پایان نقدوبررسی نقد دلنوشته قلک قلب | منتقد: دیـوا

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

دیـوادیـوا عضو تأیید شده است.

مدیر ارشد دپارتمان کتاب + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر رسـمی تالار
منتقد ادبی
مـدرس
مترجم
مشاور
کپیـست
داور آکادمی
نوشته‌ها
نوشته‌ها
3,458
پسندها
پسندها
8,596
امتیازها
امتیازها
503
سکه
2,310
.به نام آنکه یادش تسلی بخش وجود ماست.


نویسنده عزیز و خوش‌قلم انجمن، درود.
از اینکه برای نقد و بررسی اثر ارزشمندتون به ذهن نقاد منتقدین ما رجوع کردین صمیمانه از شما متشکریم.
نقد به معنای کوچک‌پنداری یا تمسخر آثار شما نیست بلکه روزنه‌ای از خورشید پیشرفت است.
در صورت ایجاد هرگونه ابهام و یا عدم ارتباط صحیح با منتقد، مباحث خود را با مدیر و یا ارشد تالار به اشتراک بگذارید.
در صورت تضاد نظر با منتقد و دفاع از اثر خود، نظرتان را در قالب یک پست در همین تاپیک ارسال کنید.
نقدها را فرصتی برای پیشرفت بدانید نه سد راه موفقیت.
موفق و موید باشید.


....مدیریت تالار نقد....
 
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها]: ~Horzad
نویسنده عزیز این نقد صرفا جهت بهبود قلم شما انجام شده است.

عنوان:
عنوان دلنوشته اولین موردی است که خواننده با آن مواجه می‌شود؛ به همین سبب باید دارای قدرت جذب و تطابق کامل با محتوا باشد.
عنوان انتخابی نویسنده « قلم قلب » است که تشکیل شده از دو قسمت قلک و قلب می‌باشد. اولین موضوع و اثری که در ذهن خواننده خطور پیدا می‌کند دلنوشته‌ای با ژانر عاشقانه یا حداقل دلنوشته‌ای پیرامون موضوعی عاشقانه است. نویسنده در انتخاب عنوان استفاده از ارایه تشبیه را ترجیح داده چرا که قلک یک محفظه یک چیزی است که در ان مورد ارزشمندی مثل پول را نگهدری میکنند و از همین جهت اشاره به حساسیت قلب و ارزشمند بودن احساسات نهفته در ان دارد که هر لحظه امکان شکستن ان وجود دارد. عنوان همچنین اندازه مطلوبی دارد و به راحتی می‌تواند در ذهن ماندگاری کسب کند.


ژانر:
ژانر انتخابی نویسنده تراژدی است و بایستی شاهد فضایی سرتاسر غمگین باشیم، اما موضوع دربرگیرنده دلنوشته شما « عاشقانه » است حالا
عاشقانه‌ای که منتهی به غم شده ولی موضوع و ژانر اصلی عاشقانه هستند و به عنوان ژانر دوم بایستی تراژدی قرار بدید.
ما در سرتاسر دلنوشته شاهد خطاب نویسنده و بیان جملات عاشقانه و غمگین به مخاطب خود هستیم.


مقدمه:
مقدمه سراغاز و شروعی جامع از احساسات بیان شده در دلنوشته می‌باشد، همانطور که گفتم مقدمه بایستی جامع باشد و با تمامی محتوا و پارت‌ها تناسب کامل را داشته و دربرگیرنده موضوعات آن‌ها باشد.

ای هماد حیات من!
این قلّک با تمام اندوخته‌ هایش، جمهور ارمغانی است که مخبطی چون من، می‌توانست آن را مثال رهاوردی نیکو، به راه دریای متلاطم چشمانت بسپارد...!
اما، ته نشین نشد؛ روی امواج پریشان خاطرت، آونگ ماند...!
مقدمه بیان شده توسط نویسنده به شرح بالا است؛ نویسنده درابتدا عشق و مخاطب خود را با « هماد حیات من » بیان می‌کند، در ادامه نویسنده به قلب خود که به یک قلک با ارزش سرشار از احساسات خاص تشبیه کرده و از ارزشمندی این قلک و قلب و احساسات درون ان صحبت می‌کند.
در قسمت بعدی گفتید اما ته نشین نشد روی امواج پریشان خاطرت آونگ ماند.
در این قسمت سوال و ابهامی که برای خواننده به وجود میاد این است که چه چیزی ته نشین نشد؟ و اگر به جمله قبل برگردیم تنها پاسخ دریافتی قلک یا همان قلب است که برای درک ان خواننده بایستی خط دوم چندین بار بخواند البته شایدهم منظوری که حدس زدم کلمه ای که به ته نشین برمیگردد قلک نباشد.
خط اخر شما خیلی غیرمنتظره و یک باره برای خواننده بود چرا که خواننده تازه در شروع دریافت احساسات عاشقانه است و شما دقیقا در لحظه ابتدایی ان را جدا کردید
و شروع به گفتن قسمت اخر « اما، ته نشین نشد؛ روی امواج پریشان خاطرت، آونگ ماند...! » کردید
مقدمه یک دلنوشته درکل از سه بخش مقدمه و بدنه و نتیجه تشکیل شده قسمت مقدمه این متن « ای هماد حیات من!
این قلّک با تمام اندوخته‌ هایش، جمهور ارمغانی است که مخبطی چون من، می‌توانست آن را مثال رهاوردی نیکو، به راه دریای متلاطم چشمانت بسپارد...! » این قسمت است
و شما بایستی در قسمت بدنه شرح این احساسات یا هر موضوع مهمی که قصد دارید نتیجه ان در قسمت بعدی بیان کنید، بپردازید.
درواقع ما شاهد هیچ قسمت بدنه ای نبودیم از قسمت مقدمه به نتیجه پرش داشتیم، در کنار سوالات و ابهامات به وجود امده برای خواننده
شاید بگید که همین ابهامات هستند که جذابیت به وجود میارند، بله درسته اما نه اینکه پرش یک‌هویی داشته باشیم، مقدمه سراغاز احساسات بیان شده است و از اهمیت بالایی برخوردار است
پس حتما مقدمه فوق ویرایش کنید؛ از لحاظ اندازه هم مقدمه شما کوتاه بود. بین 5 تا 10 خط یک مقدمه استاندارد است.


ساختمان جملات و انسجام:
نویسنده باید سعی بر این داشته باشد که جملات خود را بصورت قابل فهم و درک به خواننده منتقل کند، گاهی نویسنده می‌تواند برای زیبایی بیشتر دلنوشته ساختمان جمله را تغییر دهد اما این تغییر نباید به طوری باشد که جمله قابل فهم نباشد؛
همچنین بین پارت های دلنوشته باید تناسب و انسجام کامل از لحاظ موضوع و محتوا و زمان برقرار باشد، زمان افعال باید یکدست و با ضمایر تناسب داشته باشند.
جملات به حالت شیوه عادی نوشته شده بوند و انسجام بین محتوا وجود داشت.


آرایه‌های ادبی و انتخاب واژگان:
آرایه‌های ادبی باعث زیبایی و زینت یک متن ادبی خصوصا دلنوشته می‌شوند و نویسنده باید در هر پارت خود حداقل بین دو تا سه آرایه ادبی استفاده کند. درواقع ارایه‌های ادبی تار و پود یک متن ادبی را تشکیل می‌دهند و باعث تمایز آن از یک‌ متن احساسی عادی می‌شوند.
شاهد استفاده مطلوب از ارایه‌های ادبی بودیم در دلنوشته پیش رو هرچند که تنوع ان بسیار پایین بود ولی اینکه نویسنده این مورد توجه داشته و سعی کرده در هر پارت از ان بهره بگیرد جای تشویق دارد.
در انتخاب واژگان هم متاسفانه ما کلمات ثقیل و سنگین مشاهده کردیم که برای یک خواننده‌ای که قصد ارتباط گرفتن با ان متن احساسی بودند چندان جذاب نبود و حتی گاها ممکن باعث عدم انتقال احساسات و مفهوم باشد و توجه کنید همه کلمات کلیشه نیستند و دوری ای کلیشه و تنوع به این معنا نیست از کلمات ثقیل استفاده کنیم.


رعایت اصول نگارشی:
در رعایت علائم نگارشی نویسنده کمی ضعف نشان دادند، استفاده مکرر و گاها اشتباه از علامت تعجب و سه نقطه داشتیم
لطفا نسبت به کاربرد صحیح و استفاده صحیح ان در دلنوشته توجه کافی داشته باشید.


باتشکر
دیوا لیان
 
آخرین ویرایش:
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها]: ~Horzad
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا پایین