نتایح جستجو

  1. Noghre

    نظارت همراه رمان تقدیس تاریکی |ناظر Tiam.R

    سلام، لطفاً اگه تونستید دو پارت آخر رو بررسی کنید چون می‌خوام پارت جدید بزارم.
  2. Noghre

    پایان‌نقدوبررسی نقد دلنوشته زنگار آرزو | منتقد: Noghre

    درود به نویسنده‌ی عزیز، این نقد صرفا جهت کمک به ارتقای قلم و بهبود نوشته‌های شماست. -------------------------------------------------------------🤍 ۱ـ عنوان: زنگارِ آرزو. عنوان "زنگار آرزو" عنوان زیباییه که عمق معنای خوبی داره؛ خلاقانه‌ست و زنگار به‌عنوان استعاره برای نشون دادن این‌که آرزوها...
  3. Noghre

    نقد کاربر رمان تقدیس تاریکی | نقره زارع

    سلام ممنون از گفتن نکات و نقد درستتون. سلامت باشید آقا حسین🤍
  4. Noghre

    مشاوره مشاوره‌ی رمان تقدیس تاریکی

    همین جوری تیکه تیکه اعلام کردم که قیافش چه شکلیه دوست صمیمیش علیرضاعه کلا اردلان یه شخصیتی داره که به هیچ‌کس اعتماد نداره ولی از بین همه با علیرضا یکم صمیمی تره اونم بخاطر اینه علیرضا تو یه سری جاها خیلی کمک کرده بهش و این که راجب عشق ... پارت اخرمو بخون متوجه میشی چون از قبل با طرف اشناعه و...
  5. Noghre

    نقد کاربر رمان تقدیس تاریکی | نقره زارع

    درود به شما عزیزجان، خرسند که این رو می‌شنوم ممنون از شما ❤️
  6. Noghre

    چالش [ تمرین نویسندگی ]3️⃣

    وقتی چشم‌هایم از پشت شیشه‌ی پنجره به دوردست‌ها نگاه کرد، می‌دانستم که دیگر هیچ ستاره‌ای در آسمان شب، راه بازگشتی را نشان نخواهد داد. گویی او در سکوتی بی‌پایان محو شد؛ در جایی که حتی یادش هم نمی‌خواست به ذهن من بازگردد. در هر فصلی که گذشت، زمانی که صدای قطرهای باران در گوش می‌پیچید؛ من هنوز منتظر...
  7. Noghre

    چالش [تمرین نویسندگی]4️⃣

    هرچه زمان جلوتر می‌رفت، من می‌ماندم و کلی سوال بی‌جواب. هرچه زمان جلوتر می‌رفت؛ من در میانه‌ی بی‌پاسخی‌های خویش گرفتار بودم. چطور ممکن بود که روزی، تمام حقیقت در دست‌هایم نمایان شوند و روز بعد، همگی در مهی از تردید گم شوند؟ چرا سرنوشت مرا به این نقطه کشاند؟ به این مسیری که نه روزی خواسته بودمش...
  8. Noghre

    در حال تایپ رمان تقدیسِ تاریکی | نقره زارع

    فصل دوم: خاکسترِ آتش گرفته | پارت شانزدهم در میان طوفانی از افکار پراکنده، قدم‌هایش به‌طور ناخودآگاه به سمت خیابان حرکت می‌کردند. خانه با دیوارهایش که انگار نفسش را به تنگنا می‌کشاندند، دیگر جای مناسبی نبود که آرامشش را در آن‌جا به دست آورد. هزاران دغدغه هرکدام به نوبت به ذهنش هجوم می‌آوردند؛...
  9. Noghre

    نقد کاربر رمان تقدیس تاریکی | نقره زارع

    سلام عزیزم مچکرم از تعریفت اره اولش مشخص نیست چون خواستم بعدش مشخص بشه. -53-؟"_}
  10. Noghre

    در حال تایپ زخمی سرما | اثر ماهک

    •● به نام خالق شکوفه‌های شعرِ زندگی ●•°• ‌‌ نویسندگان گرامی صمیمانه از انتخاب «انجمن کافه نویسندگان» برای ارائه آثار ارزشمندتان متشکریم! ‌ پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و نحوه‌ی تایپ آثار ادبی در«انجمن کافه نویسندگان» با دقت مطالعه کنید. ‌‌‌ | قوانین تایپ داستانک | شما می‌توانید...
  11. Noghre

    نظارت همراه رمان تقدیس تاریکی |ناظر Tiam.R

    سلام پارت جدید گذاشتم فکر کنم خیلی مشکل داره نمی‌دونم چرا...
  12. Noghre

    در حال تایپ رمان تقدیسِ تاریکی | نقره زارع

    فصل دوم: خاکسترِ آتش گرفته | پارت پانزدهم بعدازظهر آسمان رنگی میان نارنجی و خاکستری داشت. اردلان به‌محض خروج از اداره‌ی آگاهی، درحالی‌که کلید ماشینش را بین انگشت‌هایش می‌چرخاند به‌طرف ماشین قدم برداشت. نفسی کشید شبیه کسی که می‌خواهد دود جمع‌ شده‌ی سینه‌اش را بیرون بدهد، اما هیچ‌چیز بیرون نرفت...
  13. Noghre

    نقد کاربر رمان تقدیس تاریکی | نقره زارع

    درود به شما عزیزجان... این‌که می‌بینم همچین تعریفی از قلمم شده خیلی منو خرسند کرده. امیدوارم بتونم تا آخرش همینطوری پیش برم و رضایت رو نگه دارم، مچکرم بابت تعریفتون. -53-؟"_}
  14. Noghre

    اطلاعیه اعلام نتایج تگ دهی | تالار ادبیات

    « به نام یزدان پاک🌱 » • • • تگ «شاخص» به دلنوشته‌ی در میان کوچه‌های تنهایی تعلق گرفت. موفق باشید. @Tiam.R
  15. Noghre

    نظارت همراه رمان تقدیس تاریکی |ناظر Tiam.R

    خیلی خب پس بریم Tea
  16. Noghre

    نظارت همراه رمان تقدیس تاریکی |ناظر Tiam.R

    اما اگه خوب نیست من این چند جمله رو . بهتون میگم و بعد شما انتخاب کنید کدومش بهتره و به ذهن خواننده فشار کمتری میاره. «قدم‌هایش انگار در امتداد سایه‌ای فرسوده برداشته می‌شد؛ سایه‌ای که نه پیشی می‌گرفت و نه عقب می‌ماند، فقط او را با خود می‌کشید. ذهنش نیز هم‌زمان با صدای‌ قدم‌هایش حرکت می‌کرد؛...
عقب
بالا پایین