- Jul
- 3,528
- 676
- 158
صداهایی هنوز در ذهنم پژواکی عجیب دارند.
صداهایی که باورم نداشتند و من را تبدیل به ویرانهای از تبار شب کردند.
همیشه گفتهی مادرم را به یاد داشتم...
محلشان نده! هر چه میگویند، بگویند...
مادر اما نمیدانست نمیشود زخم خوب نشدنی قلب و درد ذهن را فراموش کرد.
صداهایی که باورم نداشتند و من را تبدیل به ویرانهای از تبار شب کردند.
همیشه گفتهی مادرم را به یاد داشتم...
محلشان نده! هر چه میگویند، بگویند...
مادر اما نمیدانست نمیشود زخم خوب نشدنی قلب و درد ذهن را فراموش کرد.
آخرین ویرایش توسط مدیر: