- Oct
- 360
- 115
- 63
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بودهر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خير حاجت هيچ استخاره نيست
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
آخرین ویرایش توسط مدیر:
با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بودهر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خير حاجت هيچ استخاره نيست
درد ما را نیست درمان الغیاثتا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
ثوابت باشد ای دارای خرمندرد ما را نیست درمان الغیاث
هجر ما را نیست پایان الغیاث
یاری اندر کس نمیبینم یاران را چ شدثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگاریاری اندر کس نمیبینم یاران را چ شد
دوستی کی اخر امد دوست داران را چه شد
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشقداروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار
مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست
ما قصه ی دل جز به بر یار نبردیمتا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدنما قصه ی دل جز به بر یار نبردیم
و ز یار شکایت سوی اغیار نبردیم
نفسی وجود دارم که تو را سجود آرممنم که شهره شهرم به عشق ورزيدن
منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باشنفسی وجود دارم که تو را سجود آرم
که سجود توست جانا دعوات مستجابم