به نام تاریکیِ آغازین،
به نام نیروی بینامی که پیش از نور بود،
و به افتخار آن نیروی محجوب که نظم را فروپاشید تا اراده معنا یابد.
ما، فرزندان شکاف، وارثان نفرین، حاملان اسرار نانوشته، بر این منشور مهر مینهیم، تا خطوطی از تعهد، سکوت و سلطه، چون زنجیر، ما را در حلقهی خاموشی بههم پیوندد.
● بند نخست: پیمان سکوت و سیطره
هرکه پای در محفل سیاهجادو گذارد، نخستین سوگند او سکوت است. سکوت از افشای رموز، از آشکارسازی مناسک، از گفتار بیموقع. و دومین سوگند، سیطره است؛ بر ذهن، بر خون، بر جوهرهی ارادهی خویش و غیر.
● بند نخست: پیمان سکوت و سیطره
هرکه پای در محفل سیاهجادو گذارد، نخستین سوگند او سکوت است. سکوت از افشای رموز، از آشکارسازی مناسک، از گفتار بیموقع. و دومین سوگند، سیطره است؛ بر ذهن، بر خون، بر جوهرهی ارادهی خویش و غیر.
● بند دوم: آیین گزینش تاریکی
هیچ روحی، تا گذر از «آیین گزینش تاریکی»، عضوی از حلقه تلقی نمیگردد. در این آیین، فرد باید بخشی از جان خود را در عوض دریافت نخستین کتیبهی علوم ممنوعه نثار نماید. این قربانی، کلید ورود به تاریکی حقیقیست.
● بند دوم: آیین گزینش تاریکی
هیچ روحی، تا گذر از «آیین گزینش تاریکی»، عضوی از حلقه تلقی نمیگردد. در این آیین، فرد باید بخشی از جان خود را در عوض دریافت نخستین کتیبهی علوم ممنوعه نثار نماید. این قربانی، کلید ورود به تاریکی حقیقیست.
● بند سوم: حرمت تاریکی و قانون خاموشان
جادوی سیاه نه بازیچه است و نه پناهگاه ضعفا. آنکه وارد این وادی شود، باید تن به قاعده دهد: فرمانبرداری از استاد اعظم، تبعیت از سیاق کتب ممنوعه، و تعظیم در برابر شعلهی سیاه. هرگونه تحریف آیینها یا دخل و تصرف در ساختار طلسمات، جرم آیینی محسوب میشود.
● بند سوم: حرمت تاریکی و قانون خاموشان
جادوی سیاه نه بازیچه است و نه پناهگاه ضعفا. آنکه وارد این وادی شود، باید تن به قاعده دهد: فرمانبرداری از استاد اعظم، تبعیت از سیاق کتب ممنوعه، و تعظیم در برابر شعلهی سیاه. هرگونه تحریف آیینها یا دخل و تصرف در ساختار طلسمات، جرم آیینی محسوب میشود.
● بند چهارم: محرمانگی مطلق
تمام مناسک، کتابها، زمزمهها، معجونها و دانشها، دارای درجهی رمز و محرمانگی مطلقاند. انتقال دانش به بیرون از محفل، چه با قصد خیر و چه شر، بهمنزلهی خیانت به تاریکی تلقی شده و موجب محو جوهرهی وجود خواهد شد.
● بند چهارم: محرمانگی مطلق
تمام مناسک، کتابها، زمزمهها، معجونها و دانشها، دارای درجهی رمز و محرمانگی مطلقاند. انتقال دانش به بیرون از محفل، چه با قصد خیر و چه شر، بهمنزلهی خیانت به تاریکی تلقی شده و موجب محو جوهرهی وجود خواهد شد.
● بند پنجم: محرمانهداری و اطاعت آیینی
محفل بهصورت هرمی استوار است؛ از نوحاملان نفرین تا حافظان علوم ممنوعه، از استادان خاموش تا پیشوای اعظم. اطاعت از مرتبهی بالا، واجب آیینیست. تمرد، آشوب، و حتی اعتراض لفظی به احکام استاد اعظم، تخلفی سنگین است و مجازات آن «تجزیهی روح» خواهد بود.
● بند ششم: پرهیز از تباهی بیهدف
جادوی سیاه ابزار قدرت است، نه هرجومرج. آفرینش جنون، مرگ، تغییر، یا فرقهسازی بدون اجازهی استادان، خروج از مسیر اصلی محفل است. جادوی سیاه نباید ارزان مصرف شود. تنها در آیین، نبرد، یا آزمایشهایی که با فرمان مستقیم انجام میگیرد، مجاز است.
● بند ششم: پرهیز از تباهی بیهدف
جادوی سیاه ابزار قدرت است، نه هرجومرج. آفرینش جنون، مرگ، تغییر، یا فرقهسازی بدون اجازهی استادان، خروج از مسیر اصلی محفل است. جادوی سیاه نباید ارزان مصرف شود. تنها در آیین، نبرد، یا آزمایشهایی که با فرمان مستقیم انجام میگیرد، مجاز است.
● بند هفتم: حق خون و نفرین
هر سیاهجادوگر، در صورت ورود رسمی، صاحب حق خون میشود؛ بدین معنا که میتواند یک موجود را برای اعمال جادوی شخصی نشان کند. اما سوءاستفاده از این حق، یا تبدیل آن به بندگی غیرآییننامهای، باعث محکومیت به «سوختن در شعلهی خاموش» خواهد شد.
● بند هفتم: حق خون و نفرین
هر سیاهجادوگر، در صورت ورود رسمی، صاحب حق خون میشود؛ بدین معنا که میتواند یک موجود را برای اعمال جادوی شخصی نشان کند. اما سوءاستفاده از این حق، یا تبدیل آن به بندگی غیرآییننامهای، باعث محکومیت به «سوختن در شعلهی خاموش» خواهد شد.
● بند هشتم: آیینهای آموزشی و استاد- شاگردی
هر نوآموز باید توسط یک استاد یا حافظ نفرین پذیرفته شده، تعلیم یابد. ارتباط استاد-شاگرد، قراردادی آیینی است و شکستن آن بدون دلایل محکم، نوعی گسست از تاریکی بهشمار میرود و نیازمند تصفیهی آیینی است.
● بند هشتم: آیینهای آموزشی و استاد- شاگردی
هر نوآموز باید توسط یک استاد یا حافظ نفرین پذیرفته شده، تعلیم یابد. ارتباط استاد-شاگرد، قراردادی آیینی است و شکستن آن بدون دلایل محکم، نوعی گسست از تاریکی بهشمار میرود و نیازمند تصفیهی آیینی است.
● بند نهم: محافظت از خزانه ممنوعه
تمامی کتابها، مواد اولیه، اشیاء آیینی، عتیقهها و کوزههای حامل ارواح، در «خزانهی ممنوعه» محافظت میگردند. تنها اعضای مرتبهدار اجازهی ورود دارند. هرگونه ربایش، کپی، یا افشای محتویات خزانه، جنایت آیینی تلقی شده و مجازات آن «خاموشی ابدی» است.
● بند نهم: محافظت از خزانه ممنوعه
تمامی کتابها، مواد اولیه، اشیاء آیینی، عتیقهها و کوزههای حامل ارواح، در «خزانهی ممنوعه» محافظت میگردند. تنها اعضای مرتبهدار اجازهی ورود دارند. هرگونه ربایش، کپی، یا افشای محتویات خزانه، جنایت آیینی تلقی شده و مجازات آن «خاموشی ابدی» است.
● بند دهم: شکوه مرگ و پیمان نهایی
مرگ در راه تاریکی، والاترین افتخار است. و آنکه جان بسپارد ولی نامش در دفتر سایه باقی بماند، برای همیشه در معبد نفرین در میان شعلههای یخزده جاودان خواهد شد. سوگند نهایی سیاهجادوگر، آن است که جوهرهاش حتی پس از مرگ، در خدمت محفل باقی بماند.
● بند دهم: شکوه مرگ و پیمان نهایی
مرگ در راه تاریکی، والاترین افتخار است. و آنکه جان بسپارد ولی نامش در دفتر سایه باقی بماند، برای همیشه در معبد نفرین در میان شعلههای یخزده جاودان خواهد شد. سوگند نهایی سیاهجادوگر، آن است که جوهرهاش حتی پس از مرگ، در خدمت محفل باقی بماند.
● خاتمه منشور
جادوی ما، ناپیداست. صدای ما، خاموش است. خون ما، سیاه است و چشم ما، باز. هرکه با این منشور پیوند زند، باید درخت هستی خود را از نور ببُرد و آن را با خاک سرد محراب نفرین بیامیزد.
ما سایهایم، و سایه هیچگاه نمیمیرد...
● خاتمه منشور
جادوی ما، ناپیداست. صدای ما، خاموش است. خون ما، سیاه است و چشم ما، باز. هرکه با این منشور پیوند زند، باید درخت هستی خود را از نور ببُرد و آن را با خاک سرد محراب نفرین بیامیزد.
ما سایهایم، و سایه هیچگاه نمیمیرد...
ـــ شورای خاموشان
ـــ مهرِ عظمای علوم ممنوعه
ـــ مهرِ عظمای علوم ممنوعه