◀️ ساختن شخصیت
? #کارگاه_آموزشی
گاهی اوقات، پایهها تو خالیست و ما به شخصیتهای کلیشهای میرسیم؛ در بهترین حالت، تامل در شخصیت، عمیق و کاملا اصیل است.
ولی همه این شخصیتها بر مبنای تحقیق در جسم و روح بشر شکل میگیرند.
ساخت شخصیت را از کجا شروع کنیم؟
یکی از بهترین راهها تشخیص این نکته است که...
یه پدیدهای هست به اسم Revenge bedtime procrastination که مطمئنم همه تجربه کردیم. یعنی شبا با اینکه نیاز به خواب داریم و خستهایم، بازم دیر میخوابیم.
چون تو طول روز به دلیل کار و مشغله، وقت آزادی که واسه خودمون باشه نداشتیم پس خواب شب رو برای داشتن اون تایم آزاد قربانی میکنیم.
۴ – حضور در مکان هایی که اشخاص با موقعیت های گوناگون سنی، اجتماعی، شغلی، فرهنگی، جن*سی و …. در آن شرکت دارند. از قبیل مهمانی های خانوادگی، بازارهای سنتی و یا هفته گی و ……
داستان نویس جوان باید بکوشد تا از این ابزارها و عناصر در فهم و فراگیری گفت و گونویسی نهایت استفاده را ببرد. بعضی از داستان...
3⃣ انگیزه ای برای شروع اثر بعدی
[?] افرادی که در فرآیند مطالعه ی چندین کتاب گیر افتاده اند، به ندرت به سراغ کتاب های جدید می روند، چرا که به درستی فکر می کنند رها کردن کتاب های کامل خوانده نشده، کار چندان هوشمندانه ای نیست. اما چراغ سبز برای رفتن به سراغ کتاب بعدی زمانی روشن می شود که اثر قبلی...
۴. چند دیدگاه وجود دارد؟
گاهی اوقات یک داستان خوب بهتر است از طریق چندین زاویه دید بیان شود. مشاهده دنبالهای از حوادث از طریق شخصیتهای مختلف، خواننده را درگیر خود میکند. ویلیام فاکنر این کار را در رمانهای غیرخطی خود مانند "گوربهگور (جان که میدادم)" انجام میدهد. ساختار موازی همچنین به...
#نکته_نویسندگی ?
گفت و گو همان کارکردی را دارد که گفت و گوهای روزمرهی واقعی. ما حرف میزنیم، فکر میکنیم و عمل میکنیم. ما همهی این کارها را به طور ناخودآگاه انجام میدهیم. شما هم حتما دلتان میخواهد این طوری گفت و گوها را بنویسید، اما اگر هر لحظه نگران کارتان باشید، گفت و گوهایتان کاملا خشک و...
•••?••• خودم نویسندهای تازهکار هستم و اینها اشتباههایی هستند که بیشتر از بقیه مرتکب شدهام.
?|•• تحویل دادن به کارگزار یا پرسوجو برای او، قبل از اینکه کاملا آماده باشید.
?|•• پیشنویس اولیهی خود را به هیچ وجه و تکرار میکنم ابداً آن را به کارگزاری تحویل ندهید یا دنبال کارگزار نگردید...
دو فعل «است» و «هست».
معنی هرکدام چیست، کاربردش چیست، کجا باید استفاده شود
?|× پیش از همه باید گفت که هست، خود فعلی مستقل است، از مصدر هستن، به معنی وجود داشتن بنابراین به تنهایی قابل استفاده است. ولی است فقط یک رابطه است در جملات اسنادی و اسناد دادن چیزی به چیزی دیگر را نشان میدهد.
?|×...
×|?|× مرحله 4. یک پایان قوی بنویسید.
هیچ چیز برای یک خواننده ناامیدکنندهتر از یک روایت زیبا با یک پایان ضعیف نیست. ممکن است وسوسه شوید که هرطور شده داستان را تمام کنید، اما وسوسه نشوید!
از خود بپرسید: خواننده میخواهد این داستان چطور به پایان برسد؟ ترکیبی از آنچه برای شخصیتها واقعبینانه است و...
✂️• جوکهایی که از جایی خوندید، مخصوصا قدیمیهای اینترنتی رو نگید. احتمالش خیلی بالاست که خواننده هم اون رو خونده باشه.
✂️• ممکنه جوک فقط شما رو خنده بندازه و برای بقیه بیمزه باشه.
✂️• با توجه به فیلمها جوک نسازید. بین واژه و تصویر تفاوتهای خیلی زیادی هست.
????????
?|• یک طنزپرداز گفته...
?|•• سپر طرح به همون سپرهای خیالیای گفته میشه که شخصیتهای داستان رو محافظت میکنه.
?|•• مثلا توی داستان شخصیتها نه میمیرن نه آسیب جدی بهشون وارد میشه.
?|•• علتش اینه که داستان به شخصیت نیاز داره پس سپر اون میشه.
?|•• سپر طرح باعث میشه خواننده باور کنه شخصیت پیروز ماجراست و همین پایان رو...
☂|• برای داستانتون، بهخصوص فانتزینویسها، از موجودات متداول که همهی نویسندههای فانتزی استفاده میکنن شما میتونید استفاده نکنید و در عوضش، موجودات جدید خلق کنید.
?|• رنگ پوست موجودات شما میتونه به رنگ کفشتون باشه؛ اونا میتونن پوست آبی، بنفش و سرخ و غیره داشته باشن با چشمهای زرد که...
⚡️|× خطر
خواننده رو متوجه یه عالمه خطر کنید. اون کنجکاو میشه که بدونه بعدش چی میشه!
?|× بازگشت به گذشته
پس از اینکه داستان در زمان حال جا افتاد، به خاطرهای جذاب در گذشتهی شخصیت برگردید و خواننده رو توش بکشونید.
?|× چیزی غیرطبیعی
فقط یه روز عادی دیگهست... نه، نیست! چیزی که روال عادی زندگی...
بسم الله
سلامی گرم خدمت نویسندههای پر ذوق و فعال انجمن کافه نویسندگان
در این ساب قراره تاپیکهای گفتوگوی رمان توسط مدیر تالار ایجاد بشه و نویسنده و کاربران باهم تبادل نظر داشته باشن، تاپیک قراره یک گپ دوستانه و صمیمی باشه پس ازتون خواهش میکنم به نکات زیر توجه کنید.
از نوشتن نکات و...
بلای هجر تو تنها، همان برای من است
چه جرم رفت که یک عمر، این، جزای من است؟
من این که قیمتِ وصلِ تو را ندانستم
فراق، آنچه به من میکند، سزای من است
برای خاطرِ بیگانگان، نپرسد کاین
غریبِ از وطن آواره، آشنای من است
بریز خونم و اندیشه از حساب، مکن
به حشر، دیدنِ روی تو، خون بهای من است
#عارف_قزوینی