دفتر ثبت ڪتابچه ثبت هویتِ سِــپیدروحانِ جادویی | [آسمان]

چَڪاوڪِ سِـپید؛

کاربر حرفه ای
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
6,484
پسندها
پسندها
21,153
امتیازها
امتیازها
868
سکه
667

@آسِمان؛آسِمان؛ عضو تأیید شده است.

آغاز هر جادوی راستین، با نغمه‌ای‌ست که در دل نور ابدی زمزمه می‌شود...

اینجا، در تالارهای بلورین برج سپید، جایی که خورشید با آرامش بر طاق آسمان می‌تابد و نسیم‌های دانایی بر پرده‌های ابریشمین می‌وزند، هر نوپیمان‌ور جادوی روشنایی موظف است که نام خویش را بر طومار نقره‌نویسِ سپیدنامان حک کند.

تنها آنان که مهر خویش را در این دفتر نهاده‌اند، از سوی شورای روشنگران و استاد اعظم علوم نور، به رسمیت شناخته خواهند شد؛ تا بر مسیر خرد، توازن، و مهر گام نهند، و شعله‌ی آگاهی را در تاریکی نگاه دارند.


‌‌
قوانین ثبت هویت:

‌‌
پیش از نگارش نام، گذر از آزمون ورودی (تاپیک آزمون مِـهر و آیینه) الزامی‌ست.

نگارش هویت به منزله‌ی عهد با نور، سوگند بر راستی، و وفاداری به اصول روشنگری‌ست.

لحن نوشتار رسمی، آیینی و شخصیت‌محور باشد.


‌‌
فرم ثبت هویت جادوگران سپید:

‌‌‌
(لطفاً فرم زیر را کپی کرده و با اطلاعات آیینی شخصیت خود پر نمایید!)

‌‌
نام روشنی (نام جادویی؛ مانند: لورینا میراوِل):

لقب سپید (مانند: بانوی نور، نگهبان توازن، وارث آینه‌ها):

ویژگی‌های ظاهری شاخص (مو، چشم، پوشش، نشان‌های جادویی):

● قدرت روشنایی غالب (توانایی‌ای که در شناسنامه خویش ثبت کرده‌اید):


سوگند روشنگری (متنی کوتاه در ستایش روشنایی، تمجید از استاد اعظم، و اعلام وفاداری به اصول جادوی سپید):

آیین روشن‌بینی (نخستین تماس شما با جادوی نور؛ چه رؤیایی دیدید؟ چه سوگندی دادید؟ چه نشانه‌ای دریافت کردید؟):

ریشه‌ی انسانی و بیداری (پیش از بیداری جادویی، که بودید؟ چه شد که مسیر روشنایی را برگزیدید؟ در 3 الی 10 خط روایت شود):

تصویری از شخصیت:
‌‌‌
 
‌‌
● نام روشنی:
میاک

● لقب سپید:
جادوگر روشنایی

● ویژگی‌های ظاهری شاخص:
ظاهری مانند نوجوان ها، موی مشکی، چشم‌و ابروی مشکی، پوششی ‌شبیه آدم‌های خاکستری ( پیراهن بلند سفید با کمربند طلایی)
عصایی ساده و ساخته شده از سنگ‌های کوهستان آبی.


● قدرت روشنایی غالب:
توانایی کنترل اجسام + سخن گفتن با انسان‌هایی که پس از مرگ روحشان در سنگ‌هایی بی‌جان تنیده شد.

● سوگند روشنگری:
با اینکه لادا (جادوگر اعظم) می‌گوید قدرتی که میلش به سمت تاریکی نباشد بی ارزش و از بین رفتنیست؛ من میاک، جادوگر روشنایی، سوگند می‌خورم که نهایتِ جادو را، در دل روشنایی خواهم یافت.

● آیین روشن‌بینی (نخستین تماس شما با جادوی نور؛ چه رؤیایی دیدید؟ چه سوگندی دادید؟ چه نشانه‌ای دریافت کردید؟):
در چیزی شبیه به رویا، میان سکوتی که در جنگل آدورا ساکن شده بود، صدای کودکی را شنیدم که آگاهی را فریاد می‌زد.
او 1000 سال قبل مُرده بود و روحش، در سنگی تنیده شد که چشمه‌ای همچون اشک‌های معصومانه‌اش در میانه‌ی آن جاری بود.
بعد از ملاقات او سوگند یاد کردم که راهم را از جادوگران سیاه جدا کرده و نور را در دل تاریکی پیدا کنم.


● ریشه‌ی انسانی و بیداری (پیش از بیداری جادویی، که بودید؟ چه شد که مسیر روشنایی را برگزیدید؟ در 3 الی 10 خط روایت شود):

پیش از آنکه از حقیقت خود، و نیرویی که به واسطه‌ی اجدادم به من منتقل شده بود پی ببرم، فرزند گور کنی بودم که مجسمه‌های سنگی بر مزار آدم‌های بی هویت می‌نشاند.
جادو را من انتخاب نکردم. بلکه پیشگویی‌ها من را به سمت این مسیر و ورود به خانه‌ی جادوگری کشاند.
وقتی سیاهیِ جادو روحم را مورد آزار قرار داد، از جادوگر اعظم سرپیچی کرده و با ترک خانه‌ی جادوگری و تلاش برای یافتن سنگ قبر کودکی که به خوابم آمده بود، به سمت نجات و یافتن پاکی‌ای شتافتم که در دل انسان‌ها به واسطه‌ی جادوی سیاه مُرده بود.


● تصویری از شخصیت:

516a27_25Screenshot-20250626-231103.jpg
 
عقب
بالا پایین