موومان (Movement):
(در لغت به معنی حرکت)
در موسیقی:
تقسیمات کامل و نسبتا مستقل در یک قطعه مانند سونات،سمفونی و...میباشد.
*به طور کلی هر قطعه ای معمولا از سه یا چهار قطعه تشکیل میشود که به ترتیب خاصی قرار میگیرند.
موتیف (Motif):
کوچک ترین عنصر موسیقی در یک قطعه که قابل گسترش میباشد.
(به زبان ساده تر در ادبیات هر جمله از تعدادی کلمه تشکیل شده در موسیقی نیز جمله های موسیقایی از تعدادی موتیف تشکیل شده اند. هرچند بین کلمه در جمله ادبیات با موتیف در جمله موسیقایی تفاوت های زیادی میباشد.مثلا نمیتوان مشخص کرد یک موتیف از کجا شروع و در کجا تمام شده.)
تم (Theme):
ایده موسیقایی قابل گسترش و بنیادی در یک قطعه که موضوع اصلی قطعه میباشد و از چند موتیف تشکیل میشود (موتیف بسیار کوتاه تر از تم بوده و جزئی از آن به شمار میرود.)
واریاسیون (Variation):
تغییر شکل یک تم به شکلی که اصل آن قابل تشخیص باشد.
در واریاسیون یک ایده موسیقایی،بعضی از ویژگی های آن به جا مانده و بعضی دیگر تغییر میکنند(مثلا ممکن است ملودی با همراهی متفاوتی از نو ارائه شود یا زیر و بمی نت های ملودی ثابت مانده اما الگوی ریتمیک آن تغییر کند.)
*تمام طول یک اثر موسیقی ممکن است واریاسیون هایی بر مبنای ایده واحد(تم) ساخته شود.
نوانس (Nuance):
قوت و ضعف صدا ها در یک قطعه موسیقایی
آرپژ (Arpege):
اگر اصوات یک آکورد یکی پس از دیگری(نه به صورت همزمان)معمولا از بم ترین نت تا زیر ترین نت نواخته شود آرپژ خواهیم داشت.
مدولاسیون (Modulation):
تغییر مد یا تنالیته در یک قطعه موسیقایی
نت پدال (Pedal):
نت که کشیده ای که در یک ملودی به مدت طولانی به گوش میرسد.
نت آلتره (Altere):
نتی که در طول یک قطعه به طور موقت و به اندازه نیم پرده تغییر میکند.
فالش (False):
کوک ناموزون و غلط،کوک خارج
آفتاکت یا ضرب بالا (Auftakt _ Upbeat):
ضرب ضعیف یک میزان،ضربی که هنگام نواختن روی آن تاکید کمتری میشود
تریتون (Triton):
فواصل سه پرده ای(چهارم افزوده و پنجم کاسته)
*این فواصل در قرون وسطی به فواصل شیطانی(Diabolus)معروف شدند.
ارکستر (Orchestra):
به مجموعه ای از سازها و نوازندگان گفته میشود که به اجرای قطعه ای با یکدیگر میپردازند.
ارکستر بزرگ میتواند حدود سیصد نوازنده را شامل شود.
آنسامبل (Ensemble): همنوازی یا همخوانی
آکومپانیمان (Accompaniment):
به معنای همراهی است که میتواند همراهی سازی با سازی با ساز دیگر،ارکستر با تکنواز(تکخوان)یا همراهی پیانو با نوازنده(خواننده)باشد.
آکاپلا (Acappella):
موسیقی آوازی(کرال)بدون همراهی ساز که در دوره رنسانس بسیار رواج داشت.
بداهه نوازی یا بداهه خوانی (Imperovisation):
بسط و گسترش ملودی با سلیقه و ذوق خواننده یا نوازنده در حین اجرا و بدون تمهیدات قبلی را بداهه پردازی میگویند.
*استفاده از این تکنیک در موسیقی جز و انواع موسیقی های محلی رایج است.
رسیتال (Resital):
اجرای موسیقی در کنسرت عمومی توسط سولیست(تکنواز یا تکخوان)
رپر توار (Repertoire):
فهرست مجموعه قطعاتی که سولیست برای رسیتال یا ارکستر برای کنسرت آماده میکند.
