~D.R.M~
مدیرآزمایشی تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
منتقد
ناظر ارشد آثار
ناظر اثـر
تیمتعیینسطح
رمانخـور
•جویبار روایت•
گاهی یک داستان مثل جویباری آرام آغاز میشود...
قطرهای از خیال، واژهای از ذهن، و خطی از قلم؛ و بعد آرام آرام جریان میگیرد، شاخه پیدا میکند و به رود بزرگی بدل میشود که از دل هر نویسنده و خیالپرداز میگذرد.
اینجا، ما قرار است کنار هم داستانی بیافرینیم؛ اما نه با یک صدا، بلکه با صداهای گوناگون. هر عضو پاراگرافی مینویسد و آن را به جویبار میافزاید تا داستان، بیوقفه پیش برود.
اینبار همه چیز داستان مشخص است؛ جز کلماتی که روی کاغذ نقش ببندند و داستان را مانند آبی زلال، پیش ببرند.
قلمت را بردار، پاراگرافی بنویس و بگذار جویبار روایت از تو بگذرد...
گاهی یک داستان مثل جویباری آرام آغاز میشود...
قطرهای از خیال، واژهای از ذهن، و خطی از قلم؛ و بعد آرام آرام جریان میگیرد، شاخه پیدا میکند و به رود بزرگی بدل میشود که از دل هر نویسنده و خیالپرداز میگذرد.
اینجا، ما قرار است کنار هم داستانی بیافرینیم؛ اما نه با یک صدا، بلکه با صداهای گوناگون. هر عضو پاراگرافی مینویسد و آن را به جویبار میافزاید تا داستان، بیوقفه پیش برود.
اینبار همه چیز داستان مشخص است؛ جز کلماتی که روی کاغذ نقش ببندند و داستان را مانند آبی زلال، پیش ببرند.
قلمت را بردار، پاراگرافی بنویس و بگذار جویبار روایت از تو بگذرد...
نام: متروکخانه
ژانر: تراژدی
ژانر: تراژدی