تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

دین‌های ابراهیمی

May
13,949
20,889
238
Shz
وضعیت پروفایل
خودت شاید نمی‌دانی چه کردی با دلم اما، دل یک ادم سرسخت را بردی خدا قوت!
باشد.هرچند تردیدی در نقش آنان در حیات معنوی انسانهای آن روز نیست.هربرت جورج ولز در کتاب کلیات تاریخ، می‏نویسد:
در میان نویسندگان امروزی این فکر شیوع فراوان دارد که دستگاه کاهنان را ناپسند بنمایند و از کاهنان چنان سخن دادند که پنداری ایشان همه مردمی فریبکار و شیّاد بوده‏اند و از سادگی مردم سودجویی می‏کردند، اما براستی اینان تا زمانهای درازی تنها طبقه نویسنده و خواننده و دانشمند و متفکر حرفه‏ای جهان بودند.بیرون از پرستشگاه جهان پر بود از تاریکی نادانی.مردم به آنان اطمینان کامل داشتند و کاهنان نخستین فرمانروایان سومریان بودند. 1
پایبندی کاهنان به مراسم دینی، خود سبب بروز جنگهای خانمان سوزی می‏شد که بتدریج آنان را تضعیف می‏کرد و ضعف آنان مقدمه به قدرت رسیدن دولتمردان شد. دولتها از این مقطع به وجود آمدند و کم‏کم معابد و کاهنان را به کنترل خود درآوردند.منشأ ضعف کاهنان تنها در تعارض آنان نهفته نبود، رفتار و منش آنان همیشه با احکام دین سازگاری نداشت.ناسازگاری گفتار و کردار آنان، مردم را به اصل دین بدبین می‏کرد.در عصر ابراهیم و پیامبران متأخر یعنی موسی و عیسی، یکی از قدرتمندترین جناحهایی که با تعالیم و اصلاحات دینی آنان به مبارزه برمی‏خاست، کاهنان و متولیان دین بودند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
May
13,949
20,889
238
Shz
وضعیت پروفایل
خودت شاید نمی‌دانی چه کردی با دلم اما، دل یک ادم سرسخت را بردی خدا قوت!
پرستشگاهها و آیینهای نیایش
پس از توفان، شهرها بر گرداگرد معبدها ساخته شدند و به حیات خود ادامه دادند و این عمل سمبلی از محوریت پرستش و بندگی خدا در زندگی شهری انسان بود.پرستش معبود بی‏همتا و بی‏انباز، انسان پرستشگر را از تنگنای وجود مادی و بی‏مقدارش بیرون می‏راند و او را در عرصه بی‏عرض و طول ملکوت به جولان درمی‏آورد؛ملکوتی که کوچکترین شباهت و همانندی با عالم ملک نداشت و زشتی و پلشتی آن را در خود منعکس نمی‏ساخت، و از کینه و حسد و جنگ و خدعه و فساد در آن خبری نبود.ولی این 1.هربرت جورج ولز، کلیات تاریخ، ترجمه مسعود رجب‏نیا، ج 1، ص 266-262.را*بطه زلال و آسمانی برای ابلیس قدرت و شهوت و غفلت، پذیرفته نبود.زمانی نگذشت که پرستشگاههای دلتا از بتها انباشته شدند و صورت‏پرستان از سیرتها کناره گرفتند و دیده حسّ بر دیده دل غالب شد.کاهنان از میان اشراف برگزیده شدند و با جامه‏های فاخر و دلی فاجر، پرستشگاهها را به لوث وجود خود آلودند.تا مدتی رسم بر این بود که چون نوح که پس از بیرون آمدن از کشتی و آرامش توفان و نرمش طبیعت، به علامت انقیاد در برابر خدا، قربانی به قربانگاه برد، قربانی ذبح کنند، ولی چونان نوح نبی، نفس امّاره خود را به مذبح نمی‏بردند.آنان سعد و نحس ایام را مشخّص می‏کردند، به تقوم ایّام می‏پرداختند و کتابهای نیایش و سح رو جادو را حفاظت می‏نمودند و در بالاترین بخش معبد که ژی‏گونو 1 خوانده می‏شد، در دهلیزی که دور از نظر بود و در آن نقطه، جهان غیب و شهادت به هم گره می‏خرودند، به، نیایش می‏پرداختند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا