تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

نقد کاربران نقد رمان توکیو | حدیث و فاطیما

  • شروع کننده موضوع شکارچی
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 776
  • پاسخ ها 16
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Nov
2,887
4,994
149
وضعیت پروفایل
آۿــآې مـڔڈمـ ډڹــێا، بــشڼۊيـڋ پــڗؤإك مــڕآ!! ڨلب مڕا دڒ ڄڛـم ۿأێڜ زڼډآنې ڪۯډ ۉ بڔڊ،ڀښ بىٵۈريد ڨڵب مڔٳ...
سلام و خسته نباشید خدمت نویسنده عزیز.
رمان توکیو، رمان جالب و جذابی هست و معمای موجود در رمان مخاطب رو وادار میکنه که تا حل شدن معما به خواندن رمان ادامه بده.
جلد رمان تناسب لازم با محتوای رمان رو داره و تقریبا همه فضاهای رمان رو در خودش جای داده.
رمان آغاز خوبی داشت و هرچه بیشتر پیش میرفت جالب و هیجان انگیزتر میشد.
ایده و شخصیت های رمان برای من به شخصه نو و جدید بود و شخصیت ها به خوبی توصیف شده بودند.
عضو تیم کتاب‌خوان.
 
آخرین ویرایش:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
1,593
200
133
Urmia
سلام خدمت نویسندگان عزیز
خسته نباشید
رمان بسیار عالی نوشتید
متن رمان دارای یک پارچگی هست به طوری که خواننده متوجه دو نویسنده بودن نمیشه استفاده از اکثر ژانر ها به خصوص معمایی و پلیسی و ترسناک باعث جذابیت رمان شده به طوری که خواننده با خوندن هر خط از رمان منتظر یک اتفاق هیجان انگیز و شوک است
استفاده دقیق فضا سازی و زبان و آدرس ها نشون دهنده ی مطلع بودن نویسندگان و تسلط آن هاست
الینا
تیم کتاب خوان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
1,007
2,174
133
کنج‌اتاق‌:)
سلام به نویسنده های گشنگم??
رمان تون عالی بود
من رمان های ترسناک و معمایی رو خیلی دوست دارم؛ همین علاقم باعث شد ک جذب بشم.
اسم جوری انتخاب شده که آدمو به خوندن رمان دعوت یا جذب می‌کنه.
خیلی روان و ساده نوشته شده.
این نقطه شدنه نیم‌خط‌ها مشکل هممونه.
توی علائم نگارشی خیلی دقت شده و این خودش یه کمکیه برای ما ویراستار‌ها.?❤
در کل رمان خیلی عالی ای بود?

•°•|عضو کتابخوانی انجمن کافه نویسندگان|•°•​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته + نویسنده رمان
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jul
1,776
110
148
وضعیت پروفایل
???? ?̈???? ????? ?????????
سلام نویسنده‌‌های عزیز?
رمانتون عالی بود، فضا سازی هاتون رو خیلی دوست داشتم، بوی هلو رو واقعا با جون و دل حس کردم، جلد رمان واقعا با داستان همخونی داره، اوایل داستان مخاطب رو خیلی حرفه‌ای گیر می‌اندازه و رفته رفته اون ژانر جنایی آدم رو جذب می‌کنه، فقط شروع رمان که آکینا داشت فرار می‌کرد حسی نداشتم از خودم پرسیدم ترسیده؟ از چی، از کی، اما رفته رفته که فهمیدم حافظه‌اش رو از دست داده ترغیب شدم به خوندن؛ اما شاید اگر نویسنده رمان کس دیگری جز شما بود همون اول خوندن رمان رو متوقف می‌کردم. و در آخر بگم در کل عالی و درجه یک، موفق باشید?
 
آخرین ویرایش:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jul
5,222
2,237
238
وقت بخیر.

رمان توکیو با وجود تک کلمه بودنش جذابیت خودش رو داره و خب قطعا وقتی کسی این اسم به گوشش نخورده ترغیب میشه تا موضوع رمان و بفهمه و این متفاوت بودن رمان رو نشون میده.
شروع رمان به صورتی بود که برای خواننده ابهام ایجاد می‌کرد تا بفهمه چرا شخصیت دختر ابتدا توی توکیوئه؟ چرا با اون سر و وضع توی خیابونای اونجا نشسته.
و بعد کمک رسانی کشیش و پناه دادن بهش. وقتی که با سرمه آشنا میشه و معلوم میشه که شخصیت اصلی ایرانیه!
کیفیت و تصویر مناسب بود و تصویر دختری بود که طرح چهره‌ش و چشماش به آسیایی‌ها می‌خورد و همچنین با عنوان هم‌خوانی داره. منظور از تکست جلد "من می‌دونستم توی چاه میوفتم اما انتظار نداشتم تو هلم بدی" می‌تونه اشاره به کسایی داشته باشه که هیوا بهشون اعتماد داشت اما اونا باعث فلاکت شخصیت دختر شدن و توی یه قسمت از بی‌هویتی مثل دیدن فیلمایی که نمی‌دونست کی اونارو ظبط کرده نقش داشته باشن.
ایده‌ی رمان خاص بود، با اینکه از دست دادن خاطره یا فراموشی توی رمانا زیاد دیده میشه اما این رمان تنها روی فراموشی هیوا کار نکرده و سوالایی توی ذهن خواننده بوجود آورده که باعث میشه بخونه تا بفهمه عاقبت شخصیتا چی میشه.
استفاده از لحن محاوره‌ای برای رمان انتخاب درستی بوده و نویسنده بافت متن روی با ادبی و محاوره‌ای ادغام نکرده!
به حالتای کارکترا زیاد پرداخته می‌شد و احساسات خشم، ترس و... رو به خوبی نوشته شده بود و توصیف نیمه‌ی چهره از بین رفتش به طوری بود که هرکسی با خوندن توصیفات چهره‌ی هیوا رو توی ذهنش می‌تونه تجسم کنه.

"كاش زندگی هم حالت پرواز داشت،
واسه هر چند مدتی که می‌خواستی اون دکمه رو فشار می‌دادی و هر وقت هم دلت می‌خواست باز به دنیات برمی‌گشتی یا منتظر می‌موندی ببینی اصلاً کسی به یادت هست و تو رو از حالت پرواز بیرون میاره و اون دکمه رو فشار میده یا نه؟"
من به شخصه از این متنی که نوشته شده بود لذ*ت بردم...
قلمتان مانا??
°•تیم کتابخوانی•°
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Jun
7,636
4,128
213
کرج
با سلام
نویسندگان عزیز حدیث و فاطمه جان خسته نباشید.❤

رمان توکیو به نظرم خاصه و من هیچ کلیشه یا اشکالی توش ندیدم
جلد خیلی خفن و جذابی داره
و ادم رو به سمت خودش جذب میکنه.
شخصیت های رمان به خوبی مشخص شده
تو رمان توکیو به خوبی میشه احساس شخصیت هارو درک کرد و فهمید
و من بی صبرانه منتظر خوندن ادامش هستم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
739
425
103
کیهان
توکیو

شروع داستان درباره‌ کارکتر اصلی رمان است که از بازاری شلوغ سر در می‌آورد و با دیدن تصویر چهره‌ی سوخته خود بر روی شیشه وحشت زده به گوشه‌ای پناه می‌برد. پس از مدتی که همه چیز طبق روال قبل آرام می‌شود با راهبی که سعی در کمک کردنش دارد مواجه می‌شود. ورود او به معبد و آشنایی او با سرمه مرتبط با یک کیف قفل است. او هویت‌اش را فراموش کرده و آن را به طور کامل به یاد نمی‌آورد. رمان در ابتدا به خوبی شروع شده و از کلیشه به دور است تنها سوالی که برای خواننده پیش می‌آید وجود ناگهانی راهبی است که فارسی بلد است. شروع رمان همراه با تعلقی است که خواننده را برای خواندن ترغیب می‌کند. علائم نگارشی در مواردی از رمان به درستی رعایت نشده بود و پیشنهاد می‌شود یک مطالعه بر رمان داشته باشید. عنوان توکیو در نظرم با ژانرها هم‌خوانی دارد ولی به طور زیاد باعث جذب خواننده نمی‌شود‌. واژه‌ی توکیو در واقع نام پایتخت کشور ژاپن است و می‌شود بر اساس عنوان این حدس را زد که اتفاقات مربوط به این شهر است. جلد اثر نمایانگر دختری است که توسط یک اژدها محاصره شده است اژدهایی که سعی در بلعیدن ذره ذره وجود او دارد، کیفیت اثر و ترکیب رنگ و فونت نام در جلد با تصویر هم‌خوانی دارد و جمله‌ی جلد با اثر به طور کامل مرتبط است. از جلد و جمله اثر می‌توان به معمایی بودن اثر پی برد. نگارش در رمان به خوبی عواطف و احساسات گنجانده شده در اثر را به خواننده می‌رساند و شخصیت پردازی کارکترها در رمان همراه با باورپذیری قوی وجود دارد. ایده کلیشه‌ای نیست و خواننده را برای ادامه‌ی رمان ترغیب می‌کند.

به عنوان یک خواننده از اثرتون خیلی خوشم اومد و مطمئنم که در آینده‌ رمان‌های بسیار زیباتری خواهید نوشت و به گفته خودم از این دیالوگ در اثرتون خیلی خوشم اومد(پرنده‌ها اونقدر زمین می‌خورند تا بالاخره یاد می‌گیرند پرواز کنند. آدم‌ها زمین می‌خورند ولی بعدش یاد می‌گیرند بقیه رو هم زمین بزنند.)
موفق باشید با آرزوی بهترین‌ها نویسندگان خوش قلم♥️?
•تیم کتابخوان
 
آخرین ویرایش:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا