تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

نقد کاربران نقد رمان اپیزود آخر | شکارچی کاربر انجمن کافه نویسندگان

  • شروع کننده موضوع شکارچی
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 1,851
  • پاسخ ها 47
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18

با سلام و عرض وقت بخیر.‌
اول از هر چیز خسته نباشید عرض می‌کنم خدمت نویسنده گرامی برای نوشتن این رمان جذاب و خواندنی!‌ حتم یه یقین است که رمانی زیبا و جذاب به قلم نویسنده گرامی خلق شده است.‌

عنوان رمان به نام " اپیزود آخر" بود که معنای واژه‌ی اپیزود یعنی "هرقسمت از یک فیلم کوتاه چند قسمتی کامل که با درونمایه یا مضمونی به دیگر قسمت‌ها متصل می‌شود، هرچند هر قسمت داستان متفاوتی داشته باشد."می‌شد گفت که معنای عنوان رمان هنوز با محتوا ارتباطی برقرار نکرده است که این موضوع طبیعی است،‌ زیرا که رمان تازه شروع شده است و هنوز در آغاز رمان هستیم؛‌ اما در نظرم بهتر هستش که یه نمایی از عنوان نیز در محتوا دیده شود تا خواننده بداند چرا نویسنده گرامی چنین عنوانی را برگزیده است.‌ عنوان رمان می‌توان گفت با ژانر‌های انتخابی نویسنده،‌ یعنی تراژدی و معمایی بهتر ارتباط برقرار می‌کند و اما با دیگر ژانر هنوز ارتباطی دیده نمی‌شود.‌ عنوان از ویژگی خوش آوایی برخوردار نبود و در واقعیت عنوان با کلمات انتخاب شده توسط نویسنده خوش آوایی خود را از دست داده است که این ایراد محسوب نمی‌گردد،‌ بلکه این ویژگی است که باعث جذب خواننده می‌شود و اگر نباشد نیز تاثیری نیز ندارد.‌

‌ تنها کلمات مشترک در عنوان "الف" است که شاید همین ارتباط کم باعث شود تا خواننده به سوی خواندن جذب شود.‌
می‌دانیم که عنوان بخش بسیار مهمی را برای جذب مخاطب به همراه دارد و این عنوان،‌ در واقعیت کنجکاوی خواننده را بر انگیخته می‌کند تا رمان را بخواند و این یک امتیاز مثبت برای رمان محسوب می‌گردد و اما از لحاظ جذابیت،‌ متاسفانه با استفاده از کلمه "آخر" که تکراری بودنش در عنوان‌های رمان دیگر دیده شده است،‌ شاید از آن کاسته باشد.‌

لذا عنوان،‌ عنوانی کنجکاو‌کننده و عالی برای رمان بود.
اول اینکه ممنونم بابت نقد ارزشمندتون
مورد بعدی دلیل انتخاب و مصمم بودن من بر عنوان "اپیزود آخر" دو دلیل منطق داشت.
مورد اول اینکه مربوط به یه دیالوگیه که کارکتر اصلی در پایان رمان می‌گه...
و مورد دوم با توجه به معناشه، اپیزود یعنی فصل، قسمت، مرحله و ... یک فیلم.
و این رمان بر اساس جلد اولش میشه، گفت اپیزود پایانی اون رمانه و یه جوری بر جلد دوم‌ بودن اون‌ رمان تاکید داره..
ژانر‌های انتخابی نویسنده در رمان به خوبی یافت می‌شد.‌ از نوع ژانر معمایی می‌توان گفت که به لحاظ ژانر‌های تراژدی و مافیایی کمتر دیده می‌شود.‌ در اصلیت ژانر معمایی بدین معنا است که معما و یا مسائلی غیر قابل حل،‌ در میان باشد تا شخصیت داستان یا رمان،‌ بتواند آن را تا پایان داستان حل کند؛‌ در رمان اما نشانه‌ای از این نوع ژانر به چشم نمی‌خورد به نظرم.‌
اما ماباقی ژانر‌ها،‌‌‌ تراژدی و مافیایی به خوبی دیده می‌شد و از نظرم می‌توان به نویسنده گرامی خسته نباشید گفت.‌

وجه معما گونه رمان در پی‌نوشت جلد اول ذکر شده، اینکه میخوایم‌ بفهمیم کل داستان بر اساس چیه، درواقع مینو دنبال حل اون معماهایه که مثل یک پازل بهم ریخته در اطراف رمان پخش شدند و در ادامه رمان به حل اونا می‌پردازیم.
از لحاظ شخصیت پردازی،‌‌‌ رمان از سطح پایینی برخوردار بود.‌ برای مثال شخصیت مینو،‌ هنوز برای خواننده از لحاظ ویژگی‌های باطنی و درونی،‌ گنگ محسوب می‌شود و خواننده نمی‌داند که نوع شخصیتی اون به چه صورت است.‌ و یا شخصیت مسعود و حامد نیز بدین صورت بود.‌ برای مثال از شخصیت مینو ما فقط از لحاظ زندگی اجتماعی سطح پایین او می‌دانیم و اینکه به نظر دختری سر سخت می‌رسد که این تنها برای شخصتی پردازی کافه نویسندگان کافی نیست.‌ زیرا که خواننده به اطلاعات دقیق‌تر و بیشتری نیز دارد تا شخصیت را بشناسد و بتواند به خوبی با او ارتباط برقرار کند.‌
شخصیت‌ها از ویژگی‌ ماندگاری برای به یاد ماندنی شدن در ذهن مخاطب برخوردار نبودند متأسفانه؛‌ اما راه حل ساده‌ای که برای این موضوع وجود دارد،‌ آن است که نویسنده گرامی می‌توانند ویژگی‌ های باطنی و شخصیتی خود را در کاغذ بنویسند و آن را در رمان " حال یا به‌ صورت غیرمستقیم یا مستقیم" برای خواننده شرح دهد.‌ زیرا که شخصیت‌پردازی از مهمترین نکات کافه نویسندگان است و حدود ۱۰۰٪ کافه نویسندگان را تشکیل می‌دهد!
ممنونم بابت اشاره‌ات حتما روی این‌یه مورد تلاشم رو میکنم.


زاویه‌دید یا از زبان مینو بیان می‌شد یا از سوم شخص جمع یا همان راوی.‌ این نوع زاویه‌دید و متأسفانه تغییری که مدام به سرعت انجام می‌شد، باعث شده بود که به‌ رمان صدمه بخورد.‌ گاهی نیز قلم از دستان نویسنده در می‌رفت و زاویه‌دید به دو صورت هم به صورت سوم شخص و اول شخص بیان می‌شد که می‌توان این نکته را در پست #6 به خوبی مشاهده کرد.‌
بهتر می‌بود اگر نویسنده گرامی بدین نکته دقت می‌کردند تا خواننده دچار گیجی و گمراهی نشوند،‌ در واقع پیشنهاد من به نویسنده با استعدادمان این است که یک نوع فقط زاویه دید برای رمان زیبای خود انتخاب کنند.‌

فکر میکنم رمان در حین ویرایش مطالعه کردین، چون چند روزیه در حال تغییر زاویه دید هستم. و تمرکزم رو فقط روی دانای کل قفل کردم، در هر حال ممنون بابت اشاره‌تون.
توصیفات رمان عالی بود و هیچ کم و کسری دیده نمی شد.‌ احساسات و ظواهر به خوبی و به طرز نو و جدید بیان می‌شد و می‌توان گفت که سبک جدیدی از قلم،‌ در این نوع از توصیفات به شدت دیده می‌شد که این خود یک امتیاز عالی و مثبت برای رمان بود.‌ تنها کمی باید بر روی توصیف حالات شخصیت‌ها کار شود.‌ حالت بدنی معنا است که ماقبل دیالوگ‌ها،‌ از لحاظ آن که شخصیت به چه صورت دیالوگ را بیان می‌کند استفاده می‌شود.‌ برای مثال با خشم،‌ با غم، با انزجار و... می توان گفت و استفاده کرد.

از علائم نگارشی می‌توان گفت به خوبی استفاده شده بود و اما بهتر می‌بود که اگر از کاما،‌ کمتر استفاده شود.

واژگانی جدید دیده می‌شد که این خود به نوبه‌ی سبک خوبی است و اما...‌ مشکلی که شاید ایجاب کند آن است که شاید خواننده معنای آن را نداند.‌ که راه حلی نیز برای این موضوع وجود دارد.‌ نویسنده گرامی می‌توانند در پایان هر پست،‌ اگر کلمه ای جدید و نویی در پست وجود داشت که خود نویسنده حدس می‌زند که شاید خواننده متوجه‌ی آن نشود،‌‌ در پایین پست معنای آن را بنویسند.‌ اینگونه هم خواننده با کلمات جدید آشنا می‌شود و هم نیز مشکل بر طرف می‌شود.‌
در بعضی از پاراگراف‌های رمان، کلمات‌های تکراری که شامل " برون" " اندرون" دیده می‌شد که مدام تکرار می‌شدند و این موضوع یک مشکل است.‌ بهتر است که نویسنده گرامی به نظرم تعداد واژگان این کلمات را کمتر کنند تا مشکل و خللی در رمان ایجاب نشود.‌

خسته نباشید عرض می‌کنم خدمت نویسنده خوب و گرامی برای نوشتن این رمان زیبا و جذاب،‌ امیدوار هستم از نقدم ناراحتی پیش نیامده باشد و توانسته باشم در راهوپیشرفت قلم ایشان کاری انجام داده باشم.‌
پایان. مشاهده پیوست 60158


"عضو تیم کتابخوان"
مچکرم بابت نقد ارشمندتون
حتما نکاتی که گفتین رو اصلاح می‌کنم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
سلام بر نویسنده‌ی زیبا و محترم؛
رمان اپیزود آخر واقعا بی‌نقص و زیبا بود، به قدری رمانتون من رو جذب کرد که من ترغیب شدم جلد اول رو هم بخونم، همه چی عالی بود توصیفات و کلمات و همچنین ژانر و خلاصه همه چی عالی بود خسته نباشید??
درود دوست عزیز
تشکرات بابت نظر ارزشمندتون و خوشحالم که اپیزود آخر بابت میلتون بوده‌
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سرپرست بازنشسته
مدیر بازنشسته
Jul
3,528
676
158
اول اینکه ممنونم بابت نقد ارزشمندتون
مورد بعدی دلیل انتخاب و مصمم بودن من بر عنوان "اپیزود آخر" دو دلیل منطق داشت.
مورد اول اینکه مربوط به یه دیالوگیه که کارکتر اصلی در پایان رمان می‌گه...
و مورد دوم با توجه به معناشه، اپیزود یعنی فصل، قسمت، مرحله و ... یک فیلم.
و این رمان بر اساس جلد اولش میشه، گفت اپیزود پایانی اون رمانه و یه جوری بر جلد دوم‌ بودن اون‌ رمان تاکید داره..

وجه معما گونه رمان در پی‌نوشت جلد اول ذکر شده، اینکه میخوایم‌ بفهمیم کل داستان بر اساس چیه، درواقع مینو دنبال حل اون معماهایه که مثل یک پازل بهم ریخته در اطراف رمان پخش شدند و در ادامه رمان به حل اونا می‌پردازیم.

ممنونم بابت اشاره‌ات حتما روی این‌یه مورد تلاشم رو میکنم.


فکر میکنم رمان در حین ویرایش مطالعه کردین، چون چند روزیه در حال تغییر زاویه دید هستم. و تمرکزم رو فقط روی دانای کل قفل کردم، در هر حال ممنون بابت اشاره‌تون.

مچکرم بابت نقد ارشمندتون
حتما نکاتی که گفتین رو اصلاح می‌کنم.
خواهش می‌کنم،‌‌ امیدوارم مفید بوده باشه.‌ :besos:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Nov
2,887
4,994
149
وضعیت پروفایل
آۿــآې مـڔڈمـ ډڹــێا، بــشڼۊيـڋ پــڗؤإك مــڕآ!! ڨلب مڕا دڒ ڄڛـم ۿأێڜ زڼډآنې ڪۯډ ۉ بڔڊ،ڀښ بىٵۈريد ڨڵب مڔٳ...
سلام به نویسنده‌ی عزیز
خسته نباشید میگم بهتون بابت رمان اپیزود آخر...
رمان، بسیار زیبا و همچنین دارای قوت قلم بالایی هست. احساسات به خوبی منتقل میشد و شخصیت ها و مکان‌های موجود در رمان به خوبی توصیف شده بودند و ادبیات زیبایی که در رمان استفاده شده بود جلوه‌ی خاصی به رمان می‌داد.
قلمتان مانا?
"عضو تیم کتاب خوان"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیرتالارویرایش+طراح آزمایشی وبتون
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
مدرس انجمن
ناظر رمان
منتقد انجمن
ویراستار انجمن
کپیست انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
3,144
21,232
218
یــه رویــــ?ــــای دور ... ?☝?
وضعیت پروفایل
زِندونی تو سِلولِ جِسم ..??✌?
سلام وخسته نباشید به نویسنده عزیز

رمانی متفاوت و جذاب که ترغیبی ناخواسته در خواننده به وجود میاره برای ادامه دادن و فهمیدم گذشته مینو

شخصیت پردازی و زاویه دید ضعف قلم شما هست که با برطرف شدن ان رمانی بی نقصد خواهد شد

موفق باشید:aiwan_light_heart::aiwan_light_give_rose:

"عضو تیم کتاب خوان"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
سلام به نویسنده‌ی عزیز
خسته نباشید میگم بهتون بابت رمان اپیزود آخر...
رمان، بسیار زیبا و همچنین دارای قوت قلم بالایی هست. احساسات به خوبی منتقل میشد و شخصیت ها و مکان‌های موجود در رمان به خوبی توصیف شده بودند و ادبیات زیبایی که در رمان استفاده شده بود جلوه‌ی خاصی به رمان می‌داد.
قلمتان مانا?
"عضو تیم کتاب خوان"
سلام دوست عزیز
خوشحالم که اپیزود آخر به دلتون نشسته و بابت نظرتون سپاس‌مندم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
سلام وخسته نباشید به نویسنده عزیز

رمانی متفاوت و جذاب که ترغیبی ناخواسته در خواننده به وجود میاره برای ادامه دادن و فهمیدم گذشته مینو

شخصیت پردازی و زاویه دید ضعف قلم شما هست که با برطرف شدن ان رمانی بی نقصد خواهد شد

موفق باشید:aiwan_light_heart::aiwan_light_give_rose:

"عضو تیم کتاب خوان"
درود دوست عزیز،
متشکرم بابت نقد زیباتون،
حقیقتا در حال ویرایش رمان هستم و تقریبا نصف رمان زاویه دیدش رو یکدست کردم، نصف دیگش درحال ویرایشه که به زودی تمام خواهد شد.
برای شخصیت‌پردازی کارکتر‌های اصلی اصولا جلد اول رو در پی‌نوشت ذکر کردم که مقدمه رمان هست و توی اون تمامی کارکتر‌ها معرفی شدن، افرادی مثل دایان، دانش، مرجان، محمد، صدرا، بابک، فربد و ...
تشکرات
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jul
90
494
83
مازندران
وضعیت پروفایل
موفقیت در دستان من است جای دیگر دنبالش نگردم.
سلام نسترن جان، خسته نباشی. معلوم بود که وقت زیادی برای نوشتنِ این اثر زیبا گذاشتی، حقیقتش دلم برای مینو خیلی سوخت. اما شجاعانه جلو رفت.
مدل نگارشت با اینکه تو فضای امروز با کلمات بسیار ادبی، قدیمی محسوب میشه اما زیبا و سیّالِ. من خوشم اومد، چون دیالوگهات مختصر و مفید بوده و جریان داستانت حوصله سر بر نبود. قشنگ نوشتی، فقط گاهی اوقات زیاد توضیح میدادی که خب انشاالله در کارهای دیگه ات بهتر و بهتر خواهی شد.
موفق و سالم باشی عزیزم. :aiwan_light_heart:
"عضو تیم کتابخوان"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Apr
92
353
53
20
سلام نسترن جان خسته نباشی عزیزم.
رمانت رو خوندم. اول از همه سبک نوشتنت عالیه جوری که واقعا سواد بالات رو میرسونه.
مورد بعدی سیر رمان عالی بود توصیفات حرف نداشت طوری بود که خواننده کاملا میتونست خودش رو تویی محیط فرض کنه ولی توصیفات بیش حد باعث میشه که باور پذیری یکم پایین بیاد مثلا اینکه دو سال پیش مینو وضعیت کوچه رو به طور کامل و با جزییات زیاد توصیف کرده، یکم باعث میشه که باور پذیری پایین بیاد نکته دوم این هست که تمام پارت‌ها توصیفات خیلی عالیه بود ولی پا*رتی که حامد تصادف میکنه یا مراسم مرگش خیلی سریع گفته شد و من به شخص اصلا با اون قسمت ارتباط برقرار نکردم تازه گیج هم شدم که اون بچه کی بود، مرجان کی بوده.
نقطه‌ای ضعفی که دیده میشد در مورد توصیفات چهره بود که به نظرم جای کار بیشتری هست.
نکته‌ای که باعث شده رمانت خیلی جذاب باشه این بود که پارت اول رمانت رو جوری انتخاب کردی که خواننده ترغیب بشه به خوندن و بدون اینکه بفهمه چقدر گذشته با اشتیاق به خوندن ادامه و این به خاطر اینه که تو هر پا*رتی یک قسمت معما گونه قرار داره که باعث میشه برای پیدا کردن جواب ادامه به خوندن بکنی.
قلمت مانا 977.gif
(عضو تیم کتاب‌خوان)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
1,593
200
133
Urmia
سلام خدمت نویسنده ی عزیز
رمان بسیار خوبی نوشتی و سبک نوشتنت من رو تحت تاثیر قرار داده
سبکت یه جورایی قدیمی هست و کمتر کسی ازش استفاده می کنه
ژانر رمان خوب بود و توصیفات و فضا سازی هم عالی به طوریکه من تو رمان غرق شدم ممنون بابت رمان خوبت
موفق باشی
عضو تیم کتاب خوانی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا