به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

متون و دلنوشته [مَـــــــــردِ مَـــن♡]


I'm stay alive without you
But I don't live, OK?

‍‍دلبر من بدون توعم زنده میمونم...
اما زندگی نمیکنم خب!؟
 
آخرین ویرایش:

آرزویم برکه‌ای در گوشه‌ای از جنگل بودن است، تا هر شب ان‍‍عکاس چهره‌ات را همانند ماه درون خود پیدا کنم و لم*س کنم.
 
آخرین ویرایش:
چقدر من
دیدنت را دوست دارم.
در خواب
در غروب
در همیشه‌ی هر جا،
هر جایی که بتوان تو را دید،
صدا کرد و از ان‍‍عکاس نامت کیف کرد
چه ‌قدر من دیدن تو را دوست دارم....
 
آخرین ویرایش:
مردِ مغرور دوست داشتنی ام!
این زمستان،
این سوزِ دلچسب
و این هوای نوبرانه
تنها کنار تو با یک فنجان چای گرم میچسبد!
که بنشینیم کنار شومینه...
و از پشت پنجره هوای زمستان را تماشا کنیم...
تو برایم مولانا بخوانی
"ای که در باغ رخش ره بردی
گل تازه به زمستان بستان"
من وجودم لبریز شود از تو...
آسمان ذوق کند...
برف ببارد..
ما بو*سه بکاریم ..
و دنیا بالای سقفِ خانه ای
که آدم هایش ماییم
آهنگ عشق بنوازد
ما برقصیم ...
و یکی شویم
در آغو*ش هم!

-زهرامصلح
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عطــر تن تو

شــانه هاے تو

لم*س آرامش است

تمام احساسم برایت لبریز است و

دامنم عطر نجابت دارد وقتے

تمام واژه هاے مردانگی‍‍ت،

بوے وفـا میدهد..
 
آخرین ویرایش:
می‌دانید؛
مَرد که خوب باشد،
زن بی شک بهترین می‌شود...
باور کنید
مَرد، زن را می‌سازد
پشت هر مَرد موفق
زنی است
که خیالش از مردانگی مَردش
جمع است...
 
آخرین ویرایش:
نگه داشتن یک زن
بلد بودن می‌‌خواهد
یک زن از تمام مردانگی یک مرد
هیچ نمی خواهد
جز یک خیال راحت
که همانطور که هست
بی‌ هیچ توقع و پنهان کاری
دوستش بدارد ...
 
آخرین ویرایش:
مرد من !
من اگر جای تو پیمان می شکستم و با دیگری می رفتم
حال و روزت چگونه می شد؟

هی غریبه! تو نمی توانی در دلش جای باز کنی
من آنچنان او را عاشقم ، و آنچنان عشق در دیدگانم جاریست
که نمی تواند در آغوشم نگیرد .

او به من قول داده است که
آغوشش را به غیر از من به روی هیچکسی باز نکند .

عشق زنانه ام ، جادوی دستانم ، یادم ، خاطراتم
را دست کم نگیر .

من مـَـردم را آنچنان دوست دارم که عشقش را با معیارهای زمینی عوض نکرده ام
باور نمی کنم او مرا به جای تو انتخاب کرده باشد

برایش چنان عاشقانه ای خواهم ساخت
که دنیا از حسادت بسوزد

مرد من ! مرد ترانه ساز من !
تو به من بدهکاری
اما نه یک دنیا رویا
بلکه خودت را ، عشقت را
زندگی را دوباره به من ببخش مرد!...
 
آخرین ویرایش:
مردِ مغرورِ من!
خوشبختی یعنی ؛
جایِ درست ،
در زمانِ درست ،
پیشِ آدمِ درست !
یعنی درست همینجا،الان،در کنار تو...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مردِ مغرورِ من!
آنچنان ورد زبانم شده ای
جانانم
گویی یک آن نبرم نام تو
من میمیرم
گفته بودم که برایم ، به مصداق نفس
میمانی؟
نام تو ، جسم تو ، برای من حیاتی است
بگو میدانی؟
ف.ن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دانی جانِ مغرور من!؟
جان به جانت
بسته
است!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
[TABLE]
[TR]
[TD]مردهای زن‌های عاشق، خیلی هم خوبند...
دوست داشتنی و مهربان..
عاشق محبت واقعی...
گاهی وقتا مثل یه بچه از ته دل خوشحالند..
و گاهی مثل یک پیرمرد خسته...
اکثرشان تنهایی را تجربه کرده اند...
بیشترشان درد کشیده اند...
و اکثرا غمهایشانرا در وجودشان مخفی کرده اند..
خیلی از اشک ها را نگذاشته اند از چشمانشان بیرون بریزد..
مردها میروند قدم میزنند تا یادشان نرود که به جای گریه باید قدمهای محکم داشته باشند..
همانهای که اگر عاشق شوند ؛
برایتان شاملو می شوند ،و بیستون میکنند...
و تو بهشت را روی زمین خواهی داشت...
اری اینها مرد هستند...
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]فروغ فرخزاد[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مرد من از آن معدود مردانی است
که چشم هایش آیینه ی دلش است
که میشود دلهره ی کودکانه اش را
از ضربان قلبش و لرزش ل*ب ها و دستهایش حس کرد
مرد من از آن جمله مردانی است
که میشود تا آخر عمر مدهوش بو*سه های عاشقانه اش ماند
مرد من تمام من است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مردِ مغرورِ من!
این واژه ها چقدر حقیرند !
همیشه برای از تو نوشتن واژه کم میاورم !
تمام این شعرها بهانه اند
تنها میخواهم بگویم ؛
" دوستت دارم "
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مردِ مغرورِ من، هیچ وقت فراموش نکن که: لبخند من به تو یعنی «عاشقانه دوستت می‌دارم». آغو*ش من همیشه برای تو باز است. همیشه برای گوش دادن به حرف‌هایت آمادگی دارم. همیشه پشتیبانت هستم. می‌خواهم اوقاتم را در کنار تو باشم. من کاملا به تو اطمینان دارم و تو امین من هستی. در دنیا تو از هرکسی برایم مهم‌تر هستی. همیشه دوستت دارم چه به زبان بیاورم چه نیاورم. همین الان در فکر تو هستم. تو همیشه برای من شادی می‌آوری، بخصوص وقتی که لبخند بر ل*ب داری. من همیشه برای تو اینجا هستم و دلم برای تو تنگ است. هر وقت که احتیاج به درد دل داشتی روی من حساب کن. من هنوز در چشمانت گم شده هستم. تو در تمام ضربان‌های قلبم حضور داری.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هر زنی برای لبخند زدن در آینه باید مردی را داشته باشد که با شـانه‌ی انگشت‌هایش، گره دلتنگی موهای بلند زن‌را باز کند و بگوید که هرجور که باشی، زیبایی…
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مردِ مغرورِ من! دستت را که می‌گیرم، می‌دانم ناب‌تر از تو دست‌های تو دستی نیست !می‌دانم ماندنی‌تر از نگاه تو چشمی نیست. برای خنده‌هایم می‌خندی و برای گریه‌هایم شانه می‌شوی. می‌دانم برای راست گفتن مس*تی نمی‌خواهی؛پس همیشه در قلبم می‌مانی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مردِ مغرورِ من! دم چشم‌هایت گرم با آن دوستت دارم‌های عاشقانه‌شان. از زیر زبانت که نمی‌توان حرفی کشید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 0) دیدن جزئیات

عقب
بالا