[ فرهنگ لغت شاعرانه ]

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

" صومعه "

صومِعِه یا دِیر سازه ای است که راهب‌ها و راهبه‌ها تحت سرپرستی یک رئیس مرد یا زن در آن زندگی می‌کنند.
بعضی از صومعه‌ها کلیساهایی نیز داشتند که زیر نظر آنها اداره می‌شدند. یک صومعه اغلب دارای یک محوطه باز با تالار بزرگ،
ایوان سرپوشیده برای قدم زدن، مطالعه و تفکر راهبان و یک خوابگاه برای استراحت آن‌ها بود.

در غزلیات حافظ :

چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم
گرم به باده بشویید حق به دست شماست

مشاهده فایل‌پیوست 14201
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

" خـِــرقه "

جبة مخصوص درویشان
خرقه، از ریشه خَرْق به معنای پاره کردن، در لغت به‌ معنای تکه‌ای از لباسِ پاره‌شده است که از آن برای وصله زدن استفاده می‌کردند.
همچنین به معنای لباس پر از وصله یا حتی لباسی است که کل آن از تکه‌های مختلف دوخته شده است.

در غزلیات حافظ :

این خرقه که من دارم در رهن ** اولی
وین دفتر بی معنی غرق می ناب اولی

مشاهده فایل‌پیوست 14483
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
" ســالـوس "

مردم چرب زبان وظاهرنما و فریب دهنده و مکار و محیل و دروغگو و فریبنده باشد. و به عربی شیاد خوانند.
کسی را گویند که خود را به چرب زبانی و زهد و صلاح ظاهری جلوه دهد و مردم را بفریبد و با همه دروغ گوید.

از خیــّام :

هر ناله که رندی به سحرگاه زند
از طاعت زاهدان سالوس به است

مشاهده فایل‌پیوست 16260
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.

مدیر کل انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر کل انجمن
فرشته زمینی
نوشته‌ها
نوشته‌ها
7,535
پسندها
پسندها
21,674
امتیازها
امتیازها
918
سکه
1,073
" دیــر ِ مغــان "

سازه ای که محل عبادت و تعلیم زرتشتیان است .
و دارای یک آتشکده ، سالن مخصوص عبادت و یک محوطه باز می باشد.

در غزلیات حافظ :

زاهد ایمن مشو از بازی غیرت زنهار
که ره از صومعه تا دیر مغان این همه نیست

مشاهده فایل‌پیوست 60530
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: TELMA
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین