دانلود رمان

  1. حسام.ف

    در حال تایپ رمان ساقی | نویسنده حسام.ف

    عنوان: ساقی ژانر: اجتماعی نویسنده: حسام.ف ناظر: @Tiam.R خلاصه: «ساقی» داستان سقوط نیست. داستان آدم‌هایی‌ست که به مرزهای ناگفته‌ی وجدان و بقا می‌رسند. نه قهرمان‌اند، نه کاملاً مقصر. فقط انتخاب‌هایی کرده‌اند که حالا باید جوابش را پس بدهند. شاید به بازجو، شاید به فرزندشان، شاید به خودشان.
  2. I

    معرفی دانلود کتاب جین ایر| شارلوت برونته

    دانلود pdf رمان جین ایر اثر شارلوت برونته
  3. ابتـهاج

    برگزیده رمان مفیستوفل | نویسنده آتریسا اکبریان

    گویی روح شیطانی لانه کرده درون پارچه نخ‌کش شده دستمال، کنترل تن آنا را دست می‌گیرد. لبانش به خنده‌ای سرشار از شرارت از هم فاصله می‌گیرند و کهکشان بی‌ستاره و سیارک چشمانش، در بی‌احساسی مطلق غوطه‌ور می‌شود. دسته‌ای کوچک از موهای طلایی رنگش از زیر شال زرشکی رنگ و ساده‌ای که همان عصر بعد تعویض...
  4. ن

    دلنوشته [ نرگس صرافیان ]

    حالا که به‌حال خود رها شده‌ایم، حالا که جز خودمان کسی را نداریم؛ کاش بیشتر مراقب هم باشیم، کاش بیشتر حواسمان به خستگی‌‌های هم باشد به کم آوردن‌های هم، ضعف‌ها و طاقت نداشتن‌های هم‌. کاش تحمل کنیم این‌روزها و این محدودیت‌های ناگزیر را. تحمل کنیم؛ به‌خاطر هم. به‌خاطر دلخوشی‌ها و آرزوهای بر دل...
  5. L

    پرطرفدارترین رمان های ایرانی طبق نظر کاربران

    نام رمان: زوال اطلسی ها نویسنده: یاسمین منصوری ژانر: جنایی، عاشقانه خلاصه زوال اطلسی ها: گلاره دختر تنها و افسرده ای است که گذشته تاریکی دارد. آنقدر سیاه و زشت که سعی دارد فراموشش کند. زمان می گذرد و همان طور که می خواهد یک اتفاق، زندگیش را عوض می کند و باعث می شود فرشته نجات و مرد زندگیش را...
  6. S

    اتمام یافته رمان زندگی دو وجهی‌‌ (جلد اول) | سوما غفاری کاربر انجمن کافه نویسندگان

  7. دختر خوشگل انجمن

    در حال تایپ رمان کوتاه هویت خونین | KIAnaz

    ****** از رستوران بیرون آمدیم. افتاده راه می‌رفتم و بی‌حوصله اطرافم را نگاه می‌کردم. از کنار بستی فروشی رد می‌شدیم. نگاهی عمیق به بستنی‌ها انداختم و بیخیال به راهم ادامه دادم. صدای برایان حواسم را جمع‌تر کرد. - بستنی می‌خوری؟ نگاهش کردم و به نشانه‌ی نه سرم را تکان دادم. دیگر چیزی نگفت و به...
  8. HADIS.HPF

    منتخب رمان من دیابلو هستم | نویسنده hadis hpf

    هوا سرد بود و لرزی به تنم افتاده بود، دروغ چرا؟ من از ترس فرزان می‌لرزیدم! از این‌که اگه بفهمه با امیر دست به یکی کردم، با من چیکار می‌کنه؟ حس می‌کردم دچار اختلال آنهدونیا شدم، دیگه دیدن فرزان‌ تو این شرایط برعکس همیشه خوشحالم نمی‌کرد! دستی روی قبر فرشته کشیدم. - تو از اون بالا شاهدی، که اگه...
  9. K

    ✓ عکس بک گراندت رو بفرست✓

عقب
بالا پایین