شعر اشعاری در مورد انتظار کشیدن

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

قول بده که خواهی آمد
اما هرگز نیا!

اگر بیایی
همه چیز خراب می‌شود
دیگر نمی‌توانم
این‌گونه با اشتیاق
به دریا و جاده خیره شوم

من خو کرده‌ام
به این انتظار
به این پرسه زدن‌ها
در اسکله و ایستگاه

اگر بیایی
من چشم به راه چه کسی بمانم؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این چند ماه

که منتظرت بودم

به اندازه چند سال نگذشت

به اندازه همین چند ماه گذشت


اما فهمیدم

ماه یعنی چه

روز یعنی چه

لحظه یعنی چه


این چند ماه گذشت

و فهمیدم

گذشتن، زمان، انتظار

یعنی چه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Keihan
تو و اشتیاقِ پُرصداقتِ تو

من و خانه‌مان

میزی و چراغی...


آری

در مرگ‌آورترین لحظه‌ی انتظار

زندگی را در رؤیاهای خویش دنبال می‌گیرم

در رؤیاها و

در امیدهایم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Keihan
در انتظار توام

در چنان هوایی بیا

که گریز از تو ممکن نباشد

تو

تمام تنهایی‌هایم را

از من گرفته‌ای

خیابان‌ها

بی حضور تو

راه‌های آشکار جهنم‌اند


محمد شمس لنگرودی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Keihan
بی تو

نه بوی خاک نجاتم داد

نه شمارش ستاره‌ها تسکینم

چرا صدایم کردی

چرا؟


سراسیمه و مشتاق



سی سال بیهوده در انتظار تو ماندم و نیامدی

نشان به آن نشان

که دو هزار سال از میلاد مسیح می‌گذشت

و عصر

عصر والیوم بود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Keihan
تو را با یک بوسه

تو را با یک ب*غل انتظار

تو را با تمام دوست داشتن‌های زنانه‌ام

به سپیده دم خورشید می‌سپارم...


و من

تمام آغوشم انتظار می‌شود

تا تو بیایی

و عطر صدایت را

از گرمای تمام تن تو

بو بکشم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Keihan
به یاد سلام تو

لبانم همیشه ترند

و در انتظار گام‌هایت

چشمانم را در امتداد کوچه

وجب به وجب کاشته ام


ای ساده‌ترین!

از کدامین خیال عبور می‌کنی؟

راهی را نشانم بده

برای تو سبز مانده‌ام!


یاشار عبدالملکی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Keihan
قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟

از کجا وز که خبر آوردی؟

خوش خبر باشی، اما، اما

گرد بام و در من

بی ثمر می‌گردی


انتظار خبری نیست مرا

نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری

برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس

برو آنجا که تو را منتظرند


مهدى اخوان ثالث
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Keihan
به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند
تا چند
ورق خواهد خورد؟

احمد شاملو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Keihan
بی تابانه در انتظار تواَم

غریقی خاموش در کولاک زمستان.

فانوس های دور سوسو می زنند

بی آن که مرا ببینند آوازهای دور به گوش می رسند

بی آن که مرا بشنوند.

من نه غزالی زخم خورده ام

نه ماهی تنگی گم کرده

راه نهنگی توفان زادم که ساحل بر من تنگ است.

– آن جا که تو خفته یی

شنزاری داغ که قلب من است.

محمد شمس لنگرودی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Keihan
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین