آخرین محتوا توسط rust

  1. R

    در حال تایپ دلنوشته زمزمه های بی خوابی | عماد طیبی

    تمام حرف و حس هایی که به نور روز آلرژی دارند بعد از سال ها در کپه ای از درد و انزجار و عقده روی هم تلنبار شده اند در گوشه ی یک اتاق تاریک، رادیواکتیو شده اند انگار که معجزه ای رخ داده، روحی در آنها دمیده شده فرانکشتاین من از پنهان شدن در اتاقش خسته شده این دیو بی شاخ و دم اخیرا بیش از حد معمول...
  2. R

    در حال تایپ دلنوشته زمزمه های بی خوابی | عماد طیبی

    سایه های توی سرم از ساختمان های این شهر بزرگترند وزن شان روی شانه هایم سنگینی می کند حتی در خواب مرا رها نمی کنند در لباس کابوس ها و تصاویر آشفته در ناخودآگاهم پرسه می زنند صبح با ذهنی خسته بیدار می شوم حواسم را با کار پرت می کنم بعد از آن چند ساعتی وقت می کشم این مغز همچنان با خود مسابقه می دهد...
  3. R

    در حال تایپ دلنوشته زمزمه های بی خوابی | عماد طیبی

    نمی تونی بگی دقیقا کجای کار می لنگه گلویت ناگهان خشک می شود یک حس آشفته تو را در یک هزارتوی تاریک فرو می کشد تک تک دیوارهایش آشنا و کهنه هستند تک تک پیچ و خم هایش را حفظ هستی از خونه می زنی بیرون شاید تصاویر روزمرگی آرامت کند حجم ها و رنگ ها و صداها اطرافت غوطه ور می شوند مهی غلیظ انگار روی ذهنت...
  4. R

    در حال تایپ دلنوشته زمزمه های بی خوابی | عماد طیبی

    حقیقت چون تنش به تن جسم خورد همچون گل خشک شده ای شکست عاشق ایده عاشق بودن چرا که تنها امر انتزاعی دستخوش فرسایش نیست جاودانگی از جنس تجرد است این روان محدود، به هر چه دست بزند میرا می شود به خیال تصاحب خورشید تنها شب پره ای را محصور می کنی محکوم به جست و جو چاره ای جز اندیشیدن ندارم هرچند بعد...
  5. R

    در حال تایپ دلنوشته زمزمه های بی خوابی | عماد طیبی

    باور داشتم که هندسه اقتباسی از قوس ل*ب های توست علم موسیقی را برای درک آوای صدای تو درس می دادند انحنای اندام تو با کدام تابع رسم می شد؟ می ترسیدم هنگام لمست، زبری انگشتانم روی تنت خراش بیندازد کدام نقاش می توانست رخ تو را روی بوم به تجسد در آورد؟ هیچ عطاری نمی توانست عطر موهایت رو در شیشه محبوس...
  6. R

    در حال تایپ دلنوشته زمزمه های بی خوابی | عماد طیبی

    حقیقت همچون سنگی در تاریکی فرو می افتد منتظر صدای برخوردش می ایستم تا این فاصله را تخمین بزنم سال های نوری در این سیاهی به کار نمی آید به عمق تاریکی می نگرم تا در وجودم تکثیر شود همچون دو آینه ای که روبه روی هم ایستاده اند پوچی در بی نهایت ضرب می شود این ابهام پاسخ یکتا ندارد مجموعه ابعاد فضا و...
  7. R

    در حال تایپ دلنوشته زمزمه های بی خوابی | عماد طیبی

    نام اثر: زمزمه های بی خوابی سرشناسه: عماد طیبی ۱۳۷۰ موضوع: دلنوشته ویاداشت‌ سبک/ژانر: فلسفی سال نشر: تابستان ۱۴۰۴ منتشر شده در: انجمن کافه نویسندگان - تالار ادبیات - بخش تایپ دلنوشته. دیباچه: هذیان های بی خوابی. تلاش خاموش کلمات برای نشستن در ساختار جمله و یافتن معنا.
عقب
بالا پایین