نقد و بررسی نقد داستان حنانه | منتقد: GRIMQUILL

GemmaGemma عضو تأیید شده است.

مدیر ارشد بخش کتاب+مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر رسـمی تالار
منتقد
منتقد ادبی
طـراح
ناظر ارشد آثار
داور آکادمی
گوینده
نویسنده رسمی رمان
نوشته‌ها
نوشته‌ها
749
پسندها
پسندها
5,012
امتیازها
امتیازها
348
سکه
3,768
4ad722_25aa2b11-25IMG-20250611-130617-554.jpg
با سلام و عرض خسته نباشید.
نویسنده‌ی عزیز @حدیثه خانم اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان‌ و داستان‌نویسی نقد گردیده است.
منتقد اثر شما: @GRIMQUILL
لینک اثر:
داستان کوتاه حنانه

● لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!

● این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.

● اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ درخواست نقدی از جانب شما پذیرفته نخواهد شد.

نکته‌ی مهم:
از شما نویسنده‌ی گرامی تقاضا می‌شود پس از دریافت نقد، دیدگاه خود را نسبت به آن در همین تاپیک ثبت فرمایید. آیا نقد ارائه‌شده برایتان مفید و راه‌گشا بوده؟ با کدام بخش‌ها هم‌داستانید و در کدام موارد، نظری دیگر دارید؟ اگر پاسخی یا دفاعیه‌ای نسبت به دیدگاه منتقد دارید، بی‌تردید بیانش کنید.
بازخورد شما نه‌تنها به غنای فرآیند نقد کمک می‌کند، بلکه در انتخاب «منتقد برتر ماه» نیز نقشی تعیین‌کننده دارد. پس به واکنشی ساده بسنده نکنید و نظر خود را با ما در میان بگذارید.

با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.
?تاپیک جامع شکایات و پیشنهادات تالار نقد


به امید موفقیت روز افزون شما
|مدیریت تالار نقد|

 
درود عزیزم وقتتون بخیر
معذرت میخوام بابت تأخیری که در روند نقد پیش اومد.
در ادامه به نقد اثر زیباتون می‌پردازیم.


بسم رب قلم
عنوان داستان: حنانه
ژانر: اجتماعی -تراژدی
---
عنوان داستان:
در حقیقت، عنوانی که با مضمون قهرمان داستان انتخاب شده، گرچه شاید در نگاه اول مناسب به نظر برسه، اما به دلیل کلیشه‌ای بودنش و این‌که با یک جست‌وجوی ساده میشه نمونه‌های متعددی از اون پیدا کرد، چندان گیرایی لازم رو برای جلب مخاطب نداره. از طرفی، با توجه به این‌که داستان ما ترکیبی از ژانر اجتماعی و تراژدی هست، انتخاب یک نام خلاقانه‌تر و شاعرانه‌تر می‌تونه هم غنای بیشتری به فضای روایت ببخشه و هم مخاطب رو عمیق‌تر درگیر کنه.
---
ژانر داستان:
بدون شک، پرداختن به جاه‌طلبی و آرزوهای جوان‌ها می‌تونه انتخاب درستی برای یک اثر اجتماعی باشه و از این نظر، در انتخاب این ژانر تردیدی نیست. اما ژانر تراژدی به فضاسازی عمیق‌تر و پرداخت دقیق‌تری نیاز داره. وقتی از تراژدی حرف می‌زنیم، مخاطب انتظار داره با ژرفای احساسات شخصیت‌ها روبه‌رو بشه و بتونه همدلی و دلسوزی عمیقی نسبت به اونها احساس بکنه. در اینجا، اگر این احساسات و روابط به درستی و با ظرافت پرداخته نشن، حس تراژدیک مورد انتظار از مخاطب سلب می‌شه و در نهایت تراژدی تنها در حد یک برچسب ژانری باقی می‌مونه.
پیشنهاد من اینه که در بخش‌های احساسی و نقاط عطف داستان دقت بیشتری بشه، به شخصیت‌ها فرصت بدید احساسات‌شون رو عمیق‌تر نشون بدن و فضا رو طوری شکل بدید که مخاطب بتونه واقعاً با درد و رنج اونها همراه بشه.
---
خلاصه‌ی داستان:
خلاصه‌ی داستان، باید بخش ظریفی از داستان رو در بر بگیره تا حس کنجکاوی خواننده رو تحریک کنه. نویسنده باید یک اشاره‌ی سطحی اما خلاقانه به پیرنگ داستان داشته باشه تا مخاطب درک کنه در کل قراره با چه فضایی روبه‌رو بشه. چند خطی از داستان رو در خلاصه بنویسید؛ چندخطی که نه تنها پیرنگ رو لو نده، بلکه بیشتر مخاطب رو کنجکاو کنه که بدونه قراره با چه چیزی روبرو بشه. مثلا می‌تونید بنویسید: حنانه، دختری که با نارفیقی بهترین ر
دوستش روبرو می‌شود و....
سعی کنید خلاصتون رو از این حالت شاعرانه و تزیینی دور کنید.
---
مقدمه داستان:
در واقع نویسنده به جای استفاده از نقل قول‌های دیگران، مستقیماً دیدگاه خودش رو درباره اثرش بیان کرده که انتخاب درستی هم هست. اما در عین حال لازمه که فضای احساسی مقدمه برای یک تراژدی، بیشتر روی عواطف تمرکز کنه. پیشنهاد من اینه که نویسنده کمی روی فضای احساسی و تراژدیک مقدمه بیشتر کار کنه تا حس همدلی و همراهی خواننده رو عمیق‌تر کنه.
---
جلد:
از اونجایی که جلد برای رمان انتخاب نشده، پیشنهادم اینه هرچه سریعتر برای درخواست جلد اقدام بشه؛ چرا که جلد اثر، تاثیر بسزایی توی جذب مخاطب براش داره. چون داستان‌تون روایتی ساده و تراژدیک داره، پیشنهادم جلدهای سبک و ساده با حال و هوای درام هستن. حتماً توجه کنید که از عکس‌های شلوغ و رنگارنگ زیاد استفاده نکنید.
---
ایده‌ی داستان:
ایده‌ی انتخاب‌شده، هرچند در نگاه اول کلیشه‌ای به نظر می‌رسه، اما انتخاب درستی بوده. موضوعاتی مثل دوستی، بحران‌های شخصی، و مواجهه با اعتیاد، ظرفیت بالایی برای روایت‌های احساسی دارن. خوشبختانه با افزودن جزئیات و استفاده از تروپ‌های مناسب، این کلیشه تا حد زیادی از بین رفته و داستان هویت پیدا کرده؛ اما بیشتر سعی کنید بجای استفاده‌ی زیاد از جزئیات روی کیفیت، توصیف و فضاسازی و... تمرکز کنید که در ادامه توضیح بیشتری درموردش داده میشه.
---
شخصیت‌پردازی:
شخصیت‌ها از نظر تعداد و جایگاه مناسب هستن و احساسات‌شون قابل درک هست. اما هیچ پیش‌زمینه‌ای از ظاهر، اخلاقیات یا گذشته‌ی اون‌ها ارائه نشده. برای اینکه مخاطب بتونه با شخصیت‌ها ارتباط برقرار بکنه، لازمه اطلاعاتی درباره ویژگی‌های ظاهری، رفتاری و تجربیات گذشته‌ی اون‌ها در ذهن مخاطب شکل بگیره. برای مثال میشد بیشتر درمورد عمق رفاقت حنانه و دوستش صحبت کرد تا عواطف و شکست‌شون هم بیشتر احساس بشه.
یا میشد بیشتر درمورد جاه‌طلبی دوستش صحبت کرد تا مخاطب پیام متن رو عمیق‌تر درک کنه.
---
آغاز داستان:
اینکه توی همون نگاه اول بدونیم، با چه شخصیتی روبرو هستیم، چه سبکی رو قراره ادامه بدیم و با شخصیت آشنا بشیم، میتونه پیش زمینه‌ی قوی توی ذهن مخاطب ایجاد کنه که نویسنده به درستی بهش پرداخت کرده.
اما همیشه پردازش زیاد به جزئیات کافی نیست. گاها نیازه با این جزئیات کامل آشنا شد و عمیق حسشون کرد. برای مثال ما در ابتدا با برادر حنانه آشنا شدیم و فهمیدیم حرف حرف اونه، ولی چه پیش‌زمینه‌ای باعث شده حنانه اینطوری فکر کنه؟ اهمیت دادن زیاد خانواده به برادرش، لجبازی برادر یا....
یا مثال دیگه‌ای که هست، درمورد رفاقت بین النا و حنانه بابد بیشتر توضیح داده بشه. این باعث میشه مخاطب عمق فاجعه‌ی رخ داده بین این دو نفر رو بیشتر درک کنه.
---
میانه‌ی داستان:
در بخش میانی، به اتفاقات مهمی مثل اعتیاد دوست حنانه و خودش اشاره شده، اما این بخش می‌تونست بسیار عمیق‌تر و احساسی‌تر باشه. واکنش حنانه، نگاه خانواده، و تأثیرات روانی این اتفاق باید با جزئیات بیشتری روایت بشه. این لحظات ظرفیت بالایی برای خلق یک تراژدی واقعی دارن که متأسفانه خیلی سریع از کنار اون‌ها عبور شده. وقتی درمورد معتاد شدن النا صحبت کردیم، شاید این میزان از توضیحات بتونه تا حدی مخاطب رو قانع کنه؛ اما اینکه خیلی سریع از کنار اعتیاد حنانه رد بشیم، فقط ذهن مخاطب رو معطوف وقایع کرده و هیچ درکی از احساسات نداشته.
مثالا، می‌تونستید روی اونجایی که حنانه به آزمایش می‌ره بیشتر فوکوس کنید. البته نه توصیفات بیرونی و وقایع جدید، بلکه توصیف درست احساسات و عواطف شخصیت‌ها.
---
پایان داستان:
پایان داستان هنوز معلوم نیست و با توجه به اینکه بخش میانی هنوز عمق لازم رو نداره، پایان داستان حداقل باید این کمبود رو جبران بکنه. پیشنهاد می‌شه در پایان، از فضاسازی احساسی و تراژدی استفاده بشه تا مخاطب بتونه با شخصیت‌ها هم‌دردی بکنه و داستان در ذهنش ماندگار بشه.
---
توصیف‌ها و فضاسازی:
جزئیات زیادی در داستان وجود داره که اون رو جذاب کرده، اما توصیف‌ها نیازمند عمق بیشتری هستن. اگر این توصیف‌ها با احساسات و فضای داستان هماهنگ‌تر بشن، حتی یک داستان کوتاه هم می‌تونه به یک اثر بالقوه و قدرتمند تبدیل بشه. ما دو نوع توصیف داریم؛ یکی درونی، یعنی اینکه مخاطب رو با احساسات مخاطب روبرو کنیم. هرچه بیشتر درمورد عواطف شخصیت‌ها توضیح داده بشه، بیشتر این مواجهه و فضاسازی درونی انجام میشه.
و توصیف دوم، نوع بیرونیه که مخاطب بدونه کاراکتر تو چه فضائیه. توصیف فضا برای مخاطب، قدرت تصویرسازی اون از فضای روایی داستان رو افزایش میده و ارتباطش با داستان رو بیشتر می‌کنه.
---
سخن منتقد:
داستان شما مثل یک دونه‌ای هست که در خاک مناسبی کاشته شده، اما برای شکوفایی نیاز به آبیاری درست‌تر و دقیق‌تری داره. شما مسیر درستی رو انتخاب کردید، اما باید با پرداخت‌های عمیق‌تر، فضاسازی‌های احساسی‌تر، و شخصیت‌پردازی کامل‌تر، این مسیر رو به یک تجربه‌ی ادبی ماندگار تبدیل کنید. مخاطب امروز، به دنبال لم*س واقعیت‌هاست؛ پس بهش اجازه دهید با شخصیت‌های داستان‌تون زندگی بکنه دردشون رو به دوش بکشه و رشدشون رو لم*س کنه.
 
  • rose
واکنش‌ها[ی پسندها]: Gemma
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 4)
عقب
بالا پایین