در حال تایپ دلنوشته سرمای اتش | ارام اتور

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع aram _atur
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

aram _atur

کاربر جدید
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
9
پسندها
پسندها
20
امتیازها
امتیازها
3
نام اثر: سرمای اتش
سرشناسه: ارام،اتور، 1383.
موضوع:مشکلات اجتماعی، نثر ادبی، دلنوشته.
سبک/ژانر: تراژدی،فلسفی و اجتماعی.
سال نشر: یک هزار و چهارصد و چهار - 1404.
منتشر شده در: انجمن کافه نویسندگان - تالار ادبیات - بخش تایپ دلنوشته.

مقدمه: نگارش رنج های بشری را به امید همدردی و تغییر در زاویه دید جهان، برای درک بهتر و همچنین تحولی در این زخم‌ها و تاریکی ها آغاز می کنیم.
باشد تا رنج های که بر بشر تحمیل شد، در حافظه جهان ماندگار شود و چیزی نتواند بیدادگری و بیداد‌گران این دوران را انکار کند.
که آنها مردم شایسته‌ای بودند و ماندگاری حق آنهاست.

فهرست:


_مقدمه
_سخن نویسنده
_مگر آتش هم سرما دارد
_آدم خواران عاشق
_زنجیر عقاید
_بغض های ستم دیده
_کوه پدر
_ رهایی نامه ای از دیار بلوط
_بالشتک
_رنج توانا


«این لیست در حال بروزرسانیست»
 
آخرین ویرایش:
•○°●‌ ‌ به نام خالق واژگان ●°○•°

img_20241225_114901_902_836v.jpg
do.php


نویسندگان گرامی صمیمانه از انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای ارائه آثار ارزشمندتان متشکریم!
‌‌


پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و نحوه ی تایپ آثار ادبی در"انجمن کافه نویسندگان" با دقت مطالعه کنید.
‌‌



شما می‌توانید پس از 10 پست درخواست جلد بدهید.


‌‌
پس از گذشت حداقل ۱۵ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از درخواست تگ این کار را انجام بدهید.


‌‌
پس از 15 پست میتوانید برای تعیین سطح اثر ادبی خود درخواست تگ بدهید



همچنین پس از ارسال 20 پست پایان اثر ادبی خود را اعلام کنید تا رسیدگی های لازم نیز انجام شود..


‌‌
اگر بنا به هر دلیلی قصد ادامه دادن اثر ادبی خود را ندارید می توانید درخواست انتقال به متروکه بدهید تا منتقل شود..


‌‌‌

○● قلمتان سبز و ماندگار●○


| مدیریت تالار ادبیات |
 
سخن نویسنده



شاعر، نویسنده، نقاش، هنرمند؛ افرادی که به احساسات جسم می‌بخشند.

شادی، عشق و اندوه را می‌نویسند می‌کشند و می‌سرایند. افکار بی تصویری که هنرمند به آنها تجسم می‌بخشد.

هنرمند، عاشقانه‌ای خلق می کند که می‌تواند برای معشوقه‌اش، خودش، خواهرش، برادرش، مادرش، پدرش یا حتی برای گلی باشد.



گاهی برای معلم دبستان خود می‌گوید، گاهی از غم قهر دوستش و گاهی هم عاشقانه هم‌کلاسی‌اش را خطاب می‌کند.

این افراد اوقاتی از زبان عاشق شکست خورده یا مادر زجر دیده‌ای سخن می‌گویند؛ حتی زبان مرده‌ای درون قبری سرد می‌شوند.

گاهی نیز، حرف‌های دخترک کوچک خانه‌ای در شمال را می‌گویند؛ بی آنکه آن واقعیت را تجربه کرده‌باشند.

این، همان نقطه‌ی خاصی‌ست که هنرمندان را از افراد معمولی جدا می‌کند.

آنها به دیگران گوش می سپارند و احساساتشان را لمس می‌کنند، آنها را به اغوش کشیده و درک می‌کنند؛ سپس آن احساسات را نگارش می‌کنند و می‌سرایند یا حتی بر بوم بزرگ و برجسته‌ای، به تصویر می‌کشند.

پس صرفاً آثار هنرمندان می‌تواند اتفاقات شخصی‌شان نباشد، آنها می توانند دیگران را درک و به تصویر بکشند و در اثارشان با آنها همدردی کنند.

چه بسا که من و نوشته‌هایم از این قاعده جدا نیستیم؛ ولیکن اگر درک این مسئله برایتان دشوار است از خواندن و شنیدن این آثار دست بکشید.



تقدیم به همه‌ی گرفتاران آتش.
 
آخرین ویرایش:
عقب
بالا پایین