نتایح جستجو

  1. E

    اطلاعیه درخواست تگ برای دلنوشته | تالار ادبیات

    درود نویسنده گرامی لطفا ابتدا برای دلنوشته‌ی خود درخواست نقد بدهید سپس پس از دریافت نقد درخواست جلد و زمانی که هردو مورد انجام شد میتوانید درخواست تگ بدهید. موفق باشید.
  2. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    گریه کردن کار خیلی سختی است. می‌ترسیدم که با سیلش بروم و غرق شوم.
  3. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    فاصلهٔ جغرافیایی تاثیر کمی روی دنیای درون‌مان دارد. بعضی چیزها به راحتی از یاد نمی‌روند.
  4. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    ما تمام اطلاعات را دربارهٔ خودمان به شکلی غیرارادی بروز می‌دهیم. با رنگ جوراب‌مان، نوع نشستن یا راه رفتن‌مان.
  5. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    توانایی‌مان در تحویل گرفتن خودمان مستقیماً به توانایی مادرمان در تحویل گرفتن‌مان بستگی دارد و اگر هرگز چنین چیزی را از طرف مادر خود تجربه نکرده باشیم، چه‌طور می‌توانیم آن را یاد بگیریم؟
  6. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    همین‌طور که از تپه بالا می‌رفتم، چشمانم پر از اشک شد. برای مادرم یا خودم و حتی آن فقیر بی‌خانمان گریه نمی‌کردم. برای همه گریه می‌کردم. همه جا پر از درد است و ما فقط چشم‌های‌مان را به روی‌شان می‌بندیم. واقعیت این است که همهٔ ما وحشت‌زده‌ایم و همدیگر را می‌ترسانیم.
  7. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    شخصیت ما در انزوا شکل نمی‌گیرد. بلکه از ارتباط با دیگران حاصل می‌شود. از طریق نیروهای دیده نشده و ازیادرفته‌ای به نام والدین
  8. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    هدف از درمان، اصلاح گذشته نیست. بلکه درمان بیمار را قادر می‌کند تا با گذشته‌اش روبه‌رو شود و آن را برای همیشه کنار بگذارد.
  9. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    آن‌قدر زیاد دوستش دارم که گاهی خودم را از یاد می‌برم.
  10. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    هیچ فردی شیطان به دنیا نمی‌آید
  11. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    عشق واقعی خیلی آرام و بی‌حرکت است. و اگر آن را زیاد از جنبهٔ هیجان‌انگیز نبینی، خسته‌کننده است. عشق، عمیق و خونسرد است. و البته پایدار.
  12. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    ترجیح می‌دهم که تنها باشم تا گیر آدم نامناسب بیفتم
  13. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    جنون قتل و جنون خودک*شی در لحظه متولد نمی‌شوند. منشأ آن‌ها به سرزمین پیش از حافظه، دوران کودکی، سوءاستفاده‌ها و بدرفتاری‌ها برمی‌گردد که در طول سال‌ها قدرت می‌گیرد و ناگهان منفجر می‌شود و اغلب هدفی نادرست را نشانه می‌گیرد
  14. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    تمام آرزوهایم به باد رفت... تمام رویاهایم خراب شد... هیچ چیز نماند.. هیچ چیز... حق با پدرم بود. من حق زندگی نداشتم. من... هیچ چیز نبودم. این همان کاری است که گابریل با من کرد. حقیقت این بود. من گابریل را نکشتم. او مرا کشت. من فقط ماشه را کشیدم.
  15. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    احساس وحشتناکی است. درد ناشی از دوست نداشته شدن.
  16. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    عشقی که صداقت نداشته باشد، اسمش عشق نیست
  17. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    متنفرم از این‌که او را ناراحت ببینم و با چشمان دلخور به من نگاه کند. متنفرم از این‌که باعث دردش شوم.
  18. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    «انتخاب معشوق خیلی شبیه انتخاب درمانگر است. باید از خودمان بپرسیم که آیا با من صادق است، به انتقادهایم گوش می‌دهد، به من اجازهٔ اشتباه می‌دهد و آیا وعده‌های غیرممکن می‌دهد یا نه؟»
  19. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    موسیقی این قدرت را دارد که سرسخت‌ترین افراد را رام کند.
  20. E

    معرفی بریده‌هایی از کتاب "بیمار خاموش"

    اگر نگاه می‌توانست کسی را بکشد، من مرده بودم.
عقب
بالا پایین