تو نکردی ادعا و سرمان رفتمن اوایلش بودم شاعر شنبلیله
ولی حالا متن ها شدند دکلمه
من ادعای شاعری نکردم اما
دارم تمرین میکنم اینجا:naughty2::naughty2:
اگر داشتی ادعا چه میشد؟
در میان شنبلیه های شاعر
میزند حرف اول را یکی اینجا
تو نکردی ادعا و سرمان رفتمن اوایلش بودم شاعر شنبلیله
ولی حالا متن ها شدند دکلمه
من ادعای شاعری نکردم اما
دارم تمرین میکنم اینجا:naughty2::naughty2:
تو خود نیازمند یک استادیتو نکردی ادعا و سرمان رفت
اگر داشتی ادعا چه میشد؟
در میان شنبلیه های شاعر
میزند حرف اول را یکی اینجا
بیا برو درون کوچهتو خود نیازمند یک استادی
قافیه را هر بار از دست دادی
هر بار شنبلیله، پیاز و سیر
هربار شعری سیاه گویی که قیر
دیس شاعرانه![]()
کوچه تنگ است ولی نم نم باران آیدبیا برو درون کوچه
تا نشوی مثل کلوچه
میسازم هم ردیف و هم قافیه
ای شنبلیه، همین هم برایت کافیه
من به تو توهین نکردم جان جانان دلمکوچه تنگ است ولی نم نم باران آید
قافیه را دوست بداری این هم آسان آید
شنبلیله گویی من را انگار که یک توهین است
عیب ندارد در ادبیات قد تو این است
داری راه میوفتی ای رفیقمن به تو توهین نکردم جان جانان دلم
رخنمایی کردم تا بگوی آخو ای وای از دلم
شنبلیله دادمت نسبت تورا
اینکه اعجاز ی بسی خوب است خدا
داشتم رد میشدم، میگریست قافیهداری راه میوفتی ای رفیق
این توانایی رو نکن حیف ای شفیق
فکر نکن شنبلیله جولانگه توست
گویی انگار که شاهنامه خلوتگه توست
تا تو آوردی در اینجا قافیهداشتم رد میشدم، میگریست قافیه
رد اشکش را گرفتم... یاوه گویی کافیه
هرچه هستی باش! شنبلیله یا کرفس!
کم بکن نامردمی با وزن و بس با قافیه
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چراتا تو آوردی در اینجا قافیه
ای خدا مریم چقد ناراضیه
آورم اینجا کمی هم از جناس
بچه ها این شنبلیله مال ماس