آن سالیوان، معلم ۲۰ ساله هلن که خود نابینا بود، در تاریخ سوم مارچ سال ۱۸۸۷ میلادی به خانه هلن نقل مکان کرد. وجود سالیوان در زندگی هلن به قدری تأثیرگذار بود که او بعدها این تاریخ را روز تولد روح خود نامید.
سالیوان بلافاصله بعد از آشنایی با هلن ۶ ساله، حروف کلمه عروسک را روی کف دست او هجی کرد و بعد یک عروسک به او هدیه داد. هلن آن زمان هنوز نمیدانست که هر شیء یا نامی خاص شناخته میشود.
هلن به تدریج نسبت به بازی با انگشتها روی کف دست علاقهمند شده بود، اما هنوز از هدف آن آگاهی نداشت تا اینکه یک روز سالیوان او را کنار شیر آب میبرد و یکی از دستهایش را زیر آب میگیرد. همزمان نیز روی کف دست دیگر هلن کلمه آب را هجی میکند. درست همان لحظه بود که هلن متوجه را*بطه بین هجی کردن حروف روی دست و دنیای اطراف خود میشود.