او یک نویسنده داستان های علمی تخیلی بود که بعد فکری به سرش زد و گفت اینهمه داستان چه شده است همگی از خودم نبوده است از تخیلات خود داستان های ابر قهرمانی نوشت و ابر قهرمان اولی که نوشت ابر قهرمان اسکات بود اسم نویسنده هم اسکات بود
نام داستان کوتاه: نبضهای نیمهشب
نام نویسنده: مهسا ستوده
ژانرها: اجتماعی
خلاصه: نبضهای نیمهشب در بیمارستان، همزمان صدای امید و ناامیدیاند. در دل تاریکی و سکوت شب، هر تپش، گویی صدای زندگی است که به آرامی از میان دیوارهای سفید و سرد میگذرد. در این لحظات پر از انتظار، جایی میان خواب و بیداری،...
کمیک "همه چیز خوب است" (Everything Is OK) نوشته دبی تونگ، یک مجموعه کمیک است که به موضوع اضطراب و افسردگی میپردازد. این کمیک داستان صادقانه و امیدوارکنندهای از مبارزه با این مشکلات روانی را از دیدگاه دبی تونگ ارائه میدهد و با طنز و صداقت، چالشهای زندگی با این مشکلات و مسیر بهبودی را به...
این کتاب، داستان دختری به نام کُرالین را روایت میکند که پس از جستجوی ماجراجوییهای جدید، به دنیای موازی و تاریکی کشیده میشود. در این دنیای دیگر، کُرالین با نسخهای مرموز و شیطانی از والدین خود روبرو میشود که سعی دارند او را در این دنیای فریبنده و خطرناک گرفتار کنند. کُرالین باید با استفاده از...
یاران نون خامه ای وارد می شوند! نیت و دوستانش، در حالی که ضایع ترین نام در تاریخ لیگ بیس بال را یدک می کشند، می خواهند به همه ثابت کنند که اصلا هم شبیه نون خامه ای نیستند. اما این کار راحتی نیست. حریفان، آن ها را مسخره می کنند. روزنامه ی محلی، نام نیت را سه مرتبه اشتباه چاپ می کند و اکنون، در...
تصویر جدیدی از کمیک مارول نشان میدهد که استیچ ، این موجود پرانرژی و دردسرساز، به طرز شگفتانگیزی چکش افسانهای ثور را در اختیار دارد.
هیچکس نمیتواند تصور کند که موجودی مثل استیچ — آن آزمایش بیثبات و بازیگوش فیلمهای دیزنی — شایسته داشتن چکش افسانهای ثور باشد؛ اما مارول در اقدامی عجیب و...
جردن بنکس کلاسهفتمی در زندگیاش هیچچیزی را بیشتر از طراحی کردن دوست ندارد، ولی والدینش بهجای اینکه او را به هنرستان رویاهایش بفرستند، در یک مدرسهی خصوصی معروف ثبتنامش میکنند. جردن در میان تمام دانشآموزان پایهی هفتم، جزء معدود بچههای رنگینپوست است. او هر روزی را که در دبیرستان خصوصی...
نویسنده : ماهمنیر داستانپور
ژانر : ابر قهرمانی، فانتزی
قالب : کمیک ایرانی
خلاصه :
در جهانی که جادو حقیقت داشته باشد، هر چیزی ممکن است. اما بعضی جادوها آنقدر تاریکند که شاید بهتر باشد فراموش شوند… درست مثل جادوی سیاهی که روستای میدیا را در چنگال خود گرفته است. مردم روستا در برابر ظلمهای...
قیافهاش درهم شد، انگار داستان از همان قراری بود که حواس دهگانهی من بو برده بودند. خواست ل*ب بگشاید و چیزی بگوید که سد سخنش شدم.
- متاسفم اما من حتی ذرهای هم میلی به دیدن دامادی ندارم که شب خواستگاری حتی بخاطر احترام به طرف مقابلش هم نمیاد.
با سرعتی که تا به حال از خودم ندیده بودم به سمت پلهها...
خواب های آشفته ای میدید ، از بلندی پرت میشد ، در آب غرق میشد ، به ناگاه زیر پاهایش خالی میشد.
عرق کرده و نفس زنان از خواب بر می خیزید ، چشمانش از بی خوابی به رنگ خون شده بودند، میخواست فرار کند ، از خواب هایش اما
به کجا؟ مگر میشد ؟
میخواست داد بزند ولی صدایش در گلو خفه میشد .
به تنها چیزی که...