?بسم الله النور?
?نقد شروع داستانک(OPENING) :
شروع یک داستانک بسیار مهم است و مخاطب در ابتدا تصمیم بر این میگیرد که داستانک را ادامه دهد یا خیر! در شروع داستانک ما با توصیف یک لبخند روبرو هستیم و آشنایی با راوی که مشکلاتی را متحمل شده. خب با شروع جدیدی روبرو نبودهایم و شروع هیجان انگیزی به استقبال خواننده نیامده. اما به هر حال شروع ملایم و زیبایی را شاهد بودیم.
?نقد نام داستانک :
نام خلاقانه بود و ایده جدیدی را به همراه داشت. اگر نام داستانک داداش بود احتمالا مخاطب کمی را به همراه داشت اما دال الف دال الف شین علاوه بر ارتباط مفهومی و معنایی با داستانک، خلاقیت نویسنده را نیز به نمایش گذاشته بود.
?نقد جلد داستانک:
ما با یک داستانک تراژدی_عاشقانه روبرو بودیم و جلد آنطور که انتظار میرفت نبود. جلد شاید عاشقانه خواهر و برادر را به ما نشان دهد اما تراژدی را خیر. بهتر بود نویسنده از عکسی با تم خاکستری یا تیره بهره گیرد.
?نقد از نظر علائم نگارشی :
به خوبی رعایت نشده بود. گاه جمله در انتها بدون هیچ علامتی رها میشد. از ویرگول و نقطه ویرگول هم به جا استفاده نشده بود. مثال:
ترسیدم [ ترسیدم و دوباره..../ ترسیدم، دوباره.....] دوباره دقیق مشغول برسی جایی شدم.
تا وقتی چیزی برامون دست نیافتنی باشه [،] هرکاری میکنیم تا به دستش بیاریم. [؛] ولی وقتی به دستش میاریم یا نزدیکش میشیم..... .
آمبولانس اومد [؛] تن پر از خون جگرگوشم رو برداشتن و بردن[.] هیچکی حواسش به من نبود.
....بلندی زدم [؛] مشتهام رو پر از خاک کردم [و] ریختم رو سرم [.] کارام دست خودم نبود [؛] تو حال خودم نبودم [.] گوشه به گوشهی قلبم میسوخت داداش جوون [خب اینجا جمله کمی نافهوم است] مردم نبود کنارم تموم وجودم داد میزدن اون رو میخواستن.[و همچنین اینجا]
شکسته نویسی بسیار دیده میشد:
کارا✖ کارها✔
آدما✖ آدمها✔
?نقد کشمکش داستان (CONFLICT) :
ما تا اواسط داستانک با هیچ کشمکشی روبرو نبودهایم و تنها آن هنگام که برادر درخترک تصادف کرد یک کشمکش ایجاد شد. بهتر بود که کمی به کشمکشهای داستانک بیشتر پرداخته میشد.
?نقد فضا سازی(Setting) :
ما در داستانک فضای محدودی داریم و نمیتوانیم فضا سازی غنیای را به نمایش مخاطب بگذاریم. فضاسازی به نسبت خوب بود؛ اما برای مثال در خواب فضاسازی بیشتر از حد تصور بود و نویسنده میتوانست از شدت آن بکاهد و مکانهای دیگر را خیلی محدود توصیف کند؛ مثل بیمارستان.
?نقد شخصیت پردازی(CHARACTERIZATION) :
ما با دو شخصیت اصلی روبرو بودیم؛ دخترک و برادرش. دخترک شخصیتی غمگین و ناامید را تداعی میکرد [البته در انتهای داستانک شخصیتش تغییر کرد و به فکر ساخت زندگی جدیدی بود] و برادرش نیز شخصیت استوار، مهربان، دلسوز و همدم. شخصیت پردازی خوب بود و نویسنده توانسته بود در این زمینه به درستی عمل کند.
?نقد دیالوگ(DIALOGUE) :
همانطور که گفتم داستانک فضای وسیعی را دارا نیست و دیالوگِ زیاد نقطه ضعف به حساب میآید. در داستانک مربوطه اما دیالوگها بسیار کم بودند و بهتر بود که نویسنده کمی بیشتر از دیالوگ استفاده کند.
?نقد زاویه ی دید (POINT OF View) :
زاویه دید اول شخص بود و از زبان دخترکی غمدیده و ناراحت روایت میشد. در داستانک بهتر است تغییر زاویه دید نداشته باشیم که نویسنده نیز این اشتباه را دنبال نکرده بود که خود یک امتیاز مثبت را به همراه دارد.
?نکات کلیدی برای نویسنده :
1_ علائم نگارشی را رعایت کنید.
2_ جلد را تغییر دهید.
3_ روی کمشکش داستانک تمرکز کرده و اقداماتی را در گرهها انجام دهید.
?نویسنده :
@ROwZ
? منتقد :
@حورا