[ دلبر که جان فرسود از او ... ]

از آن آدم‌هایی بود که حتی اگر فقط درباره‌ی آب و هوا هم با او حرف می‌زدی
باز هم با لبخند از او جدا می‌شدی.




 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‌تو بوی مِه میدی!
بوی مه‌ای که از وسط یه جنگل افرا گذشته باشه. یا نه... بوی ابر! از اون ابرا که واسه یه دشتِ خشک، بارون چشم روشنی می‌برن. گاهی بوی نم میدی! جامونده رو موهای زنی که تازه از حمام در اومده. بوی دمنوش‌های گیاهی. بوی یه نهر زلال «ولی آب زلال که بو نداره» باور کن داره... اصلاً تمام بوهای خوب از تنِ تو آب میخوره! حتی وقتی گریه می‌کنم، اشکام بوی تو رو میده...

- حمید جدیدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بگو چه کنم؟!
با این همه تویی که
در من سبز می‌شود..

- مریم قهرمانلو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو، یه جورایی، با یه قائده و ترتیبِ خاصی، به صورت ریشه‌ای، کاملاً به یه اندازه‌ی مناسب و دل‌نشینی، همیشه توی سرم هستی.

- اشلی کروز
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یاد او جانِ مرا با خود به هر سو می‌کِشد.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
می‌دانی، در تنهایی نیست که دلتنگ تو می‌شوم، بلکه در جمع این‌چنین‌تَرم. دلتنگی محصول غیبت نیست، محصول حضور است. حضور هرکس غیر از تو. بودن با دیگران، نبودن تو را بیشتر می‌کند. دیوارها و صندلی‌ها و تخت‌ها و اتاق‌ها و خانه‌ها و خیابان‌های خالی نیستند که جای خالی تو را باز می‌تابانَند بلکه آدم‌ها هستند. آدم‌ها - آخ آدم‌ها - آخ از آدم‌هایی که هستند، اما "تو" نیستند.

"حسین وحدانی"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
[تو بکر ترین منظره‌ای مثل درخت پرتقال که در پاییز به بار نشسته باشد..?]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها]: مـطی
همينجوری دو تا نگاه در هم گره می‌خورد و آدم ديگر نمی‌تواند در بدنِ خودش زندگی كند؛ می‌خواهد پر بكشد!

- عباس معروفی​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
[ما را غمِ هجرانِ تو بد واقعه‌ای بود.]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین