
3,474
پسندها
پسندها
8,738
امتیازها
امتیازها
503
سکه
2,555
51839_45fd456b7e49602592b0fbe2461f9a99.png





با سلام و عرض خسته نباشید.
نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان‌ و داستان‌نویسی نقد گردیده است.
منتقد اثر شما: @جادوگر کلمات

* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!

* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.

* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ درخواست نقدی از جانب شما پذیرفته نخواهد شد.

با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.
?تاپیک جامع شکایات و پیشنهادات تالار نقد


به امید موفقیت روز افزون شما
|مدیریت تالار نقد|

 
۱. عنوان رمان
زخمه خلقان، از دو واژه زخمه و خلقان و ایجاد شده است، زخمه به معنی جراحت و زخم و خلقان به معنی فرسوده و کهنه است. اینجا اسم رمان به معنی زخم کهنه می‌باشد که ترکیب خوبی با رمان دارد. از اون‌جایی که زخم نیمی از کلیشه بودن را به همراه دارد اما بازم از جذابیت اسم کم نشده


۲. ژانر رمان
ژانر رمان را فقط عاشقانه معرفی کرده‌اید ولی در روند رمان زیاد به ژانر  عاشقانه و عشق و عاطفی اشاره نکرده‌اید فقط در روند داستان به عشق میان امیرعلی و ماه‌بانو اشاره کرده‌اید که می‌خواهند با هم ازدواج کنند و موانع مانع این اتفاق می‌شود. اما سیر و روند رمان کمی از ژانر اجتماعی استفاده شده است؛ چون در رمان بیشتر از موضوعات ازدواج در خانواده‌های سنتی و مراسمات مذهب و... دیده شده است. اگر رمان شما این‌طور ادامه می‌یابد بهتر است ژانر اجتماعی را هم اولویت قرار دهید.


۳.خلاصه رمان
خلاصه رمان باید گنگ و نامفهوم باشد اما در عین حال اطلاعاتی از رمان به خواننده بده. خلاصه رمان باید با ژانر و محتوا تطابق داشته باشد؛ و اینکه به صورت ادبی نوشته شاه بود و منِ خواننده رو به خودش جذب کرد طوریکه که واسه خوندن رمان ذوق نشان داده بودم. به عشق میان دو کارکتر اصلی رمان اشاره شده بود، به عشق میان امیرعلی و ماه‌بانو و مشکلاتی که در ادامه رمان به به سراغ آن‌ها می‌آید و آن کینه قدیمی که تا اینجای رمان زیاد به آن اشاره نشده بود ولی از دشمنی آن قاچاقچی (اسمشو فراموش کردم ) با امیرعلی و ماه‌بانو کمی متوجه آن کینه خواهید شد. خلاصه به‌خوبی نشان‌دهنده محتوای داستان است و در عین حال داستان را لو نمی‌دهد. به‌جز اشاره شما به شغل امیرعلی که نیازی به گفتنش نبود!
به طور کلی چیزی که در خلاصه کم بودنش به چشم می‌آمد آن ژانر عاشقانه بود که در خلاصه از آن خیلی کم استفاده کرده بودید‌.
اندازه خلاصه بایستی استاندارد باشد بین 5 تا 10 خط و شما به خوبی از استاندارد در خلاصه رمان استفاده کرده‌اید.

۴.  جلد
جلد شما عکس دختری را نشان می‌دهد که هر دو دستش را روی قلبش گرفته است و نشان از درد و رنج عشق و عاشقی دارد که این جلد به خوبی با اثر رمان شما هم‌خوانی دارد.


۵.  مقدمه
مقدمه خلاصه ای از احساسات بکار رفته در رمان است. مقدمه ‌شما از متنی‌ ادبی نوشته شده است؛ که توسط خود نویسنده نوشته شده. جذابیت خاصی را به همراه دارد و دور از کلیشه است. متن مقدمه به صورت آراسته و زیبا نوشته شده است. مقدمه شما تا حدودی خواننده را به داستان شما نزدیک می‌کند. ( در پی سرگشتگی‌های عمر، خاطره‌های کهنه‌ و مبهم را به یاد می‌آورم تا شاید انتظار به پایان رسد. ای معبود زخمی!)
این‌جا منو یاد ماه‌بانو انداخت که با یاد خاطره‌های قدیم با امیرعلی زندگی می‌کند و منتظر است هر لحظه از سیستان برگردد و نظر پدرش را جلب کند.

۶. شروع رمان
شروع داستان تا حدودی جذابیت خاصی به همراه داشت، داستان شما از جایی شروع می‌شود که ماه‌بانو وارد حیاط خانه‌شان می‌شود و مادر و برادرش را مشغول تدارکات پختن نذری به مناسبت شهادت حضرت علی‌اصغر در دهه اول محرم هستند می‌بیند. به تدریج اول رمان متوجه صمیمیت بین همسایه‌ها خواهی شد و اوایل رمان متوجه صحبت بین فاطمه و ماه‌بانو خواهی شد که فاطمه به ماه‌بانو راجب اینکه برادرش پس‌فردا به شهرشان برمی‌گردد می‌گوید و ماه‌بانو عشق میان خودش و امیرعلی را کمی بازگو می‌کند. و در ادامه متوجه علاقه بین مهران برادر ماه‌بانو به فاطمه خواهی شد، که برادرش از خواهرش درخواست می‌کند که با فاطمه صحبت کند و عشقش را با فاطمه بازگو‌ کند.
به درستی فضای اطراف توصیف شده بود، نه خیلی زیاد بود که دل خواننده را بزند و نه خیلی کم بود که خواننده متوجه نشود.
اوایل رمان شما کلیشه بودن زیادی دیده نمی‌شد و اگر هم بود با توصیفات زیبای شما زیاد به چشم نمی‌آمد.


۷. میانه رمان
تا اواسط رمان داستان به درستی به جلو پیش رفته است، نه خیلی تند پیش رفته است و نه خیلی آرام که دل خواننده را بزند!
داستان از آمدن امیرعلی از سیستان به شهرش می‌گوید؛ با خواستگار همه‌چی تمام که به ماه‌بانو می‌آید و اسرار پدر و مادرش برای ازدواج امیر علی و ماه‌بانو را به چالش می‌کشد و عشق بین‌شان را همه باخبر می‌شود. اما پدرش از ازدواج بین آن‌دو راضی نیست و شرطی دارد که آن ازدواج صورت بگیرد این هم آن ‌که امیر علی از سیستان به تهران برگردد و دیگر به شهرهای دور نرود اما امیرعلی راضی نیست و ماه‌بانو به دنبال راضی کردن امیرعلی هستش.
وقتی پدر و مادر امیرعلی؛ بدون امیرعلی به خاستگاری ماه‌بانو آمده بودند، و پدرش شرطی داشت تا ازدواجشان را قبول کند، نقطه اوج داستان بود، اون‌قدرها هم نقطه اوج داستان نمیشه گفت، ولی تا اینجای داستان شما نقطه اوج داستان جایی که عرض کردم هستش.


۸. ایرادات نگارشی
ایرادات نگارشی زیادی در رمان دیده نشد به غیر اشتباهات تایپی کمی که به چشم می‌خورد جای مشکلی را ایجاد نمی‌کند.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا پایین