شعرهای کوتاه برای خوشنویسی

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
•۱۲۰•
گاهی هوس بادهٔ رنگین دارم
گاه آرزوی وصل نگارین دارم
گه سبحه به دست و گاه زنار به دوش
یارب چه کنم، کیم، چه آیین دارم
#فروغی بسطامی ?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۲۱•
امشب عجبست ای جان گر خواب رهی یابد
وان چشم کجا خسپد کو چون تو شهی یابد
اندر پی خورشیدش شب رو پی امیدش
تا ماه بلنـد تــو با مه شـبهی یابـد
#مولانا?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۲۲•
بگو دوستم‌ می‌داری‌ تا شعرهایم‌ بجوشند
و واژگانم‌ الهی‌ شوند
عاشقم‌ باش‌ تا با اسب‌ به‌ فتح‌ِ خورشید بروم‌
دل دل نکن‌
این‌ تنها فرصت من‌ است‌ تا بیاموزم‌
و بیافرینم‌ !
#نزار قبانی?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۲۳•
نام عاشق بر من و او را ز من خود صبر نیست
عشق معشوقم ز حد عشق من افزون شده
چونک کردم رو به بالا من بدیدم یک مهی
فتنه خورشید گشته آفت گردون شده
#مولانا?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۲۴•
ایهاالناس جهان جای تن آسانی نیست
مرد دانا، به جهان داشتن ارزانی نیست
خفتگان را چه خبر زمزمهٔ مرغ سحر؟
حیوان را خبر از عالم انسانی نیست
#سعدی?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۲۵•
دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن
که باد صبح نسیم گره گشا آورد
رسیدن گل و نسرین به خیر و خوبی باد
بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد
#حافظ ?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۲۶•
از گفتگو و یاد جفا کردنم چه سود
او بود بی‌وفا و در این گفتگو نبود
آزادگان به عشـق خیانت نمی‌کنند
او را خصال مردم آزاده خو نـبود !
#شهریار?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۲۷•
میان باغ حرام است بی تو گردیدن
که خار با تو مرا بِهْ که بی تو گل چیدن
من گدای که باشم که دم زنم ز لبت؟
سعادتم چه بود؟ خاک پات بوسیدن
ُ#سعدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۲۸•
رنج تن دور از تو ای تو راحتِ جانهای ما
چشم بد دور از تو ای تو دیده ی بینای ما
عافیــت بادا تنت را ای تنِ تو جان صفت
کـم مـبادا سـایـه ی لـطـــف تو از بالای ما
#مولانا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۲۹•
بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دل
بی روی توام، نه عقل بر جاست، نه دل
این غم، که مراست کوه قافست، نه غم
این دل، که تراست، سنگ خاراست، نه دل
#رودکی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۳۰•
ای غنچه خندان چرا خون در دل ما میکنی
خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا میکنی
ای شمع رقصان با نسیم آتش مزن پروانه را
با دوست هم رحمی چو با دشمن مدارا میکنی
#شهریار
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۳۱•

به نزد من آن کس نکوخواه تست
که گوید فلان خار در راه تست
هر آنگه که عیبت نگویند پیش
هنر دانی از جاهلی عیب خویش
#سعدی?​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۳۲•

دیده در کل مکان گر چه ترا می‌بیند
من نخواهم که به جز دیده مکان تو بود
می‌کنم ذکر تو پیوسته به قلب و به لسان
خنک آن قلب که مذکور لسان تو بود
#اوحدی?​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۳۳•

آخرین فصل من از بودن تو فاصله داشت
یک ب*غل خاطره، صد بغض، هزاران گِله داشت
گله یعنی نشود راه تو را سد بکنم
حال با خاطره های تو چه باید بکنم؟

#پویا_جمشیدی?​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۳۴•

با عشق روان شد از عدم مرکب ما
روشن ز ** وصل دائم شب ما
زآن می که حرام نیست در مذهب ما
تا صبح عدم خشک نیابی ل*ب ما
#مولانا?​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۳۵•

با درد نبودنش که خو میکردم
با دیده تر به جاده رو میکردم
می آمد و خنجری به قلبم میزد
میرفت و دوباره من رفو میکردم
#نیما_یوشیج ?​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۳۶•

از باد همه پیام او می‌شنوم
وز بلبل مس*ت نام او می‌شنوم
این نقش عجب که دیده‌ام بر در دل؛
آوازهٔ آن ز بام او می‌شنوم...!
#مولانا?​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۳۷•

در کوی دلت، کلبه ای از بهر دلم ساز
تا راہ به سوی دل تو باز شود باز....
به لبم جان و نگاهی ننمودی
تا محو وجود تو شوم، برکشم آواز....
َ#مولانا?​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۳۸•

ای دوست قبولم کن و جانم بستان
مستم کن و از هر دو جهانم بستان
با هرچه دلم قرار گیرد بیتو
آتش به من اندر زن و آنم بستان
#مولانا?​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•۱۳۹•

وقت سحر است،خیز ای مایه ناز
نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز
که آنها که بجایند نپایند بسی
و آنها که شدند کس نمی آید باز
#خیام?​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین