با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
با سلام و عرض وقت بخیری
نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان و داستاننویسی نقد گردیده است.
?منتقد اثر شما: @MeliCa Kakou
* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!
* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.
* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بیتوجه باشید، دیگر هیچ نقدی از شما پذیرفته نخواهد شد.
با توجه به اینکه نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگدهی و سطحبندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید. ?تاپیک جامع شکایات و پیشنهادات تالار نقد
نام رمان: توکیو
نویسندگان: حدیث پورحسن، فاطمه یوسفی
ژانر: جنایی، معمایی
خلاصه:
آدمها معمولاً علاقهی چندانی به ریاضی ندارند، اما اکثرشون را*بطهی صفر و اعداد رو میدونند. اون آدم هم توی زندگی من مثل صفر بود!
وقتی توی وجودم ضرب شد، یه جورایی شبیه به پایان من بود، توی چنین شرایطی فرقی نمیکنه که بزرگ باشی یا کوچیک وقتی ضرب بشی، همهی زندگیت نابود میشه و کاخی که برای خودت ساخته بودی ذره ذره فرو میریزه و کاری از دست تو بر نمیاد... . برای مطالعه رمان کلیک کنید!
بسمتعالی نقد رمان "توکیو"
منتقد "MeliCa Kakou"
نوع نقد "نقد اولیه شورا"
تاریخ تحویل "۲۴ مهر ۱۴۰۰"
?ارکانهای اولیه نقد?
۱. عنوان رمان
توکیو تا حدودی انتخاب مناسبی برای این اثر میباشد. این واژه، از اندازهی خوبی برخوردار است اما چیزی که در اینجا مشکل است این است که چرا واژهی انتخابی به ژانرها نمیخورد؟ نقطهی ضعف دیگری که در بخش عنوان است این است که این اسم تا حدودی کلیشه میباشد؛ مثل:
تولد در توکیو، کتاب داستان توکیو اثر جمعی از نویسندگان که توسط (یاسوجیرو اوزو) ساخته شده و اثر حال و هوای عجیب توکیو. با اینکه فقط اثر تولد در توکیو توسط نویسندهای ایرانی نوشته شده اما رمان به طبق گفتهی نویسندگان طبق لوکیشن نام گذاری شده است.
۲. ژانر رمان:
ژانرها به درستی انتخاب شده است. اما بهتر بود ژانر معمایی در اولین ژانر قرار گیرد، زیرا از بدو شروع رمان این ژانر همراه بوده است و نقش بیشری را در حال و هوای رمان ایفا کرده.
فضای جنایت انگیز و معمایی داستان صدق انتخاب درست ژانر را تایید کرده؛ هرچند که این دو ژانر، بر اساس شرایط مسابقه قرار داده شده است.
۳. خلاصه رمان:
خلاصه جزو اساسیترین بخش نوشتن و رمان میباشد که خواننده را راهنمایی میکند که قرار است چه اثری را با چه موضوعی بخواند؛ اما مهمترین قسمت آن این است که خواننده مشتاق به خواندن شود. حال سوالی که پیش میآید این است:
- خلاصهی نوشته شده، مربوط به ژانر عاشقانه است. نه معمایی و جنایی، پس چرا اینگونه نوشته شده؟!
هرچند که این قسمت شبیه به یک مقدمه است اما جذابیت خاصی را برای خواننده به چالش کشیده شده.
خیلی وقت است که دگر مقدمه، بهتر است بگویم خلاصهای به این صورت نوشته نمیشود و کلیشه شده است این جزو نقاط ضعف اثر است و دیگر نقطهی ضعف این خلاصه است که چندان کنجکاویای برای خواننده به وجود نمیآورد. نبود تعلیق کافی جذابیت خلاصه را کاسته است.
۴. جلد رمان:
جلد رمان تنها نشان دهندهی دختریست که با رنگ قرمز ترکیب جالبی را ساخته. میتوان رنگ قرمز را به ژانر جنایی ربط داد. جملهی کوتاه در وکتور جلد، نمایانگر ژانر معماییست و نقطهی قوت این است و چیزی که شاید چندان مشخص نباشد کیفیت جلد است. این قسمت برای فردی که تنها خوانندهی اثر است چندان مهم نیست اما با کمی درشت کردن تصویر، توسط فردی حرفهای کمی افت کیفیت دیده میشود.
۵. مقدمه: مقدمهای برای اثر ثبت نشده.
?ساختمان کلی رمان?
۱. شروع رمان:
شروع رمان، شروعی نسبتأ نو را به همراه داشت. دختری که با فراموشی و سوختگیشدید بدنش چشمانش را باز میکند و سرگردان متوجه جای غریب غریب نا آشنایی میشود که با دستگیری از طریق اینترپل متوجه میشویم در گذشتهی او چیزی جولان میدهد که خودش هم بهخاطر ندارد. نکتهی مهم این است که از این قسمت کاملا سریع گذشت کرده و وارد میانهی داستان شدهاند و این را هم میتوان پای ضعف قرار داد. در پایان شروع رمان و ورود به میانهی آن شوکی را احساس میکنیم که باعث میشود جذابیت خاصی را به داستان بدهد. اما این سیر نسبتأ سریع باعث میشود هضم اتفاقات برای خواننده سخت شود.
۲. میانه رمان:
زمانی که توسط پلیس اینترپل دستگیر میشود، میانهی رمان شروع شده و داستان به اوج خود میرسد و این سوال برای خواننده پیش میآید:
- در گذشتهی او چه اتفاقی افتاده که پلیس اینترپل به دنبال او بوده؟ و این بهترین اتفاقیست که میشود برای اثری رقم زد. سیر داستان، سرعت طبیعیای به همراه داشت اما صحنهها و کاراکترها نیازمند کمی توصیف هستند که این را میتوان پای ضعف داستان قرار داد. و نکتهی دیگری که در رمان به چشم میخورد مثل این مونولوگ:
فقط میدونم، وقتی تنها توی اون اتاق ساده و بی آلایش چشمهام رو باز کردم، فهمیدم فقط باید فرار کنم.
که مونولوگهای ضعیفی را در خود جای داده است.
?ارکانهای پایانی?
۱. ایرادات نگارشی:
نگارش دقیق و بدون مشکل رمان بررسی این رکن از نقد را سخت کرده است. نبود هیچ ایراد نگارشی اعم علائم نگارش، درستنویسی و ... از دیگر قوتهای رمان است.
۲. سخن منتقد:
کمی بر روی شروع رمانتان کار کنید و توصیفات را به اثرتان بیافزایید. مونولوگهایتان را کمی پُربارتر بنویسید و سیر داستان را کمی آرامتر کنید.
با آرزوی موفقیت، ملیکا کاف
*** @hadis hpf@تِلـمـآ