پارتیتور (partiture):
کاغذی که نت تمام بخش های سازی و آوازی یک قطعه توسط آهنگساز در آن نوشته شده.
اتود (Etud):
قطعاتی که به منظور تمرین و پیشرفت در فن نوازندگی ساخته میشوند.
هر اتود برای رفع یکی از مشکلات تکنیکی نوازندگی نوشته میشود.
آهنگسازان در دوره های مختلف(به ویژه در دوران رمانتیک) کوشیده اند که اتود های خود را علاوه بر تامین اهداف گفته شده،زیبا نیز تصنیف کنند،به طوری که سولیست ها آن را در رپراتور کنسرت خود،به قصد نشان دادن قابلیت های نوازندگیشان میگنجانند.
دیاپازون (Diapason):
وسیله ای برای کوک کردن ساز ها،معمول ترین دیاپازون ها به گونه ای ساخته شده اند که صدای نت لا با بسامد 440 هرتز(دور بر ثانیه)را تولید کنند. مشاهده فایلپیوست 8627
مترونوم (Metronome):
وسیله ای ساده که صداهای تیک تاک مانند یا پالس های نوری منظم با سرعتی قابل تنظیم ایجاد میکند.
*این وسیله حدود 1816 به وجود آمد. مشاهده فایلپیوست 8628
پوپیتر (Pupitre):
وسیله ای سه پایه که نوازندگان یا خوانندگان نت های خود روی آن قرار میدهند.
آکسان (Accent):
تاکید بر یک نت،به گونه ای که قوی تر(تاکید دینامیکی)،کشیده تر یا زیر تر از نت های مجاور شنیده شود.
آکسان دینامیکی (Dynamic accent):
تاکیدی که اجرا کننده موسیقی با اجرای قوی تر یک نت نسبت به نت های مجاور پدید می آورد.
آکورد (chord):
آمیزه ای از سه یا چند صدای هم زمان
آکوردئون (Accordion):
سازی متشکل از یک فانوسی که میان دو ردیف شستی(شستی هایی مانند شستی های پیانو برای دست راست و تکمه هایی که با دست چپ نواخته میشوند)قرار گرفته است و صدای آن به وسیله ی نوسان زبانه های آزاد فولادی با فشار هوا ایجاد میشود.
آکورد تونیک (Tonic chord):
تریادی بر مبنای نت تونیک با درجه اول گام که به عنوان آکورد اصلی یک قطعه به کار میرود و اغلب آغاز کننده و پایان دهنده آن است.
آکورد چهارم (Fourt chord):
آکوردی که صدا های سازنده آن به جای فاصله های متوالی سوم از فاصله های چهارم تشکیل شده اند،این آکورد در موسیقی سده بیستم به کار رفته است.
آکورد دو مینانت (Dominant chord):
تریادی که بر درجه ی پنجم گام ساخته شود. این آکورد تنشی را پدید می آورد که با حل آن روی آکورد تنیک از میان میرود.
آکورد شکسته یا آرپژ (Broken chord یا arpeggio):
اجرای پیاپی و ناهمزمان نت های آکورد
آوای گفتار گونه (Sprechstimme):
سبکی در اجرای آواز که کیفیتی میان گفتار و آواز خواندن دارد،ویژه آثار آوازی شوئنبرگ و پیروان او.
اپرا (Opera):
نمایشی آوازی با همراهی ارکستر که اغلب اثری طولانی است و در آن تک خوان ها،کر،ارکستر،جامه های ویژه و صحنه آرایی به کار گرفته میشود.
اپیزود (Episode):
در فوگ،بخشی واسط و گذرا است که میان ارائه های سوژه می آید و در آن موادی نو یا تکه هایی از سوژه یا کنتر سوژه شنیده میشود.
ارائه تم ها (Exposition):
نخستین بخش در یک موومان با فرم سونات که تقابلی قوی میان تونالیته تونیک و یک تونالیته جدیدیا میان تم اول(یا(گروهتم)اول)با تم دوم(یا(گروهتم)دوم)برقرار میکند.
ارائه مجدد تم ها (Recapitulation):
سومین بخش از یک موومان با فرم سونات که در آن تم اول،پل،تم دوم و بخش های پایانی کم و بیش به همان صورت که در بخش ارائه تم ها آمده بودند عرضه میشوند،با این تفاوت که مواد اصلی در این بخش همگی در تونالیته تونیک ارائه میشوند.
ارتفاع صوتی (Pitch):
زیر و بمی یک صدا نسبت به صداهای دیگر
ارکستراسیون (Orchestration):
سازبندی ارکستر،تنظیم قطعه ای برای ساز های مختلف یک ارکستر
ارکستر (Orchestre):
هر گاه تعداد اجرا کنندگان بیشتر از نه نفر باشند ارکستر را تشکیل میدهند.
ارگانوم (Organum):
پلی فونی ویژه قرون وسطی که از افزودن یک یا چند خط ملودیک به یک سرود گوگوریایی ساخته میشود.
ائروفون (Aerophone):
سازی که صدای آن با نوسان ستون هوا ایجاد میشود.
استرتو (Stretto):
روندی که اغلب در ساخت فوگ به کار میرود و در آن سوژه پیش از آن که پایان یابد تقلید میشود.در این روند به نظر میرسد که ملودی یک خط اجرایی به وسیله همان ملودی در خط دیگر تعقیب میشود.
استیناتو (Ostinato):
موتیف یا عبارتی که به طور دائم با زیر و بم یکسان تولید میشود و در موسیقی سده بیستم برای تثبیت گروه معینی از صداهای زیر و بم به کار گرفته شده است.
اسکرتسو (Scherzo):
فرمی سه بخشی(A B A)در آهنگسازی که گاه در موومان سوم سمفونی ها،کوارتت های زهی و برخی دیگر از آثار کلاسیک و رمانتیک به کار رفته است.اسکرتسو اغلب وزن سه تایی و تمپویی تند تر از منوئه دارد.
افزایش (Augmentation): دگرگون کردن سوژه یک فوگ با افزودن کشش زمانی نت های آن(اغلب دو یا چهار برابر کشش اولیه)
افونیوم (Euphonium): سازی بادی برنجی شبیه توبا و هورن باریتون که گستره صوتی آن زیر تر از توبا و در دسته های هم نواز متداول است.
اکسپرسیونیسم (Expressionism): سبکی موسیقایی که تکیه آن بر بیان هیجانات شدید درونی و به کارگیری دیسونانس های خشن است،در موسیقی آلمان و اتریش در اوایل سده بیستم رایج بوده.
امپرسیونیسم (Impressionism):
سبکی موسیقایی که تکیه آن بر رنگ آمیزی،فضا پردازی و سیلان است.
*ویژگی موسیقی دبوسی
این سبک،در سال های 1890 تا 1920 شکوفا شد.
اوج (Climax): زیرترین صدا یا قوی ترین نقطه حسی در یک ملودی یا اثر طولانی
اوراتوریو (Oratorio): اثری طولانی برای کر،تک خوان ها و ارکستر که اغلب بر متنی که توسط یک راوی خوانده میشود و سیر داستانی اثر را مشخص میکند،مبتنی است. در اوراتوریو ایفای نقش،آرایش صحنه و جامه ویژه کاربردی ندارد و داستان آن اغلب برگرفته از انجیل است.
اوورتور (Overture): قطعه ای کوتاه برای ارکستر که آغازگر پرده اول یک اپرا و برپادارنده حال و هوای دراماتیک آن است.
* مقدمه های ارکستری پرده های بعدی اپرا را پرلود میگویند.
اوورتور فرانسوی (French overture):
قطعه ای ارکستری که اجرای آن در آغاز سوییت،اوراتوریو و اپراهای باروک متداول بوده است.
به طور معمول دو بخش دارد:
بخش اول که تمپویی کند دارد،با وقار و پر شکوه و ویژگی آن ریتم نقطه دار است.
بخش دوم تند و سبک تر است و مانند فوگ آغاز میشود.
اوورتور کنسرت (Concert overture):
اثری مستقل و تک موومانی برای ارکستر که به طور معمول فرم سونات دارد و در آثار دوره رمانتیک دیده میشود.
ایده فیکس (Idee fixe):
ملودی ای که در سراسر یک اثر طولانی برای نمایاندن یک ایده به کار میرود.
ایدیوفون (Idiophone):
سازی که صدای آن به وسیله ماده سازنده ساز و بدون استفاده از پوسته یا سیم کشیده ایجاد میشود انواع زنگ و زنگوله،گنگ،ساز های تکانشی و سایشی و زایلوفون
باتون یا چوب رهبری (Baton):
باریکه ای چوبی که برخی از رهبران ارکستر آن را برای نشان دادن وزن،ضرب و تمپو در دست میگیرند.
باس زمینه یا باسو استیناتو (Ground یا Basso ostinato):
فرمی مبتنی بر واریاسیون که در آن ایده ای ملودیک بار ها در خط باس تکرار میشود و در این میان ملودی های بالایی آن پیوسته تغییر میابند،متداول در موسیقی باروک
باسوکنتینوئو یا باس شماره گذاری شده (Basso continouo یا figured bass):
قسمت همراهی در موسیقی باروک که عبارت از یک ملودی باس با عدد ها(نشانه هایی) است که نوع آکوردی را که می باید بر مبنای هر نت نواخته شود،مشخص میکند.باسو کنتینوئو به طور معمول به وسیله دو ساز که یکی شستی دار و دیگری یک ساز ملودیک و بم است نواخته میشود.
بافت پلی فونیک (polyphonic textur):
اجرای همزمان دو یا چند خط ملودیک مستقل که همگی اهمیتی کم و بیش یکسان دارند.
بافت موسیقایی (Musical textur):
تعداد لایه های صوتی همزمان،نوع هر کدام و شیوه ارتباطی آن ها با یکدیگر
بافت مونوفونیک (Monophonic textur):
تک خطی ملودیک بدون همراهی
بافت هتروفونیک (Heterophonic):
اجرای همزمان یک ملودی اصلی به وسیله دو یا چند آوازخوان یا نوازنده به گونه ای که این ملودی به وسیله هر کدام با ریتم یا تزیینی متفاوت ارائه شود.این بافت بیشتر در موسیقی غیر غربی متداول است.
بافت هوموفونیک (Homophonic textur):
بافتی که در آن یک ملودی با آکورد ها همراهی میشود.
بالاد (Ballade):
در قرون وسطی،فرمی فرانسوی در شعر و موسیقی با طرح A A, B که تروبادور ها رواج دهنده آن بوده اند.
باله،فا_لا (Ballet;fa_la):
آوازی همراه با رقص برای چندین آواز خوان که اغلب بافت هوموفونیک دارد،ملودی در آن توسط زیرترین خط آوازی اجرا و هجاهای فا_لا نیز به عنوان برگردان پس از هر بند شعر ادا میشده،متداول در موسیقی دوره رنسانس انگلستان.
بخش ریتم (Rhythm section):
گروهی از ساز های یک گروه همنواز جاز که عهده دار برقرار داشتن ضرب،ایجاد جذابیت های ریتمیک و تدارک هارمونی های پشتیبان است.بخش ریتم به طور معمول از پیانو،کنترباس زخمه نواز،ساز کوبه ای و گاه بانجو یا گیتار تشکیل میشود.
بداهه پردازی (Improvisation):
خلق موسیقی در لحظه اجرا
بدوی گرایی(Primitivism):
انگیزش نیرویی بدوی از راه ریتم های موکد و صداهای کوبشی.
برنامه(Program):
شرحی نوشتاری که داستان،صحنه یا ایده ای را که موضوع یک قطعه برنامه ای است،مشخص میکند.
بسط و گسترش(Development):
دومین بخش اصلی در یک موومان با فرم سونات که در آن تم های بخش ارائه تم ها بسط میابند.این قسمت میتواند شامل گذر از تونالیته هایی گوناگون باشد.
بلوز(Blues):
این اصطلاح به سبکی اجرایی و همچنین به یک فرم اشاره دارد،یکی از منابع قدیمی جز که ویژگی آن استفاده از نت های گرفته و محزون است.نت هایی که اندکی بم تر از حد معمول اجرا میشوند.
بلوز آوازی بندهایی سه سطری دارد و از فرم a a, b پیروی میکند.
بلوز 12 میزانی(12_bar blues):
در قطعه های آوازی بلوز و جز،چارچوبی هارمونیک و 12 میزانی است که اغلب از سه آکورد اصلی تشکیل میشود:
*آکورد تونیک(I)
*آکورد سون دومینانت(IV)
*آکورد دومینانت(V)
بیباپ یا باپ(Bebop یا bop):
سبکی پیچیده در جز که اغلب ویژه گروه های کوچک است،این سبک در دهه 1940 پدید آمد و بر خلاف ویژگی کلی سبک جز قطعه های آن برای رقص نه بلکه برای شنیدن ساخته میشوند.
بیتونالیته(Bitonality):
گرایشی در سازمان دادن به صداهای زیر و بم که مبتنی بر استفاده همزمان از دو تونالیته متفاوت است.
*اغلب در موسیقی سده بیستم دیده میشود.
پارتیتور(Score):
ورق نتی که تمام خط های اجرایی یک اثر همنوازانه موسیقی بر حامل های جداگانه(یک حامل برای هر یک از خط های اجرایی) بر آن نت نویسی شده اند و رهبر ارکستر آن را در اجرای اثر به کار میگیرد.
پرچم(Flag):
زاییده ای خمیده به دنباله نت متصل میشود و نشان دهنده کشش آن نسبت به نت های دیگر است(شکل های متفاوت آن معرف نت چنگ،دولا چنگ،سه لا چنگ و چارلا چنگ است.)
پرده(Whole step):
فاصله ای دو برابر نیم پرده، برای مثال فاصله میان نت های دو و ر
تکرار (Repetition):
باز آوردن یک عبارت،یا بخشی از یک موومان که اغلب برای ایجاد انسجام و یکپارچگی موسیقایی بکار میرود.
تم (Theme):
یک ایده قابل گسترش و بنیادی در موسیقی که از موتیف طولانی تر است.
تمبور (Tambura):
سازی زهی_زخمه ای که با دسته کشیده و چهار سیم فلزی با نواخت پیاپی،مهم ترین ساز زمینه در موسیقی هند
تمبورین (Tambourine):
سازی کوبه ای با زیروبم نامعین که از پوسته ای کشیده بر یک استوانه کوتاه توخالی تشکیل شده است و حلقه های کوچک فلزی دور آن نصب شده که با تکان دادن یا ضربه زدن بر آن به صدا در می آیند.
تمپو (Tempo):
سرعت اجرای ضرب ها که ضرب آهنگ اساسی موسیقی را شکل میدهد.
تریوسونات (Trio sonata):
اثری باروکی متشکل از سه خط ملودیک:
دو خط ملودیک زیر که هرکدام با یک ساز نواخته میشوند
و
باسوکنتینوئو که خود به وسیله دو نوازنده اجرا میشود.
تریوله یا سه بر دو (Triplet):
در نگارش ریتم،نت های سه گانه ای که با کشش های یکسان هستند و بالایشان عدد 3 نوشته میشود و در مدت زمان اجرای دو نت هم شکل با خود نواخته میشوند،برای مثال:کشش مجموع سه نت چنگ که در قالب تریوله نمایانده شوند معادل دو نت چنگ عادی است.
تضاد (Contrast):
تفاوتی بارز در زیر و بم،دینامیک،ریتم و تمپو که سبب تنوع و تغییر حالت میشود.
تقلید (Imitation):
ارائه یک ایده ملودیک توسط یک خط اجرایی به گونه ای که به محض پایان،توسط یک یا چند خط اجرایی دیگر موبه مو و در سطحی دیگر از زیروبم بار دیگر ارائه(تقلید)شود.
تالا (Tala):
سیکل تکرار شونده ضرب ها که برای سازمان دادن به ریتم در موسیقی اصیل هند به کار میرود.
تبدیل تماتیک (Thematic transformation):
دگرگون ساختن حالت یک تم هنگام نمود دوباره آن با ایجاد تغییر در دینامیک،ارکستراسیون و یا ریتم،متداول در موسیقی رمانتیک
ترمولو (Tremolo):
تکرار سریع یک نت،در ساز های زهی با حرکت ریز و تند آرشه بر سیم.
تریاد (Triad):
اساسی ترین ساختار آکوردی در موسیقی غرب که از روی هم قرار گرفتن نت های گام به صورت یک در میان ساخته میشود،مانند:دو،می،سل
تریل (Trill):
گونه ای از تزئین موسیقایی که از تناوب سریع دو نت که فاصله پرده یا نیم پرده دارند ایجاد میشود.