۱- با سلام، لطفا در ابتدا خودتون رو به مخاطب های ما معرفی کنید.
سلام معصومه نجاتی هستم با نام مستعار منجی.
نویسنده، شاعر و دلنویس و در حال حاضر
کارآفرین صنعتی و دانشجوی حسابداری هستم ساکن تهران.
۲- لطفا آثار خودتون رو برای شناخت بیشتر معرفی کنید.
رمان سراب خفته در ژانر اجتماعی عاشقانه جز اولین آثار من هست که خیلی مورد توجه خوانندگان عزیز قرار گرفت.
این تنها اثر من هست در این ژانر، بعد از اون فقط در ژانر فانتزی ترسناک و معمایی دست به قلم شدم.
با آثاری مثل:
سفر به جزیره مرگ
رستاخیز دیمون
تلاقی اوهام
هزارتوی عدم
و گذرگاه وهم.
دو اثر اول چاپ شده و باقی در دست نگارش هستن.
در زمینه شعر و دلنوشته هم فعالیت دارم.
خالق آثار:
مجموعه اشعار:
آوازهای بی صدا،
عبور ناگزیر
وضوی خون
منظومه معصومه
نجواهای یک دیوانه شبگرد
و مجموعه دلنوشته:
مرا با خود ببر
خنده های حزن انگیز
من غمگین وجودم
۳- ایدههای رمان یا داستان هاتون رو از کجا پیدا میکنید؟
اکثرا بداهه هست خیلی بی مقدمه به ذهنم میرسه ایده ها، بعد راجبش تحقیق و مطالعه میکنم و ادامه ش میدم.
۴- کدوم شخصیت از رمانتون رو دوست دارید؟ چرا؟
یک نویسنده نسبت به تک تک شخصیت های آثارش عشق داره، چه شخصیت مثبت باشه و چه منفی، بنده عاشق تک تک شخصیتهام هستم، هر کدوم به نوعی در پیشبرد داستانهام نقش کلیدی داشتن و هر کدوم ویژگی های منحصربه فرد خودشون رو دارن، شخصیت صادق در رمان هزارتوی عدم یک پسر قوی که با وجود مصائب بی شماری که براش اتفاق افتاده اما استوار ایستاده، شخصیت جیکوب در سفر به جزیره مرگ یک پسر با نیروهای خاص و اراده قوی و نارسیس در رستاخیز دیمون، دختری که توسط جادو زاده شده و یک سلحشور واقعیه و اومده تا تحول ایجاد کنه...
۵- نوشتن رو از کی شروع کردید؟ فکر میکردید یک روز به اینجا برسید؟
من نویسندگی رو از شعر شروع کردم، حدودا تو سن نوجوونی و بداهههای زیادی مینوشتم، بعد از چند سال اولین رمانم رو با ژانر عاشقانه با عنوان سراب خفته نوشتم که میشه گفت رمان موفقی بود با تمام کاستیهاش و مورد توجه خوانندها قرار گرفت.
در رابطه با این سوال که فرمودین روزی خودم رو در اینجا که هستم تصور میکردم باید بگم از نظر خودم هنوز به جایگاهی که استحقاقش رو دارم نرسیدم و تمام تلاشم رو میکنم که نوبل ادبی بگیرم.
۶- نویسنده و کتاب مورد علاقه تون کی و چی هستن؟
من تقریبا آثار نویسنده های زیادی رو مطالعه کردم سالهاست کتاب موردعلاقم صدسال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز و مردی که میخندد اثر ویکتور هوگو هست، کتابای زیادی رو دوست داشتم ولی همیشه این دو اثر تو ذهن من موندگار شدن...از بین آثار ایرانی کتاب دایی جان ناپلئون اثر ایرج پزشکزاد اثر جالبی بنظرم اومد و آثار صادق هدایت که هر کسی ک ادعای کتابخوانی داره قطعا آثار این نویسنده رو میپسنده.
نویسنده مورد علاقم که الهام بخش من هست جی آر آر تالکین هستن.
۷- نویسندگی الویت چند شماست؟
خیلی دلم میخواست اولویت اولم باشه چون شدیدا به نویسندگی علاقمندم ولی مشغله بیش از حد مجال نمیده متاسفانه...
۸- کدوم ژانر رو برای نوشتن ترجیح میدید؟ چرا؟
ژانر فانتزی، ترسناک چون به روحیاتم و علائقم به شدت نزدیکه و حس میکنم تو این ژانر بااستعدادتر و موفق تر هستم.
۹- پیشنهادتون برای نویسندههایی که تازه تصمیم به نوشتن گرفتن، چی هست؟
حتما مطالعه داشته باشن از هر ژانری کتاب بخونن، اگه امکانش رو دارن داخل کارگاه های نویسندگی چه مجازی چه حضوری شرکت کنن...
۱۰- چه طور فهمیدید که اهل نوشتن هستید؟
یه وقتایی پیش میومد که لبریز بودم، اما توان صحبت کردن نبود، حس میکردم نیاز دارم کلماتی که ناخداگاه توی ذهنم چرخ میزنه رو یادداشت کنم دقیقا مثل وقتی که به آدم الهام میشه ایده ها یکی پس از دیگری ذهنم رو درگیر میکرد؛ وقتی مینوشتم یه آرامش عجیبی بهم دست میداد، مثل وقتی که یه مسئولیتی رو به درستی انجام میدی...
حس خوبی بود ادامه دادم...
۱۱- نویسندگان و شاعران قاعدتا دفترچه یادداشت همیشه به همراه دارند، (دفترچه مجازی) شما چطور؟
من دفترچه یادداشت مجازی دارم و داخل لپ تاپ سرعت نوشتنم بالاتره و این خیلی واسم مهمه تا موضوعی که به ذهنم رسیده فراموش نکنم، داخل تلفن همراهم همینطور بیشتر اوقات اونجا مینویسم زیاد اهل نوشتن داخل دفتر نیستم.
۱۲- نوشته هاتون رو چه مقدار بازنویسی میکنید؟
بعد از هر پارت نوشتن معمولا بازنویسی میکنم، پیش اومده یکبار بعد از اتمام کامل دوباره از اول بررسی کردم و یه تغییراتی ایجاد کردم اما روند کلی بازنویسی بعد هر پارت هست.
۱۳- آیا آثار خودتون رو نقد می کنید؟
قطعا بله خیلی وقتا از زاویه دید خواننده به موضوع نگاه میکنم تا اثر بی نقص باشه، خیلی پیش میاد هر پارتی که مینویسم برای دو سه نفر که اهل مطالعه و نقد هستن می فرستم تا اگه ایرادی هست بگن برطرف کنم.
۱۴- نظرتون درمورد شروع داستان یا رمان چیست؟
شروع هر داستان مهمترین بخش یک اثر هست باید قوی باشه تا خواننده ترغیب بشه کتاب رو تا آخر بخونه اگر اثری شروع مناسب نداشته باشه هر چقدر هم داستان قوی داشته باشه دیده و خونده نمیشه.
۱۵- نام داستان یا رمان خودتون رو کی و چگونه انتخاب میکنید؟
وقتی مضمون اصلی اثر شکل گرفت و همهی جوانب رو در نظر گرفتم با توجه به محتوای رمان یه عنوان مناسب انتخاب میکنم، باور کنین گاهی پیدا کردن یک عنوان مناسب از نوشتن خود اثر سختتر میشه...
۱۶- آیا در داستان موقعیتی رو تشریح کرده اید که تجربه درستی از آن نداشته باشید؟
قبل از اینکه اثری رو شروع کنم راجبش خیلی تحقیق میکنم کتاب میخونم تا حین نوشتن گیر نیوفتم، خیلی مهمه نویسنده به کل محتوا و اتفاقات اشراف کامل داشته باشه، تا حالا خوشبختانه پیش نیومده ولی سر یکی از آثارم که تعداد شخصیتای اصلی زیاد شدن یک مقدار دچار سردرگمی موقت شدم...
۱۷- چند درصد بالایی از نوشتههایتان بر تجربه شخصی استوار است؟
چون تو ژانر فانتزی فعالیت میکنم خیلی منطبق بر تجارب واقعی نیست ولی سعی میکنم واقع گرایانه و باورپذیر بنویسم.
۱۸- شیوه شما برای تبدیل یک شخصیت واقعی به یک شخصیت داستانی چگونه است؟
اول اینکه تمام ویژگیهای اخلاقی اون شخص رو بررسی میکنم تمام ری اکشن هاش در موقعیت های مختلف رو بررسی میکنم و باهاش همزاد پنداری میکنم و بعد خودم رو جای اون شخصیت قرار میدم و تمام اتفاقات رو از دید اون شخص می بینم...
۱۹- در حین نوشتن تا چه اندازه مسائل فنی داستان نویسی رو رعایت میکنید؟
بار اول که مینویسم فقط نوشتن کلی و پیش رفتن درست سیر داستان برام مهمه وقتی که پارت رو کامل نوشتم بعد تمام مسائل فنی نگارشی رو ویرایش میکنم.
۲۰- تا چه اندازه با نوآوری در ادبیات موافق هستید؟
به نظر من هر کسی باید اثر خودش رو برجای بگذاره، با آثار منحصربه فرد خودش، درست مثل سبک شعر نو که تحول بزرگی تو این بخش ایجاد کرد. هر کسی باید تو هر بخشی از ادبیات که فعالیت میکنه آثارش مثل یک اثر انگشت، منحصر به خودش باشه و ایده نو و تاثیری نو ایجاد کنه وگرنه که تکرار مکررات لطفی نداره...
۲۱- به نظر شما چه تفاوتی بین یک نویسنده و یک فرد عادی وجود دارد؟
هر نویسنده ای روزی یک انسان عادی بوده، استعداد خودش رو شناخته، دنبال کرده، سختی کشیده تا به هدفش برسه. نویسنده بودن کار راحتی نیست و نیاز داره که نوشتن در رگ و پی آدمی ریشه دوونده باشه. استعداد باید در خون نویسنده باشه حتی کسانی که نویسندگی رو از راه یادگیری و آکادمیک فراگرفتن اونقدری که باید موفق نیستن، در مقابل هستند کسانی که صرفا فقط استعداد دارن اما با مطالعه کم و تجربه نکردن این موهب رو از دست میدن و رشد نمیکنن...
۲۲- در نوشتن چقدر از روان شناسی کمک میگیرید؟
تا جایی که حس کنم لازمه...
۲۳- عکس العمل شما نسبت به نقدهای کوبنده آثارشما چیست؟ و چگونه نقدی بوده است؟
خداروشکر میکنم که تابحال هیچ کدوم از آثارم مورد نقد منفی و کوبنده قرار نگرفته تنها نقدی که شده اینه که چرا کم مینویسم و کم کار هستم.
۲۴- معمولا کجا مینویسید؟
معمولا نیمه شب که همه جا آرومه و ذهنم اون زمان فعال تره یک موسیقی بی کلام گوش میدم و کنار پنجره میشینم و شروع میکنم به نوشتن، پیش اومده گاهی توی مسیر بودم ماشین رو یه کناری پارک کردم و چیزایی که تو لحظه به ذهنم رسیده نوشتم، بیشتر اوقات خونه مینویسم.
۲۵- عادتهای خاصی هم برای نوشتن دارید؟
بله حتما باید تاریک باشه فضا و یک موسیقی خاصی دارم که سالهاست فقط همون آهنگ رو موقع نوشتن گوش میدم فقط همون یکی، بعد یه حالتی بهم دست میده انگار بهم الهام شده بعد نوشتن انرژیم تحلیل میره درست مثل یه ساحره که احضار روح کرده
۲۶- آیا تا به حال بازخورد جالبی از مخاطبهای کتابتون داشتهاید که برای خودتون پررنگ باشد؟
بله خیلی پیش اومده وقتی باشگاهم رو عوض کردم تو باشگاه جدید یه دختر ۱۹ ساله من رو شناخت و گفت همه کتابای منو میخونده و عاشق آثار من بوده خیلی واسم جذاب بود این اتفاق و وقتی برای بازدید از نمایشگاه کتاب رفته بودم یک خانم پلیس و دختر نوجوونشون آثار بنده رو خونده بودن، هیچ وقت فکر نمیکردم یه نفر بخاطر رمان هام از دیدن من اشک تو چشماش حلقه بزنه، باهم عکس انداختیم و همو ب*غل کردیم. خیلی واسم خوشایند بود اینکه آثارت دیده شده و خیلیا اونا رو دوست دارن.
خواهر بزرگترم بعد خوندن رمان سراب خفته هر چندوقت یبار میپرسید همه شو خودت نوشتی؟؟ همه روو؟ به گفته خودش ۵بار اون کتاب رو خونده
خیلیی زیاد پیش اومده...
۲۷- الان در حال خواندن چه کتابی هستید؟
کتاب جزیره شاتر اثر دنیس لهین ازونجایی که شدیدا فیلمش رو دوست داشتم علاقمند شدم کتاب رو هم بخونم
۲۸- کلام آخرتون رو لطفا بگید.
ممنونم از شما و تمام عزیزانی که این مصاحبه رو میخونن یک روز، همیشه گفتم عاشق نوشتن هستم حتی شده مخاطبم یک نفر باشه با عشق بخاطرش مینویسم...
آرزوی موفقیت و دیده شدن دارم برای تمام نویسندگان مستعد و پرتلاش.