هو القم
داستان کوتاه: سرباز وطن
به قلم: نگین بای
ناظر:
@DoNyA♡Gh
خلاصه:
یوسف مردی از دیار مردانگی! مردی که زندگیاش را فدا میکند؛ در راه وطنش!
از خود و جان خودش میگذرد؛ اما از زادگاهش هرگز!
او میرود اما یادش باقی میماند.
مقدمه:
با تو خداحافظی نخواهم کرد؛ تو میروی اما نرفتهای!
از فکر و ذکرم؛
فقط تو را میشناسم!
ای کاش در کنارم میماندی تا باز هم معنای عشق را میفهمیدم. تا حس خوب و ناب زندگی را درکنارت احساس میکردم. با تو بودن برایم کافی بود؛ اما صد حیف و صد هزار افسوس که رفتی!
این روز ها در کنار حس بودنت، نبودت هم احساس میشود!
اسمش را گذاشتهام دلتنگی!
دلتنگی برای هر آنچه که داشتم و با پروازت از دست دادم!
در کنار همهی این گلایه هایم، میگویم:
" خدا به همراهت شهید من! "
داستان کوتاه: سرباز وطن
به قلم: نگین بای
ناظر:
@DoNyA♡Gh
خلاصه:
یوسف مردی از دیار مردانگی! مردی که زندگیاش را فدا میکند؛ در راه وطنش!
از خود و جان خودش میگذرد؛ اما از زادگاهش هرگز!
او میرود اما یادش باقی میماند.
مقدمه:
با تو خداحافظی نخواهم کرد؛ تو میروی اما نرفتهای!
از فکر و ذکرم؛
فقط تو را میشناسم!
ای کاش در کنارم میماندی تا باز هم معنای عشق را میفهمیدم. تا حس خوب و ناب زندگی را درکنارت احساس میکردم. با تو بودن برایم کافی بود؛ اما صد حیف و صد هزار افسوس که رفتی!
این روز ها در کنار حس بودنت، نبودت هم احساس میشود!
اسمش را گذاشتهام دلتنگی!
دلتنگی برای هر آنچه که داشتم و با پروازت از دست دادم!
در کنار همهی این گلایه هایم، میگویم:
" خدا به همراهت شهید من! "
آخرین ویرایش توسط مدیر: