به نام همانی که لبخندش آغازگر عشق شد
نام دلنوشته: سیلاژ
نویسنده: مهدیس امیرخانی
ژانر: تراژدی، عاشقانه
بدایت:
شب است و تو نیز مانند همیشه نیستی. من پس از تو، در فراق تو، با عطرت عجین شدهام، میشود عطرت را از من مانند خودت نگیری؟
آخر یادم میآورد روزهای خوبم را، روزهایی که برای من بودهای!
تو را...
he and his friend
انجمن کافه نویسندکان
انجمن کافه نویسندگان مرجع اصلی تایپ دلنوشته
خط نستعلیق شکسته
خوشنویسی اسلامی
دلنوشتهدلنوشتهعاشقانهعاشقانه
کیاناز تربتی نژاد
گروه او و دوستانش
بعضی از نگاه ها
صدایِ قشنگی دارند
بدون کلامی
جویایِ حالت می شوند
بدون کلامی
" دوستت دارم " را می گویند،
بدون کلامی
آرامش و اطمینان را
به قلبت بر می گردانند
بعضی از نگاه ها
صدایِ قشنگی دارند
دُرست مانندِ نگاهِ تو ...
Lidiya
موضوع
دلنوشتهدلنوشتهعاشقانهعاشقانه
متن احساسی
متن عاشقانه و احساسی
متون و دلنوشته
من و تو
من و تو میشیم ما
اگر نمیخواستی مرا؛ پس چرا همچنان ماهیهای افکارم در اقیانوس خاطرت غوطهور میماند؟
مگر چه میشد که کنارت بنشینم و با هم قلوه سنگهای ریز و درشت کنار دستانمان را بر بدنهی دریا میزدیم؟ زیبا هم میشد. دنیا؛ دنیا حتی زیبا میشد با تصویر من در کنار تو... .
چمنها دستان گره خوردهی من و تو را کم...