شعر [ غزل های پست مدرن ]

نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.

مدیر کل انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر کل انجمن
فرشته زمینی
نوشته‌ها
نوشته‌ها
7,535
پسندها
پسندها
21,675
امتیازها
امتیازها
918
سکه
1,074
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
ته دنیا همیشه این بوده :
[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
" کاغذی با دو سطر تنهایی
[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
در ورق پاره های یادنداشت (!)
[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
با سکوتت کنار می آیی . . .
[/BGCOLOR]

[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
گاهی از بس که در خودت هستی
[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
به خودت سخت میشوی محکوم !
[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
بعد . . . این اتهام اجباری
[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
می کند از خودت تو را محروم!
[/BGCOLOR]

[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
توی آینده ای رقم خورده
[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
می نشینی و جات " مفعول " است
[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
بعدِ یک عمر زندگی کردن
[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
می شوی فاعلی که مجهول است !
[/BGCOLOR]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اگـه یک روزی غـــروبِ غُصّـه هم سَــر برســه
دیـگه ذوقـی واسه رقصِ تویِ میدون نداریـم

اِنقـده کُنـجِ قــفس نشستیــم‌ و دون پاشیـدن
دیگه شوقـی واسـه پـرواز بـه بیـرون نداریـم

ما که تا اینجا رسیدیم از یه راهِ سخت و دور
تـرسی از سقـوطِ در دشت و بیابون نداریـم

دردامــون تا مغــــزِ استخونمـون ریشـه دُوند
آخه اینجا ما واسه هیچ چیزی قانون نداریم

همه‌جا تاریک‌و تاره دیگه نیست رنگین کمون
حتّـــی یک ستــاره تو شبـای گردون نداریــم

اگه یــک کــوهِ طـلا هــم بــذارن اون رو بــرو
ما واسه رسیدنِ به اون خوشی جون نداریـم

هرچی میگن که یه وقتی داره،ازما که گذشت
دیگه حتّی چشـمی هم به گنجِ قارون نداریـم

واسه ما که عمــری توو کویـر بوده زندگیمـون
دیـگه جایـی واسـه مونـدن زیرِ بارون نداریـم


مریم رضایی
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین