تازه چه خبر

خوش آمدید به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان

برای دسترسی به تمام امکانات انجمن و مشاهده تمامی رمان ها ثبت نام کنید
عضویت
15/4/20
ارسال ها
5,203
امتیاز واکنش
24,950
امتیاز
218
محل سکونت
حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
انجمن کافه نویسندگان

همه لرزش دست و دلم از آن بود
که عشق
پناهی گردد ،
پروازی نه
گریزگاهی گردد
آی عشق، آی عشق
چهره ی آبی ات پیدا نیست

و خنکای مرهمی
بر شعله ی زخمی
نه شور شعله
بر سرمای درون
آی عشق، آی عشق
چهره ی سرخ ات پیدا نیست

غبار تیره ی تسکینی
بر حضور وهن
و دنج رهایی
بر گریز حضور
سیاهی
بر آرامش آبی
و سبزه ی برگچه
بر ارغوان
آی عشق، آی عشق
رنگ آشنایت پیدا نیست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عضویت
15/4/20
ارسال ها
5,203
امتیاز واکنش
24,950
امتیاز
218
محل سکونت
حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
انجمن کافه نویسندگان

تو را دوست می‌دارم
طرف ما شب نیست
صدا با سکوت آشتی نمی‌کند
کلمات انتظار می‌کشند
من با تو تنها نیستم
هیچ کس با هیچ‌ کس تنها نیست
شب از ستاره‌ها تنهاتر است…
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عضویت
15/4/20
ارسال ها
5,203
امتیاز واکنش
24,950
امتیاز
218
محل سکونت
حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
انجمن کافهونویسندگان

من ز دنیا، تو را برگزیدم
رنج بی حد بپایت کشیدم
تا شود سبز، باغ امیدم
جان ز تن رفت و نیرو ز پایم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عضویت
15/4/20
ارسال ها
5,203
امتیاز واکنش
24,950
امتیاز
218
محل سکونت
حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
انجمن کافه نوییندگان

بلبل من! نوای تو خواهم
عمر را در هوای تو خواهم
زندگی را برای تو خواهم
تو بپائی اگر من نپایم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عضویت
15/4/20
ارسال ها
5,203
امتیاز واکنش
24,950
امتیاز
218
محل سکونت
حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
انجمن کافه نویسندگان

روزی ما دوباره کبوتر های مان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود
بو*سه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری است
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل
افسانه یی ست
و قلب
برای زندگی بس است

روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی
روزی که آهنگ هر حرف
زندگی ست
تا من به خاطر آخرین شعر رنج جست و جوی قافیه نبرم.
روزی که هر ل*ب ترانه یی ست
تا کمترین سرود، بو*سه باشد

روزی که تو بیایی برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود.
روزی که ما دوباره برای کبوترهای مان دانه بریزیم . . .
و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی که دیگر نباشم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عضویت
15/4/20
ارسال ها
5,203
امتیاز واکنش
24,950
امتیاز
218
محل سکونت
حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
انجمن کافه نوسیندگان

امروز بیشتر از دیروز دوستت می‌دارم …
و فردا بیشتر از امروز!
و این ضعف من نیست قدرت توست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عضویت
15/4/20
ارسال ها
5,203
امتیاز واکنش
24,950
امتیاز
218
محل سکونت
حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
انجمن کافه نویسندگان

سادگیم را
یک رنگیم را
به پای حماقتم نگذار

انتخاب کرده ام که ساده باشم
و دیگران را دور نزنم

وگرنه دروغ گفتن
و بدبودن و آزار و فریب دیگران
آسان ترین کار دنیاست
بلد بودن نمی خواهد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عضویت
15/4/20
ارسال ها
5,203
امتیاز واکنش
24,950
امتیاز
218
محل سکونت
حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
انجمن کافه نویسندگان

چه جالب است
ناز را می کشیم
آه را می کشیم
انتظار را می کشیم
فریاد را می کشیم
درد را می کشیم
ولی بعد از این همه سال …
آنقدر نقاش خوبی نشده ایم که بتوانیم
دست بکشیم
از هر آنچه که آزارمان می دهد

******
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عضویت
15/4/20
ارسال ها
5,203
امتیاز واکنش
24,950
امتیاز
218
محل سکونت
حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
بالاﺧﺮﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ
ﺁﻥ ﺷﺐﻫﺎیی ﮐﻪ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ
ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺑﻤﺎﻧﻢ
ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ
ﻭ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﺕ
چقدﺭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﻫﺴﺘﻢ
انجمن کافه نویسندگان

بالاﺧﺮﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ
ﺁﻥ ﺷﺐﻫﺎیی ﮐﻪ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ
ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺑﻤﺎﻧﻢ
ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ
ﻭ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﺕ
چقدﺭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﻫﺴﺘﻢ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عضویت
15/4/20
ارسال ها
5,203
امتیاز واکنش
24,950
امتیاز
218
محل سکونت
حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
عشق


خاطره یی ست به انتظار حدوث و تجدد نشسته

چرا که آنان اکنون هردو خفته اند

در این سوی بستر

مردی

وزنی

در آنسوی

تند بادی بر درگاه و

تند باری بر بام

مردی و زنی خفته

ودر انتظار تکرار و حدوث

عشقی خسته
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عضویت
15/4/20
ارسال ها
5,203
امتیاز واکنش
24,950
امتیاز
218
محل سکونت
حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
من سرگذشت یاسم و امید


با سر گذشت خویش

می مردم از عطش

آبی نبود تا ل*ب خشکیده تر کنم

می خواستم به نیمه شب آتش

خورشید شعله زن بدر آمد چنان که من

گفتم دو دست را به دو چشمان سپر کنم

با سرگذشت خویش

من سرگذشت یاس و امیدم

احمد شاملو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

مُنجی

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
شاعر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
11/5/20
ارسال ها
6,576
امتیاز واکنش
15,516
امتیاز
218
محل سکونت
میان ستاره‌ای
?

بوی سیگار شدیدی آمد....

با خودم میگویم نکند باز پدر غمگین است...

نکند باز دلش ....

پله ها را دو به یک طی کردم! تا رسیدم بر بام!

پدرم را دیدم

زیر آوار غرورش مدفون...زیر ل*ب زمزمه داشت

که خدا عدل کجاست؟که چرا مزه فقر وسط سفره ماست و چراها و چرا های دگر....

دل من هم لرزید مثل زانوی پدر...دیدن این صحنه آنچنان دشوار بود که مرا شاعر کرد.....



? شاملو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

مُنجی

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
شاعر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
11/5/20
ارسال ها
6,576
امتیاز واکنش
15,516
امتیاز
218
محل سکونت
میان ستاره‌ای
هرچند من ندیده‌ام این کورِ بی‌خیال

این گنگِ شب که گیج و عبوس است

خود را به روشنِ سحر

نزدیک‌تر کند،



لیکن شنیده‌ام که شبِ تیره هرچه هست

آخر زتنگه‌هایِ سحرگه گذر کند…
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

هـور

مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
عضویت
1/8/20
ارسال ها
6,477
امتیاز واکنش
12,726
امتیاز
219

من به خوبی‌ها نگاه کردم
چرا که تو خوبی و این همه‌ی اقرارهاست، بزرگ‌ترین اقرارهاست،
تو لبخند زدی و من برخاستم...

?شاملو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

شکارچی

نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
عضویت
20/6/20
ارسال ها
2,055
امتیاز واکنش
3,800
امتیاز
148
سن
19
ری‌را... صدا می‌آید امشب
از پشتِ کاچ که بند آب
برقِ سیاه‌تابش تصویری از خر*اب
در چشم می‌کشاند
گویا کسی‌ست که می‌خواند...
اما صدای آدمی این نیست


#نیما_یوشیج
#احمد_شاملو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8