در یکی از حاشیهترین نقاط تهران، در کنار بزرگراه آزادگان، در خانهای حدودا 20 متری زندگی میکند. آنقدر از مرکز شهر دور است که برای لحظهای خارج تهران بهنظر میرسد! ننه صنوبر در این نقطه کور زندگی میکند؛ پیرزنی که از راه کشیدن نقاشیهای کودکانه و فروش آنها، زندگیاش را میگذراند!
اینجا نزدیک امامزاده حسن جایی حوالی جنوب شهر تهران است. کمی جلوتر بازارهای بزرگ مبل یافتآباد با ساختمانهای مجللشان خودنمایی میکنند. در میان هیاهوی جابهجایی پول در بزرگترین مرکز فروش مبلمان در ایران، پیرزنی ریزنقش و کوچک جثه در کنار پیادهرو نشسته و بساط نقاشیاش را پهن کرده. روی کاغذی با خطی ناخوش(!) نوشته «ننه صنوبر مادر 2جانباز است. نقاشیهایش قیمت ندارد. هرچقدر دوست داری بپرداز.» بیوقفه نقاشی میکشد و اصلا انگار در این دنیا نیست. آنقدر معروف است که از هرکسی در این محله سراغش را بگیری، آدرسش را نشانت میدهند. متولد 17 شهریور 1314 است. یعنی تازگیها 79سالش را تمام کرده. اسمش صنوبر مهدوی است که در شناسنامه اشتباها مهدور نوشته شده. به گفته خودش 30سال است که همسرش را از دست داده و از همان موقع 7 بچهاش را خودش به تنهایی بزرگ کرده. همسرش اهل شوروی سابق بوده و خودش از ایلاتیهای بختیاری منطقه الیگودرز.
اینجا نزدیک امامزاده حسن جایی حوالی جنوب شهر تهران است. کمی جلوتر بازارهای بزرگ مبل یافتآباد با ساختمانهای مجللشان خودنمایی میکنند. در میان هیاهوی جابهجایی پول در بزرگترین مرکز فروش مبلمان در ایران، پیرزنی ریزنقش و کوچک جثه در کنار پیادهرو نشسته و بساط نقاشیاش را پهن کرده. روی کاغذی با خطی ناخوش(!) نوشته «ننه صنوبر مادر 2جانباز است. نقاشیهایش قیمت ندارد. هرچقدر دوست داری بپرداز.» بیوقفه نقاشی میکشد و اصلا انگار در این دنیا نیست. آنقدر معروف است که از هرکسی در این محله سراغش را بگیری، آدرسش را نشانت میدهند. متولد 17 شهریور 1314 است. یعنی تازگیها 79سالش را تمام کرده. اسمش صنوبر مهدوی است که در شناسنامه اشتباها مهدور نوشته شده. به گفته خودش 30سال است که همسرش را از دست داده و از همان موقع 7 بچهاش را خودش به تنهایی بزرگ کرده. همسرش اهل شوروی سابق بوده و خودش از ایلاتیهای بختیاری منطقه الیگودرز.
آخرین ویرایش توسط مدیر: