تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

خَندِه خآنـه عَمو اَزرآعـــیل

  • شروع کننده موضوع aliasghar
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 1,288
  • پاسخ ها 63

آیا این تایپک ادامه پیدا کند؟؟

  • بیشین سرجات ببینم اینا چیه گزاشتی؟چرتن ادامه نده

  • خوبه میشه باش را اومد ولی تلاشتو بکن...

  • عالیه آفرین بت..

  • عالی عالی عالی..ادامه بده


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
85
0
18
‏وارد خونمون شدم دیدم لامپا خاموشه
همه باهم شمع روشن کردن
داییمو دیدم سریع بغلش کردم
گفتم ؛ مرسییی دایی ، این همه راه واسه
تولدم اومدی ، نوکرتم بقرآن..
بعدش رفتم سمت بابام بغلش کردم گفتم ؛وااای پدر جان اصلا باور نمیشهههه
بابام گف :


احمق
این هندی بازیا چیه درمیاری ، برقا رفته
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
85
0
18
‏رفتم خواستگاری بابای دختره صداش زد گفت: پس این چایی چیشد؟




مادرم گفت حالا هولش نکنین عروسمونو.
گفت؛ نه بذارین زودتر بیاره،
پسرتون همه میوه هارو خورد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
85
0
18
244087_IMG_20181216_151115_217.jpg
قیافش شبیه تیپ زمستونی بعضی دختراست
مخصوصا پالتو خز دار با این کلاه نمیدونم اسمش چیه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
85
0
18
مردی خواست زن دوم دزدکی بگیرد.می ره صحبتهایش رو میکنه میگه روز جمعه میام برا عقد.زن اول میفهمه.مرد شب جمعه شامش رو میخوره و میگیره میخوابه .صبح پا میشه بهترین لباسش رو می‌پوشه.بهترین عطرش رو میزنه.خواست بره بیرون زنش بهش میگه کجا .میگه من میخوام برم نماز جمعه دیر میام .



زنش بهش میگه بیا بشین امروز دوشنبه است.من قرص خواب بهت دادم چهار روزه خوابیدی .اگه دوباره تکرار کنی.قرصی بهت میدم که وقتی پا شدی روز قیامته
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
85
0
18
‏تو نظر سنجی بالا شرکت کنید...

مامانم مریض شده بود کلی واسه عیادت کمپوت و آبمیوه آوردن. خیلی حال داد. قراره این آبمیوه‌ها که تموم شده ایندفه پای داداشمو بشکونیم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
85
0
18
245549_IMG_20181218_171846_637.jpg

اینو دیگه جاریش ببینه اول شوهرشو میکشه بعد خودش خودکشی میکنه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
85
0
18
اس ام اس عاشقانه یک مرد ایرانی به زنش:


میدونی فرق تو با فرشته چیه؟
فرقی ندارین فقط تو مهربون تری




پاسخ زن :
فرشته جونت ناراحت نشه اینجوری میگی .... نکبت . . .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
85
0
18
تو نظر سنجی بالا شرکت کنید...

روزی ملانصرالدین از بازار رد می‌شد كه دید عده ای برای خرید پرنده‌ی كوچكی سر و دست می‌شكنند و روی آن ده سكه‌ی طلا قیمت گذاشته‌اند.
ملا با خودش گفت مثل اینكه قیمت مرغ این روزها خیلی بالا رفته. سپس با عجله بوقلمون بزرگی گرفت و به بازار برد. دلالی بوقلمونِ ملا را خوب سبك سنگین كرد و روی آن ده سكه‌ی نقره قیمت گذاشت.
ملا خیلی ناراحت شد و گفت: مرغ به این خوش قد و قامتی ده سكه‌ی نقره و پرنده‌ای قد كبوتر ده سكه ی طلا؟
دلال گفت: آن پرنده‌ی كوچك طوطی خوش زبانی است كه مثل آدمیزاد می‌تواند یك ساعت پشت‌سر هم حرف بزند.



ملانصرالدین نگاهی انداخت به بوقلمون كه داشت در بغلش چرت می‌زد و گفت: اگر طوطی شما یك ساعت حرف می‌زند در عوض بوقلمون من دو ساعت تمام فكر می‌كند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
85
0
18
کیفیت آپارتمان سازی یه جوری شده که
یه بار با هندزفری آهنگ گوش میدادم، همسایمون زده به دیوار داداش قبلی رو یه بار دیگه پلی کن!








تو نظر سنجی بالا شرکت کنید...

یعنی میخواستیم کاغذ دیواری عوض کنیم، موقع کندنش چند بار یالله گفتم یه وقت معلوم نباشن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
85
0
18
تو نظرسنجی بالا شرکت کنید...
چرا دخترا وقتي ميخان مقنعشونو تنظيم کنن دهنشونو به شکل لوزي باز ميکنن!!؟؟










واقعن چرا؟!
هر کي علتشو ميدونه به ما هم بگه و خونواده اي رو از نگراني نجات بده!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